تاریخ سند: 25 مرداد 1346
درباره: مسافرت فرزندان و داماد آیت اله حکیم1
متن سند:
عطف بشماره 35279 /316-23 /5 /46 باستحضار می رساند طبق
تحقیقاتیکه بعمل آمد پسر آیت اله حکیم و داماد ایشان عصر روز یکشنبه
22 /5 /46 وسیله دو دستگاه اتومبیل شخصی از همدان وارد رشت
می شوند و در منزل حاجی رفیع رفیع بیتوته می کنند علت سکونت در
منزل ایشان آنست که آقای حاج رفیع رفیع که در همدان بوده هنگامیکه
اطلاع پیدا می کنند نامبردگان از راه گیلان عازم مشهد می باشند کلید منزل
خود را در اختیار آنان گذاشته که در آنجا سکونت نمایند.
ضمنا آقای آیت
اله ضیابری از ورود
اشخاص مذکور اطلاع
حاصل می کند و آنان را
بمنزل خود دعوت
می نماید لکن مشارالیهم
ضمن تشکر دعوت
ایشان را نپذیرفته و شام
را از خارج تهیه و صرف
نموده اند و صبح روز
دوشنبه 23 /5 /46
آقای ضیابری با آقای
حاج ابریشمی صاحب
کارخانه چای ابریشمی
در لاهیجان تماس
می گیرد و ورود آنان را
بوی اطلاع می دهد آقای
حاج ابریشمی نامبردگان
را که هشت نفر مرد و
شش نفر زن و چند کودک بوده اند در کارخانه خود واقع در لاهیجان
پذیرائی به چای نموده و چند بسته چای نیز بانان اهداء می کند و سپس
افراد مذکور از سمت خط کناره بصوب مشهد حرکت می نمایند.
ضمنا
اضافه می نماید که امریه شماره معطوفی در تاریخ 24 /5 /46 باین
ساواک واصل گردیده است.
ـ.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان یکم.
شیخ الاسلامی.
توضیحات سند:
1- آیت الله العظمی سید
محسن طباطبایی حکیم: ایشان
یکی از فقها و مراجع نامدار
شیعه می باشند که در سال
1306 ه .
ق در یک خاندان
علم و تقوی متولد شدند.
پدر
عالیقدرش حجت الاسلام و
المسلمین علامه حاج سید
مهدی حکیم (متوفی 1312
ه .
ق) بوده خاندان حکیم یکی
از خاندانهای اصیل در عراق
می باشد که شخصیتهای علمی
و اجتماعی بزرگی از آن
خاندان برخاسته اند او از
محضر علماء بزرگی چون
حاج سید محمد کاظم یزدی،
حاج شیخ محمد کاظم
خراسانی، میرزا حسین نائینی،
آقا سید ضیاء الدین عراقی،
شیخ الشریعه اصفهانی و برخی
دیگر تلمذ نموده است.
مرحوم آیت الله حکیم بعد از
رحلت آیت الله العظمی
بروجردی مرجعیت عامه شیعه
را بدست گرفت و در تنظیم
امور اداری حوزه های علمی و
تأسیس مدارس و تربیت
مبلغین سعی و کوشش بلیغ
مبذول داشت و در غنا
بخشیدن به فرهنگ اسلامی
شاگردانی را تربیت نمود او
یکی از موفق ترین مراجع
تقلید شیعه در امر تألیف بود.
با وجود آن همه مشاغل
مرجعیت باز دست از تألیف و
تصنیف بر نمی داشتند و
آثار ارزشمندی از خود به
یادگار گذاشته اند.
می گویند از
آیت الله حکیم پرسیدند نظر
شما درباره سیاست و دخالت
علما در آن چیست؟ او با
صراحت تمام فرمود: «اگر
معنی سیاست اصلاح امور
مردم روی اصول صحیح
عقلانی و رفاه حال و آسایش
بندگان خدا باشد (کما اینکه
ظاهر امر آن است که معنی
صحیح سیاست همین باشد)
اسلام تمامش همین است و
جز سیاست چیز دیگری
نیست و علما و غیر از این کار
دیگری ندارند واگر منظور
معنی دیگری باشد اسلام از
آن بیگانه و دور است.
» به
همین دلیل او در امور سیاسی
و اجتماعی دخالت داشت از
جمله: 1ـ شرکت در جهاد
مردم عراق علیه استعمار
انگلیس.
2ـ تکفیر حزب
شیوعی و اشتراکی بعث.
3ـ
کمک به جنبشهای
آزادیبخش.
4ـ شرکت در
نهضت اسلامی ایران.
مرحوم آیت الله حکیم
برای اداره امور مرجعیت خود
نظم و سازمان خاصی ایجاد
کرده بود و برای هر قسمت
مسئول معینی انتخاب نموده
بود و از افراد مطلع در اداره
این تشیکلات کمک
می گرفت به همین دلیل
تشکیلات او با نظم خاص و
آبرومندی اداره می شد و این
امر در نوع خود بی سابقه بود
از مرحوم آیت الله حکیم
فرزندان برومند، عالم و لایق
باقی مانده است آنان در
دوران زعامت پدر بزرگوار
خود از معاونت و یاری او
خودداری نکردند و پس از
رحلت آن بزرگوار اغلب آنان
به دست دژخیمان نظام
عفلقی به فیض شهادت نائل
آمدند و خاندان حکیم از
کانونهای مقاومت و شهادت
در عراق بشمار می آید.
این
عالم بزرگوار پس از عمری
تلاش و کوشش در راه اسلام
و قرآن سرانجام در 27 ربیع
الاول 1390 ه.
ق / 12 خرداد
1349 ش به ملکوت اعلی
پیوست مدفن آن مرحوم در
نجف در مقبره مخصوص
جنب کتابخانه خود او
می باشد.
(ستم ستیزان نستوه
/ آیت الله شیخ جواد فومنی
حائری / صص 29ـ28ـ27)
* امروز (25 /5 /46)
بدنبال فعالیت شدید
سپهبد تیمور بختیار علیه
محمدرضا پهلوی دستور
تعقیب او صادر شد و کلیه
اموال او در تهران توقیف
شد.
اموال توقیف شده
بالغ بر 500 میلیون تومان
ارزش دارد.
(روز شمار
تاریخ / عاقلی / ج2 / ص
208)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، کتاب 1 صفحه 138