تاریخ سند: 10 فروردین 1356
باز جوئی از : محسن رفیق دوست فرزند عبداله
متن سند:
س ـ مشخصات کامل دکتر را بطور مشروح و کامل بنویسید.
ج ـ موی سر مشکی مایل به بور کم مو که در وسط مقداری ریخته و از سمت چپ به سمت راست
میخواباند سر او معمولاً اصلاح کرده معمولی میباشد دارای گوشهای نسبتا متوسط پیشانی کمی
بلند چشمان درشت نافذ و بینی کشیده و موی ریش و سبیل با ماشین اصلاح کرده و تقریبا سبیل او
در زیر بینی کمی بیشتر بود پیراهن بدون یقه میپوشید و کت و شلوار او خاکستری با راه راه بزرگ
از بالای به پائین و کفش او مشکی بدون پاشنه پشت خوابیده بود قد او حدود 165 الی 167 سانت
گونه هایش کمی برجسته و سفید
میباشد در صورت او متوّجه
علامت مشخصه ای از قبیل خال یا
سالک نشدم از نظر چاقی در حد
معمول شاید حدود 60 کیلو بنظر
میرسد خیلی خوب و محکم
صحبت میکند.
هم پیراهن و هم
کت و شلوار او تقریبا کهنه بود و
رنگ پیراهن سفید تیره بود.
رفیق دوست
س ـ کلیه صحبت ها و
بحث هائی که بین شما و دکتر
صورت گرفته بطور جداگانه
در هر یک از جلسات بیان
نموده و بنویسید در این
جلسات چه کسان دیگری
غیر از شما بودند و دکتر چه مأموریتهای را بشما محول نمود.
ج ـ در مرتبه اول که حدود 9 ماه پیش در منزل حاج علی حیدری بود و حاج علی هم اغلب در کنار
ما نبود بعد از معرفی ما بهم و صحبت اینکه من به او کمک کنم دکتر خیلی درباره اینکه این مملکت
کمونیست خواهد شد و باید در مقابل آنها قوی بود صحبت کرد و بعد که من باو گفتم با توجه به
اینکه من زن و بچه دار هستم چه کمکی بتو میتوانم بکنم او در جواب گفت من از تو کار زیادی
نمیخواهم حتی از وضع کسبی تو که ضرر بزرگی کرده ای هم خبر دارم فقط چون شنیده ام که تو
زیاد بمسافرت میروی میتوانی در این راه بمن کمک کنی من باو گفتم تاریخ مسافرت های من
معلوم نیست هر گاه از یونان اطلاع بدهند مجبورم بروم و قرار شد که هر وقت خواستم بروم به
حاج علی اطلاع بدهم تقریبا یک ماه بعد به حاج علی خبر دادم که میخواهم به آتن بروم پس از
چند روز با حاج علی حیدری به منزل ما آمد و حاج علی همانوقت رفت دکتر بیش از چند دقیقه
آنجا نماند یک پاکت در بسته که با نوار چسب چسبانده شده بود بمن داد که مقصد آن بیروت بود و
گفت این پاکت را در آتن در پست بیانداز و رفت و مرتبه بعد حدود هفت ماه بعد یعنی حدود یک
ماه قبل از بازداشت باز توسط حاج علی که تلفن کرد بمنزل حاج علی حیدری رفتم دکتر را آنجا
دیدم از من سوال کرد که بمسافرت نمیروی باو جواب دهم [دادم] مسافرت های من بسته به خبر
از آتن میباشد مخصوصا که الان
وضع کسبی من خیلی بد میباشد و
حالا نمیتوانم بروم ولی بهر
صورت مجبورم چند بار دیگر
بروم او گفت یادت نرود حتما با تو
کار دارم اگر خواستی بروی به حاج
علی بگو تقریبا بیست و چند روز
بعد یعنی 4 روز قبل از بازداشت
بمنزل حاج علی رفتم دکتر و نفری
و حاج علی سر سفره بودند دکتر
نفری را بمن معرفی کرد و گفت او
را باهزار زحمت پیدا کرده ام و او
میتواند خیلی بمن کمک کند من
مقداری پول در سوریه دارم که
متعلق به آقای صدر است ولی به
نفری آنقدرها خاطر جمع نیستم که
توسط او بدهم تو هر گاه خواستی بروی اطلاع بده تا نشانی و حواله پول را بتو بدهم و نامه هم
مینویسم تا باتفاق نفری نزد آقای صدر بروی و جواب نامه را برای من بیاوری تا من بتوانم بعدا با
او کار نمایم بعد من رفتم روز پنجشنبه حاج علی تلفن کرد که بمنزل ما بیا و از من خواهش کرد که
نفری را جائی ببرم من وقتی بمنزل حاج علی رفتم فقط نفری آنجا بود بعد دکتر آمد و با نفری
صحبت کرد که من در صحبت آنها نبودم و بعد من با نفری بمنزل رفتیم بعد دکتر و حاج علی هم
آنجا آمدند و مقداری سفارش نفری را بمن کردند و رفتند و بعد هم من به بیمارستان رفتم.
رفیق دوست
س ـ کلیه اطلاعات خود را درباره گروه چریکهای باصطلاح مجاهدین خلق
بیان داشته و کسانی که از این گروه طرفداری مینمایند یا بنفع آن تبلیغ مینمایند و
شما آنها را می شناسید نام ببرید؟ همچنین کسانی را که عضویت این گروه را
دارند چه مخفی چه آشکار؟ ج ـ اطلاعی از گروه چریکهای باصطلاح مجاهدین خلق
نداشته و اصولاً غیر از دکتر که حاج علی او را بعنوان یکی از مجاهدین معرفی کرد با شخص
دیگری روبرو نشده و حتی در حدود آشنائی هم نبوده ایم.
رفیق دوست
س ـ راجع به فعالیتهای مضره خود اعم از پخش اعلامیه مضره، کمک بگروههای
مخالف، رفت و آمد با عوامل
مخرب و اصولاً فعالیت هایی
که بنحوی از انحاء مخالف
مصالح کشور میباشد از
گذشته دور تا کنون بطور
کامل و مشروح بنویسید؟ ج ـ
غیر از مواردیکه مشروحا در مورد
آشنائی با دکتر بعرض رسید
هیچگونه فعالیت مضره اعم از
پخش اعلامیه و یا کمک
بگروههای مخالف یا رفت و آمد
نداشته ام و نسبت به همین مقدار
که مرتکب شده ام بشدت پشیمانم.
رفیق دوست
س ـ چنانچه شما مطالبی
دارید که میتواند راهی برای
رسیدن به شخص دکتر باشد چه مهّم و چه غیر قابل اهمیت از نظر خودتان بیان
دارید؟ ج ـ در مورد این مطالب که بعرض میرسانم صد در صد خاطر جمع نیستم ولی در دو
مورد میتوانم عرض کنم که یکی حدس میزنم دکتر بمشهد رفت و آمد میکند و دوم اینکه وسیله
رفت و آمد او راه آهن میباشد و دلایلم اینکه از منزل حیدری به شخصی تلفن کرد که برای من بلیط
گرفته ای یا نه و بعد از ظهر باشد بهتر است و درجه آن مهم نیست.
رفیق دوست
س ـ اظهارات خود را چگونه گواهی میکنید؟
ج ـ اظهارات خود را با امضاء گواهی می نمایم.
رفیق دوست
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام سید علی اندرزگو به روایت اسناد ساواک صفحه 327