صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

رونوشت اطلاعیه شماره 5659/20 ه ـ 12/3/45

تاریخ سند: 12 خرداد 1345


رونوشت اطلاعیه شماره 5659/20 ه ـ 12/3/45


متن سند:

رونوشت اطلاعیه شماره 5659 /20 ه ـ12 /3 /45 جلسه هیئت پنج نفری وابسته به هیئت مؤتلفه اسلامی.
1 ساعت 2000 روز 10 /3 /45 جلسه پنج نفری وابسته به هیئت مؤتلفه اسلامی به سرپرستی اسداله بنکدار و با شرکت عبداله کریمی.
ابراهیم زارع نظری.
ابراهیمی.
شیخ (جواد سراجیان) در منزل ابراهیم زارع نظری واقع در خیابان نظام آباد، خیابان سبلان هشت متری داودی پلاک 148 تشکیل گردید.
ابتدا آیاتی چند از کلام اله مجید به وسیله اسداله بنکدار تلاوت و ترجمه شد.
سپس شیخ (جواد سراجیان) چند مسئله از رساله خمینی قرائت نمود.
در این هنگام اسداله بنکدار اخبار را به این شرح شروع نمود.
1ـ یکی از خبرهای این هفته فوت مادر امام جمعه زنجان می باشد و به همین مناسبت مجلس ختمی از ساعت 4 تا 6 بعد از ظهر در مسجد ارک برقرار است و آقایان حتما باید در این مجلس شرکت کنند.
ابراهیم زارع نظری سئوال نمود شما چه ساعتی به مسجد می آئید که ما هم در همان ساعت حاضر شویم.
بنکدار در جواب گفت من ممکن است شرکت نکنم چون اطلاعیه ختم در روزنامه های اطلاعات و کیهان از طرف عده زیادی از روحانیون و وکلای مجلس چاپ شده و به همین مناسبت تعداد زیادی از مأمورین سازمان امنیت برای کسب خبر در مسجد حاضر می شوند لذا من نمی توانم در این مجلس شرکت کنم زیرا آنها در کمین می باشند اگر اوضاع را مساعد دیدم ممکن است در اواخر مجلس به مسجد بیایم.
2ـ اخیرا آیت اله امینی صاحب کتاب الغدیر که به عتبات مسافرت نموده است مراجعت کرده و آقایان اگر مایل هستند به ملاقات ایشان بروند.
آدرس منزل نامبرده خیابان شاهپور کوچه ارامنه است.
3ـ اخیرا نماینده دربار به ملاقات آقایان گلپایگانی و نجفی رفته و عدم رضایت درباریان را از حوزه علمیه قم اعلام و گفته است تصمیم داریم حوزه علمیه قم را بکوبیم و از نو تجدید کنیم و سازمان بدهیم و حقوق طلاب را هم منبعد دولت خواهد پرداخت.
4ـ هفته گذشته حقوق طلاب آیت اله خمینی در قم از طریق منزل ایشان و بیشتر از ماههای گذشته پرداخت شده و از این بابت نگرانی طلاب برطرف گردید.
5ـ اخیرا اشخاصی که در نجف با آیت الله خمینی ملاقات کرده اند همگی از ایشان خواستند که اقداماتی در مورد آزادی زندانیان به عمل آورد و حتی اعلامیه ای هم در این مورد منتشر کند.
آقای خمینی خیلی ناراحت شد و به آنها گفت.
این تقاضاهائی را که از من دارید بروید به روحانیونی که در ایران آزاد هستند بگوئید اگر من در ایران بودم خودم می دانستم چکار کنم و احتیاج به راهنمائی نداشتم.
6ـ اخیرا اختلافاتی میان آقایان گلپایگانی و نجفی و یکی دو نفر دیگر از روحانیون طراز اول به وجود آمده و از طرفی آیت اله میلانی هم که از طرف دولت سخت تحت نظر و فشار قرار دارد و حتی برای نماز هم به مسجد نمی رود و آیت اله قمی هم همچنین وضعی را دارد بنابراین وضع چندان روشن و رضایتبخش نیست.
در این هنگام ابراهیم زارع نظری از بنکدار سؤال نمود علت اینکه چندی است نشریات بعثت و انتقام منتشر نمیشود چیست؟ بنکدار در جواب اظهار داشت فعلاً بنا به عللی این دو نشریه منتشر نمی شود و به جای آن مسئولین نشریه بعثت و انتقام نشریه زنگ خطر آمریکا را منتشر کرده اند2 که مربوط به حوزه داخلی علمیه قم می باشد.
سپس شیخ جریان ملاقات خود و چند نفر دیگر را با امام جمعه زنجان برای اسداله بنکدار تعریف کرد و بنکدار در جواب گفت بسیار کار خوبی کردید که به ملاقات ایشان رفتید و اضافه نمود قرار است روز پنجشنبه ساعت 5 صبح عده ای آقای امام جمعه زنجان را به زنجان ببرند از شما هر کس مایل است که همراه امام جمعه به زنجان برود و روز جمعه برگردد اعلام نماید تا برایش کارت دریافت کنم.
عبداله کریمی و ابراهیم زارع نظری آمادگی خود را اعلام نمودند.
مجددا زارع نظری از بنکدار سؤال کرد مولائی کجا است و به چه کاری مشغول می باشد.
بنکدار در جواب گفت مولائی فعلاً در هیچ یک از جلسات ما شرکت ندارد و به هیچ عنوان از چگونگی این جلسات و اخباری که در اختیار دارید او را مطلع نسازید شیخ گفت مولائی در جلسه رهبران هم شرکت ندارد؟ بنکدار گفت از اول هم در جلسه رهبران شرکت نداشت.
شنبه دوشنبه این هفته مصادف با شب سال بخارائی و سایر شهیدان می باشد و به همین جهت برنامه هائی اجرا خواهد شد و شما باید منتظر خبر بعدی باشید که در کدامیک از مساجد برگزار خواهد شد البته برای اطلاع از برنامه کامل آقا (اشاره به ابراهیم زارع نظری) در ساعت 7 بعدازظهر روز شنبه 14 /3 /45 به مسجد شاه بیائید تا جزئیات را در اختیار شما قرار دهم و شما هم به سایر افراد مورد اطمینان بگوئید البته فعلاً این موضوع را برای هیچ کس بازگو ننمائید.
چون ممکن است مأمورین متوجه شوند.
مجددا زارع نظری گفت در این مورد اعلامیه ای صادر نخواهد شد؟ بنکدار در جواب اظهار داشت در این باره هم روز شنبه چگونگی را اطلاع خواهم داد.
شیخ گفت در هر صورت خبر مراسم سال شهدا به مأمورین خواهد رسید چون در یکی از جلسات ما یکی از افراد وابسته به سازمان امنیت رخنه کرده است.
بنکدار در جواب گفت شما اشتباه می کنید.
این طور نیست در میان کلیه افراد شرکت کننده در جلسات ما شخص خائن و مأمور وجود ندارد فقط عیب کار در این است بعضی افراد بی احتیاطی می کنند و جریانات را برای دوستان خود تعریف می نمایند و در نتیجه خبر به دستگاه می رسد.
بعد بنکدار گفت اخیرا نامه ای از آیت اله طالقانی داشتیم که از وضع زندان خیلی بد تعریف کرده اند که حتی سایه آن جا 70 درجه حرارت دارد و اگر انسان 50 سال عمر باقی داشته باشد بعد از دو سال در این زندان از بین خواهد رفت.
گویا از طرف دولت تصمیم گرفته شده آقای طالقانی را با عده ای دیگر به فلک الافلاک منتقل نمایند.
در پایان قسمتهایی از قانون اساسی را تشریح کرد و گفت حتما مفاد قانون اساسی را در نظر بگیرید تا اگر خدای نخواسته یک روزی دستگیر شدید بتوانید از روی آن جواب بدهید.
این جلسه در ساعت 22 پایان یافت و جلسه بعد از ساعت 2000 روز 17 /3 /45 در منزل ابراهیمی واقع در خیابان سینا ایستگاه مسجد کوچه دوم ارشد پلاک 9 تشکیل خواهد شد.
نظریه رهبر عملیات.
با توجه به سؤال و جواب شیخ (جواد سراجیان) و اسداله بنکدار چنین استنباط می گردد که جلساتی هم از سرپرستان و رهبران وجود دارد که اشخاصی از رده های بالاتر نظیر اسداله بنکدار در این جلسات فعالیت می نمایند.

توضیحات سند:

1ـ مؤتلفه اسلامی از ائتلاف سه جمعیت با یکدیگر در سال 1342 پدید آمد.
قبلاً در آغاز انقلاب اسلامی ایران در جریان انجمنهای ایالتی و ولایتی و ماجراهای رفراندوم قلابی شاه در 6 بهمن 1341 افرادی که بعدها به عنوان «هیئت مؤتلفه» شناخته شدند، به طور پراکنده و تحت رهبری امام خمینی (ره) به فعالیت پرداختند.
و بالاخره امام امت خمینی کبیر در اوائل سال 1342 آنها را در قم با یکدیگر آشنا و مرتبط ساخت.
نتیجه ای ارتباط تشکیل رسمی جمعیتهای مؤتلفه اسلامی گردید.
مسؤولین سازمان مرکزی این جمعیت عبارت بودند از شهید حاج صادق امانی، شهید محمد صادق اسلامی شهید حاج مهدی عراقی، شهید سید اسداللّه لاجوردی، و آقایان حبیب اللّه عسگراولادی مسلمان و حاج مهدی شفیق و...
که همگی از کسبه و تجار متدین بازار تهران بودند، مؤتلفه اسلامی دارای یک شورای روحانیت مرکّب از استاد شهید مرتضی مطهری، و استاد شهید آیت الله دکتر بهشتی، و آیت الله آقای محی الدین انواری بود، که با همکاری کامل با شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد و شهید حجت الاسلام والمسلمین آقای دکتر باهنر، و آیت الله آقای هاشمی رفسنجانی نظارت بر آموزشها و کلیه اعمال و رفتار و خط و مشی جمعیت داشتند.
که البته این افراد به پیشنهاد مؤتلفه اسلامی و تأیید حضرت امام خمینی انتخاب شده بودند.
فعالیتهای چاپ و پخش اعلامیه های مراجع و علماء و سازمان دهی تظاهرات و راهپیمایی ها و مجالس سخنرانی ها که در جهت فرامین امام خمینی بود.
و همچنین گسترش تشکیلات و فعالیتهای مؤثر در 15 خرداد و نیز فعالیت در جهت برگزاری باشکوه استقبال از امام در مراجعت به قم در سال 1343، و همچنین تشکیل اولین جناح مسلح برای جهاد مسلحانه و اعدام انقلابی حسنعلی منصور از جمله فعالیتهای آنها می باشد.
در سال 1343 با اعدام انقلابی منصور خائن، رهبران و جناح سیاسی و نظامی مؤتلفه دستگیر شدند و به اعدام و زندانهای طولانی و کوتاه مدت محکوم شدند، این دستگیری و نیز تبعید امام خمینی و مسافرت شهید آیت الله بهشتی به اروپا و ضرورت مخفی کاری بیشتر و تبدیل شیوه غالب مبارزه عمومی و همه جانبه به مبارزه مسلحانه، مؤتلفه را دچار رکود کرد و هرچند فعالیتهای آن تا سال 1349 ادامه یافت اما آن گسترش و عظمت قبلی را نداشت، از سال 1349 عناصر اصلی این جمعیت به همکاری صمیمانه با سازمان مجاهدین خلق که این سازمان بعدها به دلیل رفتار مرموزانه و تفکر التقاطی و سازش با رژیم ستمشاهی و لو دادن عناصر انقلابی به دستگاه مخوف ساواک به عنوان واقعی منافقین شناخته شدند) پرداختند، از این تاریخ با توجه به پیش آمدهای ناگواری که برای اعضای مرکزی به وجود آمد جمعیت نتوانست به فعالیتهای خود ادامه دهد، تا آنکه با مشخص شدن ارتداد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) دوباره عناصر اصلی مؤتلفه به همراهی عده ای دیگر از مبارزین متدین به فعالیت پرداختند، بدون آنکه از نام جمعیت استفاده نمایند، در بیان اکثر اعلامیه ها و بیانیه های خود به جمله «برقرار باد حکومت عدل اسلامی» را می نوشتند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی این عناصر در حزب جمهوری اسلامی به فعالیت پرداختند، در سالهای اخیر مؤتلفه اسلامی به عنوان یک گروه سیاسی با انتشار نشریه «شما» در صحنه سیاسی کشور به فعالیتهای خود ادامه می دهد.
ر.ک: هیئت های مؤتلفه اسلامی، 2ـ برای توضیح در خصوص نشریه مذکور، به پاورقی سند شماره : 23119 /326 ـ 18 /3 /45 رجوع کنید.

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 248



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.