موضوع : شیخ على اصغر معصومى شاهرودى
متن سند:
گزارش خبر
موضوع : شیخ على اصغر معصومى شاهرودى
نامبرده بالا که بعنوان تبعیدى به سمیرم آمده است1 در منزل حاج حبیباله صابرى باتفاق خانوادهاش سکونت دارد و هر روز مردمان زیادى بوى مراجعه میکنند حتى از اصفهان، شهرضا و قم روحانیون براى دیدن او مىآیند و بطوریکه عباسعلى بهرامیان میگفت بناست از روحانیون قم براى دیدن او به سمیرم بیایند وى در یکى از مساجد خواجگان (مسجد قائم) نماز جماعت برگزار مینمودند و مردم زیادى به او اقتدا میکنند وى خیلى حراف است و از نظر تحصیل علم فراوانى دارد و خانه حاج حبیباله صابرى را ماهیانه ـ /6 ریال اجاره کرده و خیلى دست و دل باز و خراج میباشد از بذل و بخشش پول به مردم مستمند دریغ دارد عدهاى از مردم میگویند موقعى که به سمیرم آمده حساب میکردند وى ممکن است از افراد ساواک باشد اگر سازمانى نیست چطور اینهمه پول بذل و بخششى از کجاست و فردى که از همه بیشتر در منزل اوست حاج حسین صابرى، خانعلى بهرامیان برادر عباسعلى بهرامیان است که ساعتها در منزل او هستند.
نظریه شنبه : نامبرده در سمیرم خواهان فراوانى پیدا نموده و مردم عجیب بوى احترام میگذارند.
نظریه یکشنبه : ضمن تائید مفاد گزارش خبر و نظریه شنبه باستحضار میرساند در حال حاضر نامبرده کلاسى در منزل خود با یک شاگرد مفتوح و تصمیم دارد طلاب تربیت نماید با عطف توجه به بخشنامههاى صادره پیرامون مردمدارى چند روز قبل مشارالیه کسالتى داشته و پس از اطلاع باتفاق رئیس اداره بهدارى و
توضیحات سند:
1ـ در اوایل خرداد ماه حجتالاسلام معصومى به همراه چهار تن دیگر از روحانیان و مبارزان گرگان از آن شهر به نقاط دوردست و بدآب و هوا تبعید شدند.
ر. ک : کتاب ششم، ص 27 تا 29.
بهزیستى آقاى دکتر معمار به منزل شیخ مذکور مراجعه و ضمن مداواى وى لجوئىهائى بعمل آمده به منابع و همکاران دستور داده است تا کلیه ترددهاى افراد بیگانه را تا حد امکان شناسائى و اعمال و رفتار وى را نیز تحت نظر داشته باشد و تصور میرود حاج علىاکبر صابرى که از ایادى وى میباشد و اخیرا نیز اعلامیهاى از خمینى به منبع 13413 داده زیر نظر او با همفکرى شیخ موصوف دست به چنین کارى زده باشد تحقیقات در این زمینه ادامه دارد مشارالیه کتابى بنام زن مسلمان (جبر تاریخ) نوشته دکتر على شریعتى و دیگر نوشتههاى وى را مطالعه مىنماید.
نظریه 10 / س : نظریه ذیل گزارش خبر شماره 1616 /10 س ـ 18 /5 /37
باستحضار رسیده است.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 08 صفحه 8