موضوع: شیخ محمد صدوقی
متن سند:
از: ۲۶/ ه
به: ۳۱۲
موضوع: شیخ محمد صدوقی
۱- در تاریخ ۲۲/۲/۳۷ شخصی بنام احمدی از منزل محمدعلی صدوقی در قم با خانواده نامبرده تماس برقرار نمود و اظهار داشت: آقای پسندیده۱ را تبعید کردهاند به انارک نایین، این خبر وسیله همسر محمدعلی صدوقی که ساکن قم میباشد تأیید گردید و اضافه نمود: جریان آقای طالقانی (کشته شدن وی) نیز دروغ بوده است.
۲- مجدداً در تاریخ فوق شخصی۲ که خود را معرفی نموده با نامبرده صحبت نمود و اظهار داشت: پسندیده را آوردهاند آن طرفها خواستم از وضع ایشان با اطلاع شوم. نامبرده در پاسخ اظهار داشت: قرار بود در خدمت آقا فردا سری به ایشان بزنم چون اینجا یکی انار داریم و یکی انارک. اول تحقیق کنم به بینم انارک است یا آنار. شخص ناشناس اظهار داشت:
خوب است شما سری به ایشان بزنید و بگویید که اوضاع شهریه و اوضاع بیرونی اینها را هر طور خودتان صلاح میدانید و آن وقت که ایشان تصمیم گرفتند شما هم ما را در جریان بگذارید. در ضمن با آقای شما هم مشورت کنند راجع به این که کسی بیرون باشد کسی نباشد که بیرونی هست انتخابش با ایشان باشد و خود آقا۳ هم دلشان – برای ایشان شور میزند و میخواهند وضع ایشان مشخص باشد. صدوقی در پاسخ گفت: قرار است فردا در خدمت آقا برویم ایشان را به بینیم، ناشناس اضافه کرد: سعی شود یک خانه خوبی برای وی گرفته شود و آنها را هم مطلع. سازند پس از این که صحبت نامبردگان تمام شد محمدعلی صدوقی با شیخ ابوالقاسم مناقب تماس گرفت و گفت: آقا (شیخ محمد صدوقی) قرار است صبح زود بروند انارک و شما هم بیایید و صبحانه را در اردکان نزد روحالله خاتمی صرف کنید و به وی گفته شد که اول آفتاب حرکت کنید و نامبرده نیز قبول کرد.
۳- در تاریخ ۲۵/۲/۳۷ شخص ناشناسی با نامبرده تماس گرفت و پس از احوالپرسی صدوقی از شخص مذکور سئوال کرد: وضع چطور است؟ نامبرده در پاسخ گفت: هنوز توپ و تانک در خیابانها هست و مغازهها هم تعطیل هستند ولی امروز صحبت بوده که بگویند باز کنند چون خیلی به آنها فشار وارد شده و اضافه کرد که: دیشب خدمت آقای شریعتمداری بوده و نامبرده با آنها صحبت کرده و تلگراف شما را هم آوردند و من خواندم خیلی جالب و خوب بود و خیلی خوششان آمده بود. در این موقع صدوقی پرسید همان تلگرافی که جمعه مخابره شده بود جواب داده شده بله و یک نامه هم از علمای تبریز آمده بود و اضافه کرد در تلفنهایی که به شهرستانها زده متن تلگراف صدوقی را برای آنها خوانده است و به همه آنها گفته است جرأت داشته باشید و اگر این قدر جرأت ندارید قدری ملایمتر و فعلاً هم تلگرافات مرتباً واصل میشود. پس از آن صدوقی سئوال کرد: آقای گلپایگانی چطور هستند؟ پاسخ داده شد: با این که کسی آقای گلپایگانی را ملاقات نمیکند مع هذا امروز به بیمارستان رفته و من تلگراف شما را هم در آنجا دیدم مختصری تفاوت داشت و ذکر و خیر شما بود و همه دوستان و رفقا نسبت به شما اظهار محبت و ارادت میکنند و موقعیت شما را میخواهند. شخص مورد بحث سئوال نمود: تازه که خبری نیست؟ صدوقی در پاسخ گفت: خیر. ولی مجلس مرتب برقرار است و کسی از بیعت بیرون نشده است.
نظریه سه شنبه: ذکر مطالب فوق وسیله نامبرده مورد تأیید است. ضمناً یکبرگ رونوشت تلگراف مخابره شده وسیله نامبرده بالا جهت آقای شریعتمداری بپیوست تقدیم میگردد.
نظریه ۲۶/ ه: نظریه سه شنبه مورد تأیید است.
در پرونده آقای صدوقی بایگانی شود
عرب زاده
۲۸/۲/۳۷
ـــــــــــــــــــــ
١- حضرت آیتالله حاج سید مرتضی پسندیده، برادر بزرگ امام خمینی در ۱۷ شوال ۱۳۱۳ ه ق برابر با ۱۲۷۴ ه ش در شهرستان خمین متولد شد. پس از طی مقدمات در سال ۱۳۲۷ عازم اصفهان شد و نزد بزرگانی چون حاج آقا رحیم ارباب، شیخ علی یزدی و آیتالله خاتون آبادی تلمذ نمود و پس از پایان دوره سطح و خارج فقه و اصول به خمین مراجعت کرد. ضمن اقامه نماز جماعت به تدریس مشغول شد که از جمله شاگردان وی حضرت امام خمینی (ره) بوده است.
در زمان اشغال خاک ایران بوسیله متفقین، آیتالله پسندیده به جرم مخالفت و جلوگیری از تأمین نان و خوراک متفقین با حکم وزیر کشور رضاخان تبعید گردید. در پی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و سالهای زندان و تبعید امام به ترکیه و نجف، آیتالله پسندیده مسئولیت تأمین و پرداخت شهریه امام را که در حقیقت تأمین بودجه مبارزه و مبارزین بود برعهده گرفت تا سرانجام ایشان را به خمین تبعید کردند اما وی پس از چندی به قم بازگشته و سپس به جرم شرکت در مجالس سوگواری در منزل امام بازداشت و به خمین تبعید میگردند و در جریان انقلاب اسلامی حضرت ایشان به سه سال تبعید در انارک محکوم و به آنجا اعزام میشود و در پی بی اعتنایی ایشان و بازگشتشان به قم مجدداً به داران فریدن تبعید میشوند. آیتالله پسندیده در اواخر آبانماه سال ۱۳۷۵ پس از عمری جهاد و تلاش و مبارزه به دیار باقی شتافتند.
به نقل از پیام سید حسن خمینی
۲ - این شخص حجتالاسلام و المسلمین حاج سید احمد آقای خمینی بوده که از نجف تماس گرفته است. حجتالاسلام حاج سید احمد خمینی در ۲۴ اسفند سال ۱۳۲۴ ه ش در بیت علم و عرفان و فضیلت و جهاد در شهر قم زاده شد. پس از پایان دوران دبیرستان به تحصیل علوم حوزوی روی آورد و در سال ۴۵ در سفر مخفیانه به عراق معمم گردید. وی از محضر حضرات آیات حاج شیخ مرتضی حائری یزدی و آقا موسی شبیری زنجانی و سید محمدباقر سلطانی بهره گرفت. در سال ۱۳۵۶ به عراق هجرت نمود و بعد از فوت برادر گرامیاش حاج آقا مصطفی خمینی چون مشاوری امین سالها در خدمت پدر بود. بهار عمرش در ۲۶ اسفند ۱۳۷۳ به خزان گراییده و دیده از جهان فروبست.
۳- مراد از آقا، حضرت امام است.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله حاج شیخ محمد صدوقی صفحه 160