صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : اختلاف و دسته بندی در حزب ایران نوین عطف : 2854/341 ـ 17/12/51

تاریخ سند: 23 اسفند 1351


موضوع : اختلاف و دسته بندی در حزب ایران نوین عطف : 2854/341 ـ 17/12/51


متن سند:

به : 341 از : 20 ه 21 شماره : 44546 /20 ه 21 اختلافاتی که در میان اعضاء حزب در سطح بالا وجود دارد در حقیقت ناشی از سوء مدیریت و یک نوع درهم ریختگی یا به عبارت ساده تر عدم اطاعت عده ای از افراد از اصول تشکیلاتی است نزدیکی عده ای محدود با خلقیات مشابه و منافع مشترک با دبیرکل و تفتین علیه دیگران نیز به این اختلافات دامن می زند در حقیقت علت اصلی اختلاف بدست آوردن منافع بیشتر یا مقام بالاتر است فی المثل پس از آنکه قاسم معینی وزیر شد این شایعه قوت گرفت که کلالی با یک تیر دو نشان زده است یعنی با وزارت معینی یک رقیب به ظاهر پرقدرت خود را از حزب رانده و از طرفی دستگاه وزارت کار را در حین تقویت جناح کارگری حزب تقویت کرده.
از آن طرف پس از وزارت معینی باند حاکم بر حزب که همه وزارت کاری ها هستند و بدست و پا افتادند که قائم مقامی حزب را هم بگیرند تا در داخل هم کمافی السابق همه امور اداری و مالی در تصرف آنها باشد.
قبل از رفتن معینی این کار تا حدودی انجام شد و آنها با زیرکی بوسیله معینی و کلالی یک فرد کاملاً ناتوان و ضعیف از طرفی صددرصد در اختیار خودشان را که سالها در کنار مکتب معینی کارآموزی کرده بود به عنوان معاون مالی و اداری برگزیدند وی که آدم ناتوانی است و حتی حرف یومیه و روزمره خودش را نمی تواند بزند بی شک به علت این ناتوانی در اختیار باند است و دعاگو ضمنا دسته جات دیگر نیز که در هر حال مطابق قانون تنازع بقا برای حیات و کمال خود دنبال فرصت می گشتند با رفتن معینی برای تصاحب مقام وی بدست و پا افتادند از آن میان حبیب دادفر وکیل دادگستری معروف است که از جهات مختلف سیاسی و اجتماعی آدم شناخته شده ای است او با آذربایجانی ها که در این قبیل موارد از یکدیگر قویاحمایت می کنند راه افتاده و دنبال کار قائم مقامی حزب است از یک طرف دیگر پادوهای وزارت کاری که هرروز هر شب با علی اصغر دانشمند رئیس دفتر کلالی جلسات تریاک و عرق خوری و هروئین کشی و خانم بازی شبانه دارند علیه جواد سعید که از معاونین قدیمی دبیرکل است تحریکاتی را شروع کردند که ادامه دارد خط مشی آنها مشوب کردن ذهنیت دبیرکل نسبت به سعید و دیگران است که دبیرکل برای قائمقامی از وجود آنها استفاده نکند.
پزشکی و شهرستانی نیز که وجود دادفر را نمی توانند تحمل کنند در تحریک علیه دادفر و مشوب کردن ذهن کلالی نسبت به دادفر بیکار نیستند آنها ضمن اینکه ظاهرا دسته ای نیستند ولی در باطن خودشان از لحاظ حفظ منافع با هم هستند و با این ترتیب مسئله رهبری حزب را هرروز هر لحظه با تشنج و جنگ اعصاب مواجه کرده اند مطالب دیگر مثل دسته کاظم مسعودی و باشگاه مطبوعات که خودش در داخل دو دسته است به این گرفتاری ها اضافه می شود و آنها هم برای حفظ منافع و حتی از هم جدا یا ایجاد دسته جدیدی می کنند و یا زدوبندهای مملکتی را که تحت عنوان دسته حزبی با قطب های قدرت های سرمایه داری انجام می دهند و سروصدای بقیه را در می آورند نظیر پولی که مسعودی از ایران ناسیونال گرفت یا جنجالی را که با شهردار تهران به وجود آورد بدون شک اساس حزب را متزلزل می کند و دبیرکل حزب ناگزیر است وارد معرکه شود.
این افراد گاهی برای پیشرفت مقاصد خودشان از رجال و صاحبان نفوذ نیز کمک می گیرند و با وعده به آنها در جهت هموار کردن راه آینده ترقی آنان در داخل حزب نوسانهائی به وجود می آورند به عنوان نمونه روزنامه نویس های حزبی به خاطر منافع آنی که در حج داشتند دو رو بر آزمون جمع شدند و در محافل و مجالس از وی حمایت کردند و حتی او را نامزد قائم مقامی دبیرکل حزب نیز کردند.
این رویه که حاکم است بدون شک به علت آنکه وقت رهبری حزب را در جهت رفع مشکلات پدید آمده تلف می کند و فرصت آنها را برای نگاه داشتن حزب می گیرد مسلما موجب عدم رضایت اعضاء حزب که برای منافع خودشان در حوزه ها به انتقاد علیه گرانی و گرانفروشی می پردازند می شود و زمینه از هر جهت برای سم پاشی افراد ناراضی که نتوانسته اند شغل و مقامی یا در دولت و یا در حزب داشته باشند فراهم می گردد.
با این ترتیب لزومی ندارد که اصولاً افرادی به این گرفتاری دامن بزنند چون به علت ادامه این رویه بهانه کافی برای ترویج ناراضی وجود دارد و عواملی از قبیل نداشتن روابط انسانی صحیح در دستگاه دبیرکل حزب و رنجاندن افرادی نظیر معتقد وزیری ها که از پایه گذاران حزب هستند وسیله دانشمند این نارضائی ها را دامن می زند.
وجود این اختلافات موجب شده است که شایعاتی در بیرون از حزب به وجود آید کما اینکه گفته می شود عده ای از افراد ناراضی حزب ایران نوین در تشکیل حزب جدید سمیعی و فردجو انشعاب می کنند و به آن حزب خواهند رفت.
مطلب دیگری که در گذشته هم به آن اشاره شده واگذاری مشاغل حزبی به افراد ناتوان و نادرست است کما اینکه هر فردی را به علت های مختلف نادرستی و یا عدم لیاقت از مشاغل دولتی اخراج می کنند حزب به آنها مشاغل حزبی در سطح دبیر و رئیس کمیته ای واگذار می کند کما اینکه اغلب دبیران حزبی وازده ها و کنار گذاشته شده های دستگاه های اجرائی هستند آنها اکثر به فساد اخلاق متهم هستند و به همین دلائل کنار گذاشته شده اند مسلما اعمال چنین رویه ای موجب عدم رضایت افراد می گردد فی المثل وجود آذربایجانی شهردار سابق کرج در همدان و یا نظام شهیدی فرماندار سابق بوشهر در یک نقطه دیگر یا کمال آقا حسین در کمیته جنوب و از این قبیل یا وجود خود حبیب دادفر رسمت معاون دبیرکل.
آنها که آتش بیار معرکه هستند اطرافیان نزدیک دبیرکل و یاران وزارت کاری وی هستند مثل بدرخانی ایرج ملک افضلی.
عباسپور قسمت امور مالی.
دانشمند رئیس دفتر.
مظهری که دائما با هم هستند و تحت برنامه معینی با مشوب کردن ذهن افراد به این اوضاع و احوال دامن می زند.
نظریه چهارشنبه ـ وجود اختلاف و دسته بندی در حزب ایران نوین مورد تائید است و دامنه این فعالیت ها و دسته بندی ها از موقعی که معینی وزیر کار شده است توسعه یافته ولی افرادی که به خاطر قائم مقامی دبیرکل یا بدست آوردن قدرت حزبی تلاش می کنند دارای آنچنان قدرتی نیستند که فعالیت آنها موجب خطر برای حزب باشد.
انجمن محترما به عرض می رساند بهره برداری شود 23 /12

منبع:

کتاب حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک - جلد 4 صفحه 428



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.