تاریخ سند: 6 آذر 1357
موضوع: راننده تاکسی 26596 مشهد
متن سند:
از: 9 ﻫ 1 تاریخ:6 /9 /1357
به: 312 شماره: 21023/ ﻫ 1
موضوع: راننده تاکسی 26596 مشهد
راننده مذکور ساعت 1145 روز 21 /8 /57 اظهار داشت کلیه این خرابکاریها و آتشسوزیها توسط خود دولت انجام میشود تا برای مردم بدنامی درست کنند و گویا دیشب رهبر مجاهدین خلق1 آقای کریم سنجابی2 را بازداشت کردهاند و اگر این خبر صحت داشته باشد کاخ سلطنتی را به آتش خواهیم کشید و جبهه مجاهدین خلق از چنان نیروئی برخوردار است که گروه الفتح3 اقرار دارد؛ حال باید دید این خبر تا چه حد صحت دارد و آنگاه اقدامات مجاهدین خلق را خواهید دید.
نظریه شنبه . نظری ندارد.
نظریه یکشنبه . با عنایت به وضعیت روز، ایراد مطالب نامعقول از ناحیه افراد در صنفهای مختلف با توجه به نحوه برداشت آنها بعید به نظر نمیرسد. صحت و سقم خبر قابل بررسی و تحقیق است. آشنا
نظریه چهارشنبه . نظریه یکشنبه مورد تأیید میباشد.
توضیحات سند:
1. سازمان مجاهدین خلق (منافقین) یکی از گروههای چریکی و مسلحانه است کـه در دهه 1340 و 1350 به فـعالیت پرداخت، محمد حنیفنژاد، سعید محسن و علیاصغر بـدیعزادگان بنیانگذاران ایـن گـروه بودند که از دوران دانشجویی در فـعالیتهای نهضت آزادی شرکت داشـتند. نـامبردگان در سال 1344 ابتدا گروهی به نـام جنبش رهـاییبـخش ایـران بر اساس الگوی سـازمان الفـتح پیریزی کردند و در اواخر سال 1347 پس از سه سال کـار در زمینه ساختار تشکـیلاتی، مطالعه و بـررسی انـقلابها و شناخت نسبی از جامعه ایران و نیز تدوین برنامههای آموزشی برای ترویج عملیات مسلحانه به تنظیم و تدوین استراتژی خـود پرداخته و به سازمان مجاهدین خلق تغییر نام دادند. اعضای این سازمان در صدد بـودند تـا همزمان با برگزاری جشنهای دو هزار و پانصد سـاله شـاهنشاهی در سال 1350 عملیات مسلحانه گستردهای در سـطح کشور صورت داده و برخی از مناطق و اماکن حساس را منفجر نـمایند، لیکن واسطه تهیه اسلحه به نـام شاهمراد دلفانی که از عناصر ساواک بـود در درون سـازمان نفوذ کرد و اطلاعات قابل توجهی از سازمان و عناصر و برنامههای عملیات نظامی آنان را در اختیار ساواک گـذاشت کـه مـنجر بـه دستگیری سران سـازمان و اکثریت اعضای آن گردید. افراد باقیمانده سازمان موفق شدند با مخفی شدن در خانههای امن و مسلح شدن، شـروع بـه تـجدید سازمان و فـعالیت نـمایند و در سالهای 51 و 52 و 53 عملیات مسلحانه خود را تشدید کردند و در جریان این فعالیتها عدهای از آنها دستگیر و یا کشته شدند و در اوایل سـال 1354 بـاقیمانده اعضای سازمان اختلاف ایـدئولوژیک پیدا کـردند و ساواک نیز با استفاده از فـرصت برای ضربه زدن بیشتر به سازمان بیانیه اعلام موضع ایدئولوژیک را در بیرون از سـازمان انـتشار داد و در این مرحله بـخش قـابل توجهی از نیروهای سازمان بـه مارکسیسم روی آوردند و فـقط عده کمی از جناح مسلمان تـغییر روش ندادند و بهرغم فشارها و مشکلات فراوان با عناوین جدید همچون گروه مهدیون در اصفهان گروه شیعیان راستین در همدان و گروه فریاد خلق خاموش در تبریز و ... به فعالیت خود ادامه دادند. به هر حال دستگیر و کشته شـدن عدهای از اعضای سازمان اجازه فعالیت بیشتر را از این سـازمان گرفت و تنها با اوجگیری انقلاب در اواخـر سـال 1356 و 1357 توانستند بـه فـعالیت مـجدد رو بـیاورند ولی در بـه حـرکت درآوردن ملت مسـلمان ایـران و اجتماعات عظیم مـردمی و اعتصاباتی که رژیم را از پای درآورد نقش چشمگیری نداشتند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی با اتخاذ روشهای متضاد و حرکات منافقانه نهایتاً به رویـارویی بـا انقلاب پـرداخـتند و در سـال 1360 دست بـه اقدامات مسلحانه زدنـد کـه بـا مقابله قـهرمانانه نـهادهای انـقلابی و مردم نهایتا به غرب پناهنده شده و بعدها ننگ همراهی و همدستی با صدام را گردن نهادند. (ر.ک: ساواک و نقش آن در تحولات داخلی رژیم شاه، تقی نجاریراد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
2. کریم سنجابى، فرزند قاسم سنجابى (سردار ناصر، رئیس ایل سنجابى) در سال 1283ﻫ ش در سنجابی از محلات کرمانشاه متولد شد. تحصیلات ابتدایى را در قصر شیرین و دوره اول متوسطه را در کرمانشاه و دوره دوم متوسطه را در تهران و دوره لیسانس را در مدرسه عالى حقوق گذراند. در سال 1307 جزو اولین گروه محصلین اعزامى به فرانسه رفت و در آنجا مجدداً دوره لیسانس حقوق را در دانشگاه نانسى و دوره دکتراى حقوق را در دانشگاه پاریس و رساله خود را راجع به کشاورزى و روستاییان و مالکیت ارضى در ایران به زبان فرانسه در سال 1313 گذراند و در همان سال به ایران بازگشت. سنجابى مشاغلى را در اداره کل اوقاف، وزارت فرهنگ و وزارت دارایی به عهده داشت و در همین حال ابتدا دانشیار و سپس استاد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد. در سال 1322 به سمت رئیس دانشکده حقوق برگزیده شد. و در سال 1325 جزو هیأتى بود که اولین برنامه هفت ساله صنعتى ایران را تدوین کرد. در سال 1330 در کابینه مصدق وزیر فرهنگ بود، امّا براى شرکت در انتخابات دوره هفدهم از این سمت استعفا داد. وى در سفرهاى مصدق به شوراى امنیت سازمان ملل و دیوان داورى لاهه با وى بود و در لاهه به عنوان قاضى اختصاصى ایران در دادگاه شرکت کرد. در آغاز انقلاب به پاریس رفت و در نوفل لوشاتو به دیدار حضرت امام (ره) رفت و با اعلام موافقت با مواضع امام(ره)، با حرکت انقلاب اسلامی همگام گشت و در کابینه بازرگان مدتى کوتاه سمت وزارت امورخارجه را داشت. پس از پیروزى انقلاب اسلامی جبهه ملی در یک موضعگیرى سیاسى اعلام کرد که حکومت اسلامى به بن بست رسیده است و در تصویب قانون قصاص که حکم قرآنی است جبهه ملی آن را غیر انسانی و به رد آن پرداخت و از سوی دیگر با گروههای معارض و معاند به وحدت رسیده بودند. حضرت امام (ره) با مرتد دانستن افرادى که چنین بیانى دارند، باعث برچیده شدن این گروه از کشور شد و سنجابى از ایران گریخت. وى نهایتاً در اول تیرماه سال 1374 در سن 90 سالگى درگذشت. بخش تاریخ شفاهى دانشگاه هاروارد آمریکا خاطرات او (مجموعهای از مصاحبهها) را تحت عنوان «امیدها و نا امیدیها» پس از مرگش منتشر کرد. این کتاب توسط صدای معاصر در تهران منتشر شده است.
3. در نخستین روز ژانویه 1965 یک سازمان فلسطینى جدید به نام «جنبش آزادىبخش ملى فلسطین» نخستین اعلامیه خود را منتشر و در آن اعلام کرد که شب 31 دسامبر 1964 افراد منتسب به این جنبش در داخل خاک اسرائیل به عملیات تخریبى موفقیتآمیزى دست زده و بدون دادن تلفاتى به مراکز خود بازگشتند.
این سازمان کلمه «فتح» را که شامل نخستین حروف کلمه نام خود به عربى «حرکت التحریر الوطنى الفلسطینى» مىباشد جهت اختصار براى خود انتخاب نمود.
البته حروف اول این کلمات «حتف» به معناى مرگ مىباشد که از آخر یعنى فتح است.
سازمان فتح یا «جنبش ملى آزادیبخش فلسطین» یکى از مهمین و قدیمیترین سازمانهاى مقاومت فلسطینى به شمار مىرود. نشریه این سازمان به نام «فلسطینىها» اصول اساسى این سازمان را چنین بیان کرده است:
عمل انقلابى باید از هرگونه حزب یا دولتى مستقل باشد و خشونت انقلابى تنها وسیله آزاد کردن فلسطین است این عمل را باید تمام تودهها انجام دهند و هدف آن محو آثار صهیونیزم به هر شکلى است. شعبه نظامى فتح به نام عاصفه نخستین عملیات نظامى خود را علیه اسرائیل در سى و یکم دسامبر 1964 انجام داد.
عملیات اولیه فتح مخالفت اکثر رژیمهاى عرب از جمله رژیم ناصر را برانگیخت. در آن موقع فقط سه کشور عربى الجزایر و عربستان و سوریه به فتح کمک مىکردند. الجزایر همان سال 1964 دفترى در الجزیره در اختیار سازمان قرار داد و اردوگاهى براى آموزش آنها مهیا کرد. عربستان سعودى از همان آغاز کار فتح به آن کمکهاى مادى کرد و سوریه یک اردوگاه آموزشى در نزدیکى دمشق در اختیار فتح گذاشت.
اما در سطح بینالمللى، نخست هیچ گونه پشتیبانى از این سازمان به عمل نیامد مگر بیانیه تحسینآمیز جمهورى خلق چین از عملیات فتح که در سال 1964 به هیئت نمایندگى سازمان (عرفات و ابوجهاد) که از آن کشور بازدید مىکردند ارائه شد. بعد از شکست 1967 که باعث از بین رفتن حیثیت و محبوبیت رژیمهاى عربى مخصوصا ناصر شد، کنگره فوقالعاده سازمان فتح که بلافاصله پس از جنگ 6 روزه در دمشق تشکیل جلسه داد، تجدید عملیات علیه اسرائیل را تأکید کرد و در 29 اوت همان سال عملیات نظامى علیه اسرائیل از سر گرفته شد تا این که در 21 مارس سال بعد در نبرد معروف «کرامه» سازمان فتح قدرت مبارزه خود را به خوبى نشان داد. این نبرد نخستین مقابله نظامى مقاومت فلسطین و اسرائیل بود.
بر اثر همین نبرد تعداد بیشمارى داوطلب شرکت در سازمان فتح شدند. پس از نبرد کرامه، فتح، یاسر عرفات را به عنوان سخنگوى رسمى خود معرفى نمود و در مجلس ملى فلسطین شرکت جست و یاسر عرفات به عنوان رئیس کمیته اجرایى سازمان آزادیبخش فلسطین انتخاب شد.
این سازمان علاوه بر آن که عضو مؤثر داخلى حرکت مقاومت فلسطین در سال 1969 بود به طور رسمى رهبرى عمل فلسطین را به دست گرفت. بعد از سپتامبر سیاه (1970 م) که 15 هزار رزمنده فلسطینى در اردن شهید شدند نیروهاى فتح از اردن خارج و در لبنان مستقر شدند و دامنه عملیات آنان در اراضى اشغالى توسعه پیدا نمود و با حمایت بىدریغ امام موسى صدر توانستند موقعیت بهترى پیدا نموده و از کمکهاى مادى و معنوى شیعیان لبنان و جهان استفاده نمایند. مبارزان فتح به صدها عملیات در داخل اراضى اشغالى دست زدند که مشهورترین آنها «عملیات ساوى) بود که در آن انتقام موفقى از ترور برخى رهبران مقاومت در بیروت (آوریل 1973) گرفته شد.
اسرائیل در این عملیات شکست سختى را متحمل شد. رهبران فتح با مشخص نکردن مواضع خود در مسایل مطروحه دست خود را در تاکتیک و جهتگیرى باز مىگذارد. فتح رهبرى کمیتههاى منبعث از «شوراى انقلاب» را بر عهده دارد که رهبران مؤسس نقش سنگینى در آن دارند. معروفترین رهبران آن «یاسر عرفات (ابو عمار) صلاح خلف (ابو ایاذ) فاروق قدومى (ابو لطف) و از شهداى معروف یوسف نجار (ابو یوسف) و کمال عدوان، ممدوح صیوح (ابو صبرى) و خلیل الوزیر (ابو جهاد) هستند.
پس از فراز و نشیبهاى بسیار به واسطه دورى از خط اصیل جهاد اسلامى توسط یاسر عرفات در سپتامبر سال 1993 اسرائیل و ساف در نروژ گفتگوهاى محرمانهاى انجام دادند و بالاخره در چهارم مه 1994 (13 /2 /1373) در قالب توافقنامه غزه و اریحا در قاهره به سازش روى آوردند و لیکن این خط مشى مورد قبول مردم مسلمان فلسطین قرار نگرفت و انتفاضه پاسخى به خیانت ساف بود که هم اکنون نیز ادامه دارد.
(ر. ک: فرهنگ سیاسى لبنان، ه علیزاده، ص 89 ـ 91 لبنان و جهان عرب، منصور قدر، ص 37.
لبنان، بنیاد شهید دکتر مصطفى چمران، ص 120 ـ 122)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 18 صفحه 45