تاریخ سند: 10 آبان 1357
متن سند:
از: پاریس
به: 332 شماره: 382
با توجه به اغتشاشات اخیر، قطع صدور نفت و مصاحبه های آقای خمینی1 در پاریس، مراجعت طرفداران حزب توده به کشور و همچنین اطلاعات زیر، احتمال بروز حوادث و وقایعی در یک ماه آینده می رود.
1 .
شهاب الدین اشراقی داماد خمینی اظهار نگرانی نموده که حوادث آن چنان خطرناک است که ممکن است در چند روز آینده مبارزات مسلمانان ایران به شکل مبارزه مسلحانه درآید.
2 .
آقای خمینی تأکید نمود چنانچه لازم بداند حکم جهاد2 به صورت مسلحانه اعلام خواهد کرد و همچنین به تعدادی از دانشجویان مسلمان گفته است به دوستان خود تأکید نمایید که نتیجه مبارزات آنها تا یک ماه دیگر روشن خواهد شد و در غیر این صورت کمونیست ها به نفع رژیم وارد عمل می گردند.
3 .
نهضت آزادی3 اعلامیهای منتشر و در آن از کارگران و کارمندان اعتصاب کننده خواسته است که به نیازهای ملی توجهی نکنند و خواستههای سیاسی را تا برکناری رژیم فعلی ایران ادامه دهند.
4 .
مجاهدین خلق4 (مذهبیون) در اعلامیه ای تحت عنوان « رهبر ما خمینی»5 ضمن تجلیل از وی، خاطر نشان ساخته اند که در صورت لزوم، اقدامات قهرآمیز را در کلیه نقاط کشور شروع و ادامه خواهند داد.
5 .
یکی از مقامات پلیس که با سرویس خارجی در ارتباط است اظهار نظر کرده که وضع سیاسی و رژیم ایران آن چنان در مخاطره است که حوادثی را به دنبال دارد.
6 .
آقای رائین از لندن تلفنی اظهار داشتند که مقامات انگلیسی در لندن در انتظار حوادث و وقایع مهمی در تهران هستند و تأکید کردند که این مسئله با توجه به صدور نفت بسیار قابل توجه است.
7 .
تعدادی از مقامات و همچنین روزنامه های فرانسوی قطع صدور نفت را بیش از چند هفته پیش بینی نمی کنند و خاطرنشان کرده اند که ایران بیش از یک ماه نفت پالایش شده ندارد و چنانچه اعتصاب تا یک ماه ادامه یابد از نظر اقتصادی برای ایران فاجعه به بار خواهد آورد.
8 .
ایرانیان موافق چون شاهنشاه را حافظ استقلال ایران میدانند از اینکه شاهنشاه در این لحظه تاریخی سکوت نموده و حقایق پشت پرده را به اطلاع مردم ایران نمیرسانند و همچنین دولت نیز در بیشتر مسائل حالت عقب نشینی اختیار نموده، درحالت نگرانی به سر برده و در انتظار حوادثی هستند.
فرجادی
توضیحات سند:
1.
حضرت امام(ره) در یکی از سخنرانی های خود که در هفتم آبان ماه سال 1357 در پاریس صورت گرفت، در باره وابستگی رژیم شاهنشاهی پهلوی به بیگانگان و غارت سرمایه های ملی، فرمودند: « یک جهت دیگر هم این است که منافع ما را فروخته به غیر.
ما هر چه داشتیم اینها دادند به غیر؛ خدا نکند که دوام پیدا کند سلطنت این، چند سال دیگر.
اگر این [شاه ]، چند سال دیگر سلطنتش دوام پیدا کند، تمام این نفت ما را می دهد به امریکا و انگلستان و سایر ممالک دیگر؛ تمام نفت ما را دارد همین طوری می دهد، بدون اینکه معلوم باشد که این برای چه خرج می شود؛ چه جور هست.
خوب، بله، می دانیم این را که از امریکا اسلحه می خرند؛ اسلحه هایی که فقط برای این است که پایگاه امریکایی درست بشود.
نفت ما را می گیرند می دهند به امریکا.
امریکا می خواهد یک پایگاه نظامی درست کند در ایران، در مقابل شوروی؛ نفت ما را می گیرد پایگاه برای خودش اینجا درست می کند! هم خود نفت را می برد، هم عوضش را می برد؛ عوضش هم به نفع خود او هست...
» صحیفه امام، ج 4، ص 208
2.
در روز دهم آبان ماه سال 1357، حضرت امام در پاسخ به خانم الیزابت تارگود که با ایشان مصاحبه داشت و سؤال کرد: « آیا آیتالله جهاد مسلحانه را به عنوان وسیله مبارزه خود مورد توجه قرار خواهند داد؟» فرمود: « امیدوارم کار به جهاد مسلحانه نرسد و همین طور که ملت عمل می کند، مسائل حل شود و مقصد ملت، که رفتن رژیم و برقراری حکومت اسلامی است، تحقق پیدا کند.
لکن اگر مسائل خیلی طول کشیده و پیچیده شود، ممکن است در آن تجدید نظر نماییم.
» صحیفه امام، ج 4، ص 250
3.
جمعی از نیروهای مذهبی جبهه ملی در اردیبهشت سال 1340 فعالیت تشکّلی را رسماً اعلام کردند و عنوان نهضت آزادی را بر آن نام نهادند.
این تشکّل که با هماهنگی و اذن دکتر محمد مصدق شکل گرفت خود را وفادار به قانون اساسی مشروطیت و پیرو راه مصدق معرفی نمود.
با اوجگیری نهضت روحانیت به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، نهضت آزادی...
با حفظ مواضع خود به آن پیوست در بازگشت تاریخی امام در بهمن 57 مهندس بازرگان از مؤسسین این نهضت بر اساس قولی که در فرانسه مبنی بر پذیرش اصول انقلاب داده بود به فرمان امام به نخستوزیری دولت موقت منصوب شد.
اما دولت موقت مهندس بازرگان به دلیل گرایشهای سیاسیاش ازاهداف رهبری انقلاب به مرور فاصله گرفت و اختلاف مبانی فکری خود را با اصول انقلاب آشکار ساخت و زمینه را برای بازگشت مجدد آمریکائیها مهیا میکرد بروز این گرایش منجر به اشغال لانه جاسوسی امریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام شد که دولت موقت را مجبور به استعفا کرد.
از آن پس نهضت آزادی نیز به صف مخالفین انقلاب پیوست و به عنوان یک اهرم فشار علیه ایران در دوران هشت سال دفاع مقدس تبدیل گردید.
این حزب، با القأ روحیه ترس از آمریکا، و با تبلیغ عدم فایده جنگ عملاً به خدمت دشمنان استقلال ملّت در آمد.
هر چند در آن از انسانهای مؤمن نیز وجود داشتند.
4.
سازمان مجاهدین خلق ( منافقین ) یکی از گروههای چریکی و مسلحانه است که در دهه 1340 و 1350 به فعالیت پرداخت.
محمد حنیف نژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان بنیانگذاران این گروه بودند که از دوران دانشجوئی در فعالیت های نهضت آزادی شرکت داشتند.
نامبردگان در سال 1344 ابتدا گروهی به نام جنبش رهایی بخش ایران، براساس الگوی سازمان الفتح پی ریزی کردند و در اواخر سال 1347 پس از سه سال کار در زمینه ساختار تشکیلاتی، مطالعه و بررسی انقلابها و شناخت نسبی از جامعه ایران و نیز تدوین برنامه های آموزشی برای ترویج عملیات مسلحانه، به تنظیم و تدوین استراتژی خود پرداخته و به سازمان مجاهدین خلق تغییر نام دادند.
اعضای این سازمان در صدد بودند تا همزمان با برگزاری جشنهای دو هزاروپانصد ساله شاهنشاهی در سال 1350، عملیات مسلحانه گسترده ای در سطح کشور صورت داده و برخی از مناطق و اماکن حساس را منفجر نمایند؛ لیکن واسطه تهیه اسلحه، به نام شاه مراد دلفانی که از عناصر ساواک بود، در درون سازمان نفوذ کرد و اطلاعات قابل توجهی از سازمان و عناصر و برنامه های عملیات نظامی آنان را در اختیار ساواک گذاشت که منجر به دستگیری سران سازمان و اکثریت اعضای آن گردید.
افراد باقیمانده سازمان موفق شدند با مخفی شدن در خانه های امن و مسلح شدن، شروع به تجدید سازمان و فعالیت نمایند و در سالهای 51 و 52 و 53 عملیات مسلحانه خود را تشدید کردند و در جریان این فعالیتها عده ای از آنها دستگیر و یاکشته شدند و در اوایل سال 1354 باقیمانده اعضای سازمان، اختلاف ایدئولوژیک پیدا کردند و ساواک نیز با استفاده از فرصت برای ضربه زدن بیشتر به سازمان، بیانیه اعلام موضع ایدئولوژیک را در بیرون از سازمان انتشار داد و در این مرحله بخش قابل توجهی از نیروهای سازمان به مارکسیسم روی آوردند و فقط عده کمی از جناح مسلمان تغییر روش ندادند و به رغم فشارها و مشکلات فراوان با عناوین جدید همچون: گروه مهدیون در اصفهان، گروه شیعیان راستین در همدان و گروه فریادخلق خاموش در تبریز و...
به فعالیت خود ادامه دادند.
به هر حال دستگیر و کشته شدن عده ای از اعضای سازمان اجازه فعالیت بیشتر را از این سازمان گرفت و تنها با اوج گیری انقلاب در اواخر سال 1356 و 1357 توانستند به فعالیت مجدد رو بیاورند ولی در به حرکت در آوردن ملت مسلمان ایران و اجتماعات عظیم مردمی و اعتصاباتی که رژیم را از پای درآورد، نقش چشمگیری نداشتند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی با اتخاذ روشهای متضاد و حرکات منافقانه نهایتاً به رویارویی با انقلاب پرداختند و در سال 1360 دست به اقدامات مسلحانه زدند که با مقابله قهرمانانه نهادهای انقلابی و مردم نهایتاً به غرب پناهنده شده و بعدها ننگ همراهی و همدستی با صدام را گردن نهادند.
ر.ک: سازمان مجاهدین خلق ایران، پیدایی تا فرجام، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
5.
تحرک سیاسی مجاهدین خلق، قبل از پیروزی ٢٢ بهمن٥٧، محدود به چند پیام و بیانیه با سطح انتشار نه چندان زیاد است که ظرف کمتر از یک ماه مانده به پیروزی انقلاب، آن هم نه با عنوان سازمان مشخص، بلکه به عنوان مجاهدین زندانی یا از زندان آزاد شده به شرح زیر صادر کردند: ١ .
پیام تبریک به روزنامه نگاران، طی دو سطر و بدون موضع گیری خاص، با امضای « مجاهدین زندانی» به تاریخ ٢١ /10 /57 2 .
پیام خطاب به مردم، با تفصیل بیشتر؛ با پرداختن به کلیات انقلاب و مبارزه و آرزوی بازگشت «زعیم عالی قدر حضرت آیت الله العظمی خمینی» به عنوان «سمبل و چهره درخشان جنبش جاری میهن» و با اظهار امیدواری به پیروزی انقلاب که با این عبارات ختم می شد: «درود بر شهیدان راه آزادی خلق؛ مرگ بر امپریالیسم؛ برقرار باد اتحاد کلیه نیروهای رزمنده و اصیل خلق؛ پیروز باد انقلاب دموکراتیک خلق» ٣ .
پیام به امام خمینی (ره)، در اول بهمن ٥٧ در حدود یک صفحه، با امضای « از طرف مجاهدین رها شده از بند: مسعود رجوی .
موسی خیابانی».
در این پیام با عنوان « محضر مبارک مجاهد اعظم حضرت آیت الله العظمی خمینی» چنین آمده است: «ما آزادی خود را مدیون مجاهدت و جانفشانیهای خلق رزمنده و ستم کشیده ایران در پرتو الهامات آن زعیم استوار و سازش ناپذیر هستیم...
» ٤ .
پیام با امضای « از طرف مجاهدین آزاد شده از زندان مسعود رجوی، موسی خیابانی « به یاسر عرفات (ابو عمّار)، در همان تاریخ.
در این پیام نیز در مورد رهبری انقلاب چنین تأکید شده است: « ...
در میهن خونبارمان جنبشی بزرگ به راه افتاده و قائد پرافتخار آن « امام مجاهد اعظم، خمینی» بارها بر قطع هرگونه رابطه با اسرائیل پای فشرده است...
» ٥ .
پیام به کارگران کارخانجات تهران، با امضای فوق به تاریخ ٥ بهمن ٥٧ .
در قسمتی از پیام یک صفحهای مزبور تصریح گردید که « دستاوردهای پیروزمندانه مردممان...
تحت زعامت و ارشادات «حضرت آیت الله العظمی خمینی» حاصل شده است.
6 .
پیام به آیت الله طالقانی و سایر آیات متحصن در دانشگاه تهران، در حدود یک صفحه، با همان امضا به تاریخ ٩ بهمن ٥٧ .
در این پیام کوتاه، عبارت «حضرت آیت الله العظمی خمینی» به عنوان « قائد عظیم الشأن و رهبر عالیقدر جنبش ما » دو مرتبه ذکر شده است.
٧ .
پیام به دانشجویان دانشگاه مشهد، حدود یک صفحه، با امضای فوق در ١٢ بهمن ٥٧ .
این پیام هم دربردارنده تأکید بر رهبری « آیت الله العظمی خمینی » بود.
از ورود امام به ایران در ١٢ بهمن تا بعد از پیروزی ٢٢ بهمن، مجاهدین خلق از صدور هرگونه بیانیه و اعلام مواضع پرهیز کردند؛ ولی از ٢٣ بهمن صدور اعلامیه و اعلام مواضع را شروع نمودند.
از آنجا که هرگونه سکوتی به معنای غیبت از انقلاب تلقی می شد و بی آیندگی را در پی داشت هدف آنان از صدور اعلامیههای یادشده، اقدامی صرفاً تبلیغاتی برای تظاهر به حضور در صحنه انقلاب بود؛ والاّ پیش از آن، به شهادت زندانیان سیاسی رژیم شاه، سران مجاهدین خلق در زندان، اصولاً تحولات منتهی به پیروزی انقلاب را جدی نمی گرفتند و آن را پدیده ای موقت و گذرا می خواندند.
سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام، ج 2، ص 349
منبع:
کتاب
آیتالله شیخ شهابالدین اشراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 373