صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: حزب ایران

تاریخ سند: 29 آبان 1339


موضوع: حزب ایران


متن سند:

شماره: 2 /3 /4355 تاریخ:29 /8 /1339
موضوع: حزب ایران


صبح روز جمعه گذشته ابوالفضل قاسمی عضو کمیته مرکزی حزب ایران و کارمند قسمت انستیتو مالاریالوژی دانشگاه تهران ضمن صحبت خصوصی می‌گفت، بعد از آنکه اللهیار صالح اخیراً از کاشان به تهران آمد، از طرف اعلیحضرت همایونی شاهنشاه، آقایان مهندس شریف‌‌امامی1 نخست‌وزیر و علاء وزیر دربار شاهنشاهی با نامبرده ملاقات و در نظر بوده ترتیبی داده شود که صالح به حضور شاهنشاه شرفیاب شود؛ لیکن مشارالیه پاسخ داده به شرطی حاضر به قبول شرفیابی می‌شود که درخواستهایش مورد موافقت ذات ملوکانه قرار گیرد.
قاسمی اضافه نموده از جمله مطالبی را که صالح پیشنهاد کرده، یکی در مورد مطالب (کتاب مأموریت برای وطنم2) می‌باشد که گفته شایسته نیست شاهنشاه به دکتر مصدق و جبهه ملی حمله کند و دیگر آنکه شاهنشاه باید قبول فرمایند که همان مقام غیرمسئول بوده و در رأس مملکت قرار داشته باشند و اجازه فرمایند یک دولت دموکراسی روی کار بیاید و صالح پس از دادن پیشنهادات خود، مجدداً به کاشان مراجعت نموده و چنانچه وسائل و ترتیب ملاقات ایشان با شاهنشاه داده شود، دلیل قبول و موافقت با پیشنهادات مشارالیه محسوب می‌شود.
توضیح آنکه در حال حاضر قاسمی ضمن تماس با افراد مختلف، سعی دارد حوزه‌هائی از افراد طرفدار حزب ایران و جبهه ملی مرکز تشکیل دهد و وسائل ملاقات افراد مذکور را با دکتر سنجابی دکتر شاهپور بختیارو مهندس حسیبی فراهم می‌سازد.
رونوشت برابر با اصل، اصل در پرونده کلاسه 276 ح
بایگانی شود. 14 /9 /39

توضیحات سند:

1. جعفر شریف‌‌امامى فرزند حاج محمدحسین نظام‌الاسلام(معروف به آقاشریف)، در سال 1291 ش در تهران متولد شد. پدر او، از روحانیون تهران در دوران متأخر قاجاریه بود که از ناصرالدین شاه لقب «معتمدالشریعه» و از مظفرالدین شاه، لقب «نظام‌الاسلام» دریافت داشت و پیشکار سیدمحمد امامی، امام جمعه تهران بود.
جعفر شریف‌امامى، پس از تحصیلات ابتدائی و مقدماتی، به مدت هشت سال در مدرسه ایران و آلمان تحصیل کرد و سپس در وزارت راه مشغول کار شد.
در سال 1312ش، به توصیه‌ی امام جمعه تهران، برای ادامه تحصیل به آلمان فرستاده شد و پس از چند سالی که در قسمت راه‌آهن مشغول کارآموزی و فعالیت در کارخانجات مرتبط بود، با استفاده از بورس دولتی به سوئد فرستاد شد و مدت دو سال هم در آن کشور به تحصیل و کار پرداخت.
شریف امامی، پیش از آغاز جنگ دوم جهانی به کشور بازگشت و در راه آهن مشغول به کار گردید که تا رده‌ی معاونت آن پیش رفت.
پس از اشغال ایران، و دستگیری افراد ژرمانوفیل، شریف امامی نیز یکی از افرادی بود که به همین اتهام! دستگیر شد و نزدیک به یک سال در اراک زندانی گردید و پس از آزادی از زندان، که بیشتر به نوعی خیمه‌شب‌بازی شباهت داشت، به وسیله‌ی شوهر خواهر خود (احمد آرامش) که به احمد قوام نزدیک بود، به فعالیت بازگشت.
برخی از دیگر مشاغل او به این شرح است: «سال 1324ش مدیرعامل بنگاه آبیارى . سال 1329ش وزیر راه در دولت رزم‌آرا . عضو شورای عالی سازمان برنامه در دولت مصدق . مدیر عامل سازمان برنامه در دولت فضل الله زاهدی . سال 1333 سناتور . وزیر صنایع و معادن در دولت منوچهر اقبال . سال 1339ش، نخست‌وزیرى»
دولت مستعجل شریف‌امامى، ثمره‌ی یک دوره تنش‌هاى جدّى در روابط ایران و آمریکا بود. تشدید فعالیت جناح هاى وابسته به «حزب دموکرات» آمریکا در ایران، به اعتصاب معلمین و شهادت دکتر ابوالحسن خانعلى و سرانجام سقوط دولت شریف امامى، در اردیبهشت 1340 انجامید. امیراسدالله علم، در سال 1341ش، او را به جای خود، به نیابت بنیاد پهلوی رساند و در سال 1342 نیز، رئیس مجلس سنا شد و تا آستانه انقلاب اسلامى ایران، به مدت 15 سال، در این سمت بود.
جعفر شریف امامی در کنار ریاست مجلس سنا، مشاغلی دیگری را نیز داشت، که از آن جمله است: «ریاست هیئت مدیره بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران . ریاست اتاق صنایع و معادن و بازرگانی . ریاست کانون مهندسین . عضویت در هیئت امناء هفت دانشگاه.»
جعفر شریف‌امامى همچنین در مرداد 1346ش به ریاست مجلس مؤسسان سوم رسید، که وظیفه داشت نیابت سلطنت فرح پهلوى را تسجیل کند.
با آغاز امواج انقلاب اسلامى ایران، محمدرضا پهلوى در یکى از واپسین تلاش‌هاى خود، به فراماسونرى و استاد اعظم آن، جعفر شریف‌امامى متوسل شد و وى را در نقش دیرینش، به عنوان محور «تفاهم» و «آشتى» سیاست‌هاى بیگانه مؤثر در ایران نخست‌وزیر کرد. شایان ذکر است که برخلاف تصور شاه، هر چند شریف‌امامى، طى دوران «شیخوخیت» خود، به عنوان سمبل «آشتى» و «تفاهم» کانون‌هاى قدرت بیگانه، وجهه‌اى اندوخته بود و لذا مى‌توانست نمادى از «آشتى بین‌المللى» به شمار رود، ولى او هیچ‌گاه نتوانست در سطح مردم، به عنوان یک چهره «وجیه الملّه» مطرح شود.
جعفر شریف‌امامى که ننگ کشتار جمعه‌ی خونین در 17 شهریور در شهر تهران را به دامان داشت، در تاریخ 14 /8 /1357 از صدارت استعفا داد و جاى خود را به دولت نظامى ارتشبد غلامرضا ازهارى سپرد و خود به خارج از کشور گریخت.
او که با بهره‌گیری از موقعیت در دوران اشتغال در جایگاه‌های مختلف، ثروت زیادى برای خویش اندوخته و با احداث دامداری و شراکت در آپارتمان سازی با بهاءالدین کهبد، بر این ثروت افزوده بود و همچنین به گرفتن درصد در مقاطعه‌کاری‌ها نیز شهرت داشت، بنا بر نقل حسین فردوست، هنگام خروج از ایران، تنها در یک قلم، 17 میلیون دلار به حساب خود در خارج از کشور واریز نموده بود.
شریف امامی، که از چهره‌هاى وابسته به سیاست غرب بود، از دوران جوانى به تشکیلات ماسونى پیوسته و در این تشکیلات، به درجه 33 و مقام استاد اعظمى رسید. وی که پس از فرار از کشور، مدتی را در انگلیس زندگی کرده بود، در سال 1378ش، در آمریکا درگذشت.
اسناد ساواک . پرونده انفرادی و باقر عاقلی . شرح حال رجال سیاسی و نظامی ایران . ج 2 . ص 872
2. مأموریت برای وطنم، نام کتابی به قلم محمدرضا پهلوی است که در آن به تاریخچه‌ی حکومت در ایران اشاره نموده و همچنین در برخی از بخش‌های آن، خود را فردی مذهبی که نظرکرده‌ی امام رضا(ع) و امام زمان(عج) است، معرفی می‌نماید.
برخی از مورخین ایرانی، با توجه به شناختی که از شاه و شیوه‌ی تفکر و زندگی او دارند، نویسنده‌ی این کتاب را شجاع‌الدین شفا می‌دانند.

منبع:

کتاب اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد اول صفحه 198

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.