صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : کمیته مرکزی حزب منحله توده

تاریخ سند: 6 آبان 1353


موضوع : کمیته مرکزی حزب منحله توده


متن سند:

از : آمیب به : بریستول شماره : 3780 / ق پس از یکی شدن حزب توده و فرقه دموکرات اکنون به ظاهر حزب دارای یک کمیته مرکزی است که در لیپزیک [لایپزیک] آلمان شرقی است و اعضای آن از اعضای اصلی و مشاور کمیته مرکزی تشکیل می شود که اعضای اصلی آن پس از درگذشت عبدالصمد کامبخش و رضا روستا و عبدالحسین نوشین و پیشنمازی چنین است (البته تا نزدیک دو سال پیش که من در مسکو بودم) ایرج اسکندری ـ رضا جودت ـ احسان اله طبری ـ نورالدین کیانوری ـ غلام یحیی دانشیان ـ محمدرضا قدوه ـ میزانی ـ احمدعلی صدری [رصدی] ـ محمود بقراطی ـ علی امیرجزی ـ بالاش آذراوغلی ـ سیف اله بابازاده1 ـ میرآقا آذری ـ صمد حکیمی ـ امرعلی لاهرودی ـ حمید صفری ـ که از این اعضاء اصلی پنج نفر ایرج اسکندری ـ جودت ـ طبری ـ کیانوری ـ غلام یحیی هیئت اجرائیه این حزب بوده اند که ایرج اسکندری صدر و ارتباط با احزاب دیگر کمونیست و دولتهای آنها به ویژه با حزب کمونیست شوروی و دولت و غیره آن حزب کمونیست آلمان شرقی و دولت آن می باشد و از این گذشته مسئول رابط با تشکیلات پنهانی ایران می باشد کیانوری پس از درگذشت کامبخش مسئول تشکیلات اروپای غربی است (در زنده بودن او نیز همکار و کمک او بوده) اعضاء مشاور کمیته مرکزی چنین اند.
چلیپا (سرهنگ 2 سابق ارتش) آگاهی1 (سروان مهندس سابق ارتش) آذرنور (سرگرد سابق ارتش) ـ غفار کندلی ـ نوروزی ـ شاندرمنی ـ بزرگ علوی از این اعضاء اصلی و مشاور ایرج اسکندری ـ جودت ـ طبری در لیپزیک منزل دارند.
کیانوری ـ نوروزی در برلن شرقی قدوه در هاله آلمان شرقی.
بقراطی ـ امیر جزنی ـ رصدی ـ در مسکو.
غلام یحیی ـ آذراوغلی ـ آذری ـ سیف اله بابازاده ـ حکیمی ـ لاهرودی ـ کندلی ـ آگاهی در باکو ـ چلیپا در ورشو.
میزانی ـ صفری در سوفیه بلغارستان آذرنور در الجزیره ـ شاندرمنی در دوشنبه تاجیکستان می باشند.
تشکیلات حزب توده چنین است.
1ـ تشکیلات آلمان شرقی الف ـ حوزه لیپزیک ب ـ حوزه برلن شرقی پ ـ شاید حوزه کوچکی در هاله.
2ـ تشکیلات بلغارستان سوفیه که گویا مسئول آن میزانی باشد (که مسئول رادیو پیک ایران نیز می باشد).
3ـ تشکیلات مسکو که مسئول آن احمدعلی رصدی (سروان توپخانه سابق ارتش) است.
4ـ تشکیلات تاجیکستان (دوشنبه) که مسئول آن کوه پایی است.
5ـ حوزه ترکمنستان 6ـ تشکیلات چکسلواکی (پراگ) 7ـ تشکیلات آذربایجان شوروی 8 ـ در جنب کمیته مرکزی حزب یک اتحادیه کارگران که تنها اسمی از آن باقی است و برای شرکت در مجامع بین المللی کارگران کمونیستی باقی مانده است می باشد.
عضو و تشکیلاتی ندارد گرداننده آن در گذشته رضا روستا بود پس از مرگ او برای حضور در مجامع بین المللی و مداحی از ادیابان از یک نفر یهودی رشتی که در ایران کارگر چاپخانه بود به نام شعبان یعقوب زادگان استفاده می کنند و گاهی که مجامع مفصل تر باشد یکی از رهبران باسوادتر را روانه می کنند چنان که در چند سال پیش در مجمعی که در پراگ تشکیل شد مرا فرستاده بودند 9ـ در جنب کمیته مرکزی یک سازمان جوانان حزب نیز هست که تشکیلات مرتب و کارآیی ندارد تنها کار آن نفوذ در جوانان ایرانی اروپایی غربی و در مواردی که مجامع کمونیستی و یا نیمه کمونیستی جوانان در اروپا قرار می گیرد نیز در آن شرکت می کنند و بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد تا تشکیلاتی و مسئول آن بهزادی است.
10ـ از این گذشته در جنب کمیته مرکزی یک دستگاه تبلیغات وجود دارد که دارای 3ـ بخش است الف ـ رادیو پیک ایران که مرکز آن در سوفیه بلغارستان است و میزانی با نام مستعار جواد مسئول آن است و هیئت تحریریه آن خود میزانی و بهرام دانش (سروان پیاده سابق ارتش) و حمید صفری (مسئول زبان ترکی آذربایجانی) و شاید اخیرا چنان که گفتگویش بود هدایت اللّه حاتمی1 (سرگرد پیاده سابق ارتش و یک نفر کرد برای زبان کردی (چون همواره عوض می شد اکنون نمی دانم چه کسی دست اندرکار آن است).
در اینجا باید یادآور شوم که معمولاً مقالات و نوشته ها یکی است که بعدا به ترکی و کردی ترجمه می شود.
ب ـ روزنامه ارگان حزب که مسئول اداره آن در گذشته ایرج اسکندری بود و هیئت تحریریه اش خود اسکندری ـ احسان اله طبری و ناظر (سرگرد یا سرهنگ 2 سوار سابق ارتش) هستند و خانم ناظر هم در آنجا منشی است.
پ ـ ماهنامه دنیا که مسئول آن احسان اله طبری است و هیئت تحریریه آن همان هیئت تحریریه روزنامه است ت ـ تشکیلات آذربایجان شوروی ـ این تشکیلات همچنان با نام کمیته فرقه دموکرات باقی مانده است گرچه به ظاهر با حزب توده یکی شده است نه تنها در واقع استقلال دارد بلکه عملاً نظریات خود را به کمیته به اصطلاح مرکزی حزب توده نیز تحمیل می کند و از حمایت بیشتر گردانندگان دستگاه شوروی و به ویژه سازمان امنیت آن M.
G.
Bبرخوردار است و بودجه قابل توجهی توسط صلیب سرخ باکو از بودجه کل سازمان امنیت جمهوری آذربایجان دریافت می دارد.
این تشکیلات فرقه مرکزش در باکو است که کمیته مرکزی دارد و شاید نزدیک به 6 ـ 5 هزار عضو دارد (چون هر کس که ایرانی است و مهاجر و می خواهد زندگی کند و کاری داشته باشد ناچار باید عضو این حزب باشد والا فلا.
اعضای کمیته فرقه دموکرات به دلخواه غلام یحیی و صلاحدید سازمان امنیت باکو دائم در تغییر و دگرگونی است پاره ای از اعضای آن عضو کمیته مرکزی حزب توده و پاره ای عضو مشاور آن و پاره ای تنها عضو کمیته خود فرقه اند که اغلب در کمیته فرقه اختیاراتشان از اعضای کمیته حزب توده در آن بیشتر است چون از زر و زور بیشتر برخوردارند اعضای کمیته فرقه تا جائی که من آگاه بودم چنین است غلام یحیی دانشیان انوشیروان ابراهیمی1 ـ بالاش آذراوغلی ـ میرآقا آذری ـ مجیری (ستوان یکم توپخانه سابق ارتش) امرعلی لاهرودی ـ گل علی خیامی2 (شاهسون اردبیلی) ـ مارتیک گریگوریان3 (شوفر سابق غلام یحیی) و...
این کمیته دارای تشکیلات چندی است که چنین است 1) ـ تشکیلات باکو که به نام کمیته شهری باکو نامیده می شود که چندین حوزه را دربرمی گیرد مانند حوزه آکادمی ـ حوزه انیورستید ـ حوزه های پزشکی و مامائی ـ حوزه های تکنیکوم های گوناگون و غیره...
2) ـ تشکیلات کوی چای 3) تشکیلات برده 4) تشکیلات آقدام 5ـ تشکیلات کیروف آباد (گنجه) که پس از باکو بزرگترین تشکیلات فرقه است 6ـ تشکیلات شکی 7) تشکیلات طاوس 8ـ تشکیلات آق اشتفا 9ـ تشکیلات شامخور 10ـ تشکیلات شماضی (شیروان) 11ـ تشکیلات قوبا 12ـ تشکیلات سلیان 13ـ تشکیلات (حوزه است چون کوچکتر است) خداد و خاچمز 14ـ در جنب کمیته فرقه تشکیلات سازمان جوانان است که نسبتا وسیع و اعضای بسیاری دارد و کلوپ و سازمان دارد و مسئول آن انوشیروان ابراهیمی است و جوانانی که آن نباشد از کمک هزینه تحصیلی برخوردار نمی شوند.
15ـ در جنب کمیته مرکزی سازمان زنان نیز وجود دارد که جمعیت نسبتا قابل توجهی دارد که زن غلام یحیی ستاره دانشیان4 وقتی مسئول آن بود 16ـ در جنب فرقه جزو شعبه تبلیغات فرقه یک روزنامه به نام روزنامه آذربایجان هست که به زبان ترکی آذربایجانی منتشر می شود که هیئت تحریریه و دستگاه آن دائما در نیمه عدم سازی با غلام یحیی دستخوش تغییر است (می توان تصورش را کرد که غلام یحیی که به هیچ زبان حتی زبان ترکی خواندن و نوشتن نمی داند وقتی بخواهد رهبر روزنامه ای باشد و دستورات کلی ایدئولوژیکی و فلسفی بدهد چه محشری خواهد شد) این روزنامه اکنون بیشتر نوشته هایش تنقید و قماش از مطبوعات ایران و دولت است و خواننده ای حتی در خود باکو نیز ندارد در گذشته از چهار صفحه آن 1 صفحه اش کردی بود که اکنون آن حذف شده است.
از من [از این] گذشته تبلیغات فرقه در سال چندین مجله و مانند آن نیز انتشار می دهد که چیز قابل ملاحظه ای در آن نمی توان یافت ولو از نظر خود آنها باشد.
17ـ کمیته فرقه زمام کار سازمان جمعیت مهاجرین ایرانی در باکو را نیز بدست دارد و کل علی حنائی خود دست نشانده ای غلام یحیی است.
در کلاسه 91379 به نام ایرج اسکندری بایگانی فرمائید 7 /9 /53

توضیحات سند:

1ـ سیف اللّه بابازاده : وی قبل از جنگ دوم جهانی از شوروی به ایران مهاجرت کرد.
اصالت او تبریزی بود و در تهران ساکن بوده و به کار باربری اشتغال داشت.
پس از تشکیل حزب منحله توده بدان پیوست و فعالیتش بیشتر در اتحادیه های کارگری وابسته به حزب توده بود و با رضا روستا ارتباط داشت.
مدتی نیز صدر اتحادیه باربران ایران بود و هنگامی که سران حزب توده به شوروی گریختند، وی عضو کمیته مرکزی در تهران شد و بعد از راه تاجیکستان به شوروی فرار کرد و به مسکو رفت.
وی مدتی سرپرستی قطار یکی از خطوط راه آهن آذربایجان شوروی در باکو را عهده دار بود.
1ـ عبدالحسین آگاهی : وی در سال 1323 به عضویت حزب توده درآمد و در سازمان نظامی سازماندهی شد و پس از مدتی دستگیر و به شیراز تبعید گردید و از شیراز موفق به فرار گشت.
با قیام افسران خراسان، آگاهی در گرگان به آن پیوسته و پس از سرکوب قیام به آذربایجان رفته و به دستور حزب به عضویت فرقه دمکرات درآمد و در ارتش آذربایجان سازماندهی شد و پس از شکست فرقه به شوروی گریخت و به تحصیل در آن دیار پرداخت.
او در مهاجرت به عضویت کمیته مرکزی فرقه دمکرات آذربایجان و سپس به عضویت مشاور کمیته مرکزی و در پلنوم هفدهم (1357) به عنوان عضو اصلی کمیته مرکزی حزب توده انتخاب شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت و در دبیرخانه حزب توده به فعالیت پرداخت.
وی عضو هیأت تحریریه مجله دنیا بود، که در سال 61 به همراه سایر اعضای کمیته مرکزی حزب توده دستگیر شد.
1ـ هدایت اللّه حاتمی : وی اهل یزد بود که در سال 1322 به حزب توده پیوست.
در غایله آذربایجان، عضو ارتش ملی آذربایجان بود و پس از شکست فرقه با درجه سرهنگی به شوروی پناهنده شد.
حاتمی نزدیک به سی سال در فرهنگستان علوم آذربایجان شوروی به کار پرداخت و در سال 1356 از شوروی به آلمان شرقی رفته و عضو هیأت تحریریه روزنامه مردم شد.
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران آمد و در همان ارگان به کار پرداخت و در پلنوم هفدهم (1360) به عضویت کمیته مرکزی حزب انتخاب شد و پس از تشکیل شعبه بازپرسی و رسیدگی به عنوان مسؤول این شعبه تعیین گردید.
در دورانی که حاتمی در باکو زندگی می کرد، با رهبری فرقه دمکرات آذربایجان روابط خوبی نداشت و آن ها نیز به او توجهی نمی کردند و جزء ناراضی ها قلمداد می شد و به وی مسؤولیتی محول نمی گشت.
زمانی که رهبری حزب توده اقدام به انتقال نامبرده به آلمان شرقی کرد، رهبری فرقه دمکرات آذربایجان (دانشیان) با انتقال او مخالفت نمود.
حاتمی سرانجام در سال 61 به همراه سایر اعضای مرکزیت حزب منحله توده دستگیر شد.
1ـ انوشیروان ابراهیمی : وی در سال 1306 در آستارا متولد شد.
پدر وی (غنی ابراهیمی) از کمونیستهای زمان رضاخان بود که دستگیر و به نهاوند تبعید شده بود.
انوشیروان تحصیلات خود را در نهاوند سپری نمود و در سال 1324 به عضویت سازمان جوانان حزب توده درآمد.
او پس از مدتی به آذربایجان رفت و در سال 1325 به عضویت فرقه دمکرات آذربایجان درآمد و پس از غائله آذربایجان به شوروی گریخت و در آن جا به تحصیلات خود در رشته علوم اجتماعی ادامه داد.
وی در سال 1335 به عضویت کمیته مرکزی فرقه دموکرات آذربایجان انتخاب شد و در سال 1341 به عضویت هیأت اجراییه فرقه درآمد و در سال 1348 به معاونت صدر کمیته مرکزی فرقه دمکرات برگزیده شد.
در پلنوم پانزدهم (1354) عضو کمیته مرکزی حزب توده شد و در پلنوم شانزدهم (1357) به عضویت هیأت سیاسی کمیته مرکزی حزب توده انتخاب و یکی از دبیران حزب گردید.
ابراهیمی از طرف حزب توده نامزد نمایندگی در مجلس بررسی نهایی پیش نویس قانون اساسی از آذربایجان بود.
انوشیروان در سال 61 به همراه سایر اعضای کمیته مرکزی حزب توده دستگیر شد.
برگرفته از : سیاست و سازمان حزب توده، مجله دنیا 2ـ گل علی خیامی : وی از اعضای فرقه دمکرات آذربایجان و از مهاجرانی بود که پیش از جنگ جهانی به ایران آمد و در دوره جنگ در حزب توده و فرقه دمکرات فعالیت داشته و سپس به شوروی گریخت.
در شوروی مدرسه حزب را گذراند و سپس در رشته ریاضیات از رساله دکترایش دفاع نمود و در آکادمی علوم آذربایجان شوروی به کار مشغول شد.
وی چندین بار به عضویت کمیته مرکزی فرقه دمکرات انتخاب شد و مدتی صدر جمعیت پناهندگی سیاسی بود.
3ـ مارتیک گریگوریان : او از ارامنه مهاجر شوروی به ایران و مقیم میانه است.
قبل از حکومت فرقه دمکرات آذربایجان، و عضو اتحادیه کارگران این شهر (وابسته به حزب توده) بود، که پس از تشکیل فرقه بدان پیوست.
گریگوریان در میانه با دژبان شوروی روابط نزدیکی داشت و راننده غلام یحیی دانشیان نیز بوده و هنگام فرار غلام یحیی به باکو همراه او بود.
در باکو رانندگی فرقه را به عهده داشت و در مدرسه حزب درس خواند و عضو کمیته فرقه شد؛ وی از مأمورین مورد اعتماد سازمان K.
G.
B بود که غلام یحیی را نیز زیر نظر داشت.
4ـ ستاره دانشیان وی عضو کمیته مرکزی فرقه دمکرات آذربایجان و کارمند کتابخانه و از مسؤولین شعبه زنان جمعیت پناهندگان بود.

منبع:

کتاب چپ در ایران - دبیران اول حزب توده به روایت اسناد ساواک صفحه 216





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.