برگ بازجوئی و صورتجلسه شیخ فضل اله شهرت مهدیزاده
برگ بازجوئی و صورتجلسه شیخ فضل اله شهرت مهدیزاده
متن سند:
س ـ با اطلاع از هویت کامل شما با توجه به اینکه شما نماینده و از طرفداران خمینی هستید بفرمائید در جهت منافع خمینی چه اقداماتی انجام داده اید چگونگی را مشروحا بیان کنید.ج ـ همانطوری که در سئوالات قبلی توضیح دادم بنده از طرف نوع آقایان مراجع تقلید اجازه دارم مانند صدها نفر از آقایان اهل علم و ائمه جماعت که به امور شرعیه مردم رسیدگی نمایم از جمله اگر از بابت سهم مبارک امام یا سهم سادات یا زکوۀ یا مظالم به بنده دادند قسمتی را صرف فقرا و ضعفاء نمایم مابقی را به آنها برسانم منجمله در تاریخ یکهزار و سیصد و سی نه که از قم عازم تهران شدم آیت الله خمینی به بنده اجازه ای مرحمت فرمودند که در امور شرعیه دخالت نمایم که عین اجازه را در بازجوئی سال گذشته از منزل مأمورین ساواک با خود بردند در طول این مدت در نظریات سیاسی یا امور غیر شرعی هیچ نوع دخالتی نداشتم و با توجه به اینکه بنده منبری هستم و از نظر وجوه شرعی بسیار کم به من مراجعه می شود و لذا کمک مالی هم به ایشان زیاد نشده است از طرف حقیر جدا کوشش نموده ام از اموری که موجب سوء تفاهم شود پرهیز نمایم و کوچکترین کمک مالی هم به زندانیان یا خانواده آنها یا افراد مخالف دولت ننموده ام و اگر در هر مورد گزارشی در مورد حقیر رسیده است تقاضا دارم سئوال بفرمائید توضیح عرض کنم.
فضل اله مهدیزاده محلاتی س ـ فعالیتهای خود را به نفع خمینی از ابتدا تا روزی که بازداشت شدید از هر نظر به طور کامل و مشروح بیان کنید.
ج ـ من در سال یکهزاروسیصد و بیست و چهار برای تحصیل به قم مشرف شدم و تا سال یکهزار و سیصد و سی نه در قم بودم در این مدت حدود ده سال خدمت آیت الله بروجردی و آیت اله شریعتمداری و آیت الله گلپایگانی و آیت الله خمینی درس خواندم بعد حسب الامر آیت اله بروجردی به طهران آمدم و مشغول تبلیغ شدم بعد از فوت آیت الله بروجردی بعد از چند روز از طرف آیت الله گلپایگانی و آیت الله شاهرودی و آیت الله مرحوم سید عبدالهادی شیرازی1 و آیت الله خمینی اجازه ای برای حقیر فرستاده شد بنده هم به موجب این اجازات اگر احیانا هر کدام از مقلدین آقایان مراجع راجع به مسائل شرعی از من سئوال می کردند جواب مرجع تقلید آنها را می دادم و در امور مالی اگر وجهی بابت سهم امام «ع» یا وجوه دیگر شرعی به من می دادند یک قسمت را به فقراء و سادات می دادم بقیه را به مراجع دینی می پرداختم و نسبت به آقای خمینی هم همینطور اما فعالیت های دیگر به نفع آقای خمینی هیچ نداشتم فقط اگر از مسائل دینی ایشان از من سئوال می شد جواب می دادم و حتی به موجب تذکری که مأمورین امنیتی داده بودند از بردن اسم ایشان در مجامع بزرگ دینی خودداری می کردم.
فضل اله مهدیزاده محلاتی س ـ شما چند مرتبه در نجف اشرف آقای خمینی را ملاقات کردی و ایشان چه دستوراتی به شما داد و این ملاقاتها در چه تاریخی صورت گرفته است.
ج ـ در چهار سال قبل که حجاج بیت اله الحرام از مکه به عراق مشرف شدند سالی که آیت الله حکیم هم مشرف شده بودند مکه بنده هم مشرف شدم عراق یک روز بیشتر هم نجف نبودم و در آن یک روز هم آیت الله حکیم، هم آیت الله شاهرودی هم آیت الله خوئی هم آیت الله خمینی را ملاقات کردم در جلسه عمومی هم بحث مسائل شرعی در بین بود بنده هم یکی دو مسئله راجع به قربانی در حج سئوال کردم و بطور کلی شش روز در عراق بیشتر نبودم دو روز دیگر در کربلا و دو روز در کاظمین یک روز در سامرا و بعد با شرکت هواپیمائی به طهران مراجعت کردم.
فضل اله مهدیزاده محلاتی س ـ در مدتی که خمینی در عراق اقامت داشته است چند مرتبه برای ایشان نامه نوشته اید و او چه جوابی به شما داده است و این مکاتبات به چه منظور صورت گرفته است.
ج ـ مکاتباتی با ایشان مطلقا نداشته ام جز در چند مورد که مسائل شرعی مورد ابتلاء بوده است.
فضل اله مهدیزاده محلاتی س ـ چند مرتبه با آقای خمینی مکاتبه نموده و درباره چه مسائلی از وی نظر خواسته اید و این مکاتبات در چه تاریخی بوده است.
ج ـ در طول این چند سال که ایشان عراق بوده اند گاهی بعضی از مسائل بوده که در کتب رساله فتوای ایشان نبوده مورد ابتلاء بوده یک مرتبه راجع به مسائل ربا سئوال کردم یک مرتبه راجع به مسائلی بود مربوط به شهر محلات مربوط مرحوم آیت اله شهیدی که پدر عیال حقیر بودند و نماینده مراجع بودند و چند مسئله مربوط به حج سئوال کردم و جواب داده اند.
فضل اله مهدیزاده محلاتی س ـ جوابهایی که آقای خمینی داده اند در هر مورد مشروحا بیان کنید.
ج ـ در مورد ربا مسئله این بود که اگر کسی مبلغ پولی را با ضمیمه بفروشد به مبلغ بیشتری یا خود اسکناس را بفروشد آیا این فرض صحیح است ایشان جواب دادند اشکال دارد ـ در مورد حج راجع به قربانی سئوال شد که اسراف می شود آیا با این وضع قربانی را می توان در غیر منی سر برید جواب دادند خیر باید در منی سربرید و جلوی اسراف را هم باید حکومت سعودی بگیرد که گوشت قربانی از بین نرود در مورد مرحوم آقای شهیدی که از علمای محلات بودند حدود شش سال قبل فوت شدند و حدود سی هزار تومان به مردم مقروض بودند و حدود 9 نفر عائله داشتند و قسمتی از وجوهات از مردم طلب داشتند تکلیف خواسته شد ایشان و سایر آقایان جواب دادند که بابت سهم سادات و امام «ع» به فرزندان ایشان بدهید تا قرض ایشان را اداء نمائید.
فضل اله مهدیزاده محلاتی س ـ شما از روزی که نماینده خمینی شدید تا این تاریخ چه مبلغ برای ایشان فرستاده اید چگونگی را مشروحا بیان کنید.
ج ـ همانطوری که قبلاً شرح داده ام بنده مورد وجوهات نبوده ام که پول زیادی به من برسد در طول این چند سال گاهی برای ایشان و سایر مراجع پول مختصری فرستاده ام و قبض رسید گرفته و تحویل دادم در ضمن بازرسی منزل و در دو سال قبل یک قبض بود به مبلغ یکهزار و دویست تومان مربوط به آیت الله خوئی و چهار هزار تومان به نام آقای آیت الله خمینی که در منزل بوده با خود بردند و به طور کلی گاهگاهی مختصر وجهی به من می رسد که نوعا در محل به فقراء و سادات می پرداختم.
فضل اله مهدیزاده محلاتی س ـ شما اخیرا جلساتی در منزل خود تشکیل و شرکت کنندگان از طرفداران خمینی بودند لذا به شما توصیه می شود چگونگی تشکیل جلسه مزبور را مشروحا بیان کنید.
ج ـ مطلقا جلسه ای در منزل بنده تشکیل نشده است اگر در این مورد گزارشی رسیده است تقاضا دارم تاریخ جلسه و افراد شرکت کننده را معلوم فرمائید خیلی متشکر می شوم.
فضل اله مهدیزاده محلاتی س ـ از اول سال جاری تاکنون جلسه ای در منزل شما تشکیل شده است یا خیر در صورتی که تشکیل گردیده چگونگی را مشروحا بیان کنید.
ج ـ همانطور که جواب عرض کردم اخیرا جلسه ای مطلقا در منزل بنده نبوده فقط در سه ماه قبل در شبهای احیاء ماه مبارک رمضان سه شب جلسه حسینی (محلاتیهای مقیم مرکز) در منزل بنده مراسم عزاداری و احیاء برقرار بود و جلسه ای دیگر در منزل بنده برقرار نبوده ممکن است جلسات و هیأت دینی در اطراف منزل ما بوده اشتباها گزارش شده است تقاضا دارم در این مورد تحقیق فرمائید قطعا سوء تفاهم برطرف خواهد شد.
فضل اله مهدیزاده محلاتی س ـ چه افرادی بابت سهم امام و یا بابت خمس و زکات به شما پول می دهند آنها را معرفی کنید.
ج ـ گاهی بعضی از افراد در مسجد مختصر وجوهی به بنده می دهند که این مثلاً سهم سادات یا سهم امام است و من هم آنها را به مصرف می رسانم.
فضل الله مهدیزاده محلاتی س ـ آیا تاکنون اعلامیه ای مربوط به خمینی بدست شما رسیده است یا خیر.
ج ـ بنده تا بحال در اطراف اعلامیه و امثال اینها گردش نکرده و شأن حقیر هم نیست امور بنده در حدود کارهای شرعی و مذهبی، بیان مسائل دینی بوده و بس چنانچه در طول این چند سال در مورد اعلامیه گزارشی از بنده نرسیده است.
فضل اله مهدیزاده محلاتی س ـ جواب سئوال فوق را نداده اید مجددا تکرار می کنم آیا تاکنون اعلامیه ای مربوط به خمینی بدست شما رسیده است یا خیر.
ج ـ اخیرا اعلامیه ای از ایشان ندیدم البته در سالهای چهل ویک و چهل دو که نوع آقایان اعلامیه می دادند آنها را خوانده ام یکی دو مرتبه هم در چند سال قبل بوسیله پست یکی دو اعلامیه بدون امضاء برای من فرستاده شد که بعد از قرائت آنها را پاره کردم.
فضل اله مهدیزاده محلاتی س ـ از اول سال جاری برای شما اعلامیه فرستاده اند یا خیر.
ج ـ خیر اعلامیه ای برای حقیر نفرستاده اند.
س ـ آیا با اقداماتی که خمینی علیه ایران انجام می دهد موافق هستید یا خیر و هرگونه نظری در مورد فعالیت آقای خمینی علیه ایران دارید مشروحا بیان کنید.
ج ـ من به طور کلی از اقدامات ایشان در مورد ایران اطلاعی ندارم تا بتوانم قضاوت نمایم و بطور کلی مراجع تقلید یک برنامه های شخصی دارند نظیر اعتراض به دولت و یا تائید از دولت که به ما مربوط نیست و یک منصبی دارند از نظر اینکه مرجع امور دینی و شرعی می باشند آنچه که به ما مربوط است بیان مسائل دینی و امور شرعی آنها است اما در موضوع مورد سئوال نه دخالت داریم و نه نظری داریم.
فضل اله مهدیزاده محلاتی س ـ از کتابها و نشریات خمینی چند نوعش را مطالعه نموده اید نام ببرید.
ج ـ رساله های دینی ایشان را مثل توضیح المسائل دیده ام و تقریرات مکاسب و رساله ارث ایشان را دیده ام.
فضل اله مهدیزاده محلاتی س ـ مقابل جوابهایی که داده اید پس از قرائت امضاء کنید.
ج ـ جوابها را خودم نوشتم و بوسیله امضاء گواهی می کنم.
فضل اله مهدیزاده محلاتی
توضیحات سند:
1ـ آیت الله حاج سید عبدالهادی شیرازی، یکی از علما و مراجع عالیقدر شیعه در سال 1305 ق متولد شد.و در طفولیت با از دست دادن پدر، تحت تربیت و سرپرستی عموی پدرش «میرزای بزرگ» قرار گرفت او از همان کودکی با مبانی اسلام آشنا شد و در جوانی مدارج علمی و معنوی را به سرعت پیمود.
مرحوم آیت الله سید عبدالهادی شیرازی در بیست سالگی رهسپار نجف گردید و سالها از محضر درس مرحوم آخوند خراسانی و علامه یزدی بهره جست.
سپس خود در شمار بزرگان و علمای حوزه نجف در آمد و به مدت سی سال در رأس اساتید بزرگ این حوزه جای گرفت.
پس از رحلت آیت الله بروجردی، زعامت و مرجعیت شیعیان و تصدی حوزه علمیه نجف به عهده ایشان قرار گرفت.
وی سرانجام در ماه صفر سال 1382 (ه ق) دیده از جهان فرو بست و به سرای باقی شتافت.
ر.ک : خاطرات حجه الاسلام طاهری خرم آبادی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ص 58.