تاریخ سند: 9 مهر 1349
موضوع دعوت آیت الله میلانی به جشن هزاره قاضی نوراللّه تستری1 (شوشتری) عطف : 3022/316 ـ 1/7/49
متن سند:
از : 9/ه
به : 316 شماره : 11927 /9 ه
قاضی نوراللّه تستری (مخفف شوشتری) از علمای بزرگ شیعه قریب هزار
سال قبل زندگی می کرد و
قبرش در هندوستان
می باشد که فعلاً ساختمان
جدید و بسیار خوب و
مجللی برایش ساخته اند.
به مناسبت هزاره وی از
طرف دولت هندوستان
دعوتی از تمام مراجع شیعه
در عراق و ایران کرده اند که
در این مراسم که در
هندوستان برگزار می شود
شرکت نمایند و هر یک از
مراجع مذکور نماینده به
هندوستان می فرستند چون
از آیت الله میلانی هم دعوت
گردیده نامبرده فرزند
ارشدش را به نام سید محمدعلی میلانی تعیین نموده که به هندوستان اعزام گردد
سید محمدعلی میلانی روز 10 /7 /49 به منظور مسافرت به هندوستان از مشهد
به تهران حرکت می نماید ضمنا نمایندگان آیت الله شاهرودی و خوئی و خمینی از
نجف و نمایندگان آیت الله خوانساری از تهران و مرعشی و شریعتمداری و
گلپایگانی از قم به هندوستان می روند همچنین چند نفر از وعاظ مقیم تهران در
این مراسم شرکت می نمایند)
ملاحظات :
نظریه یکشنبه : موضوع پرداخت مبلغ بیست و پنج هزار ریال جهت کمک به
کنگره بررسیهای علمی و تحقیقاتی در دهلی نو صحت ندارد چنانچه قرار باشد
میلانی وجهی در این مورد بپردازد مسلما این مبلغ نخواهد بود و به اصطلاح خود
را مهم تر و بالاتر از آن می داند که 2500 تومان پرداخت نماید از هندوستان به
مناسبت هزاره تستری از میلانی دعوت شده و میلانی هم سید محمدعلی
فرزندش را به عنوان نماینده تعیین نموده که نامبرده روز10 /7/ عازم تهران و
سپس هندوستان می باشد و وجهی هم در این مورد به همراه ندارد.
غضنفری 9 /7
توضیحات سند:
1ـ سید سعید جلیل عالم فاضل
نبیل قاضی نوراللّه بن سید
شریف الدین شوشتری مرعشی
که نسب شریفش با بیست و یک
واسطه به سیدعلی مرعشی
موصول و با بیست و شش
واسطه به حضرت سیدالساجدین
زین العابدین (ع) می رسد.
از مفاخر عالم تشیع و افتخارات
دارالمؤمنین شوشتر و معاصر با
عهد صفویه (شاه عباس کبیر)
فقیهی اصولی و محدثی رجالی
و ادیبی ریاضی و متکلمی
محقق و شاعری ماهر و با
کمالات صوری و معنوی و
نفسانی و روحانی معروف بوده
است.
در زمان اکبر شاه هندی
برای تبلیغ اسلام و ارشاد عوام
هندوستان به هند مسافرت نمود
و در لاهور به منصب قضاوت و
داوری بین مردم رسید و مرجع
خودی و بیگانه گردید و اهتمام
تمام در انجام وظائف و امر به
معروف و نهی از منکر و
تبلیغات دینیه نمود.
و ضمنا تألیفات نافعه متنوعه
بسیاری در فنون مختلفه که
حاکی از تبحر و نبوغ و جامع
معقول و منقول بودنش بوده به
یادگار گذاشت و جان شریفش
را در راه خدمت به مذهب
حقه اثنا عشریه تقدیم نمود و در
راه این هدف بدست سنیان
متعصب به وضع فجیعی شهید و
رغما لانفهم قبرش در آگره هند
(اکبرآباد) مزار موافق و مخالف
گردید.
و چندین سال است که در
نیمه ماه شعبان صدها هزار نفر از
شیعه و سنی هند و پاکستان و
نقاط دیگر به زیارت قبرش
شتافته و مراسمی را انجام
می دهند.
کیفیت شهادت آن عالم ربانی:
اما چگونگی شهادت او
چنانچه در شهداءالفضیله علامه
امینی و ریحانۀ الادب خیابانی
و مقدمه شرح احقاق الحق علامه
نسابه آیت الله العظمی مرعشی
نجفی مدظله است، از این قرار
است که علماء نواصب اهل سنت
بر موقعیت وی حسد بردند و از
کتاب احقاق الحق او سعایت
کردند نزد سلطان اکبر شاه که این
سید رافضی است و دلیل بر
رفض او اینست که در کتابهایش
بر علی کرم اللّه وجه صلوات
می فرستد و صلوات اللّه علیه،
می گوید و این خلاف سنت کرده
و مرتکب بدعتی شده است و
همگی فتوای قتل او را دادند.
پس شاه گفت همه بنویسند پس
نوشتند و امضاء کردند و شاه
چون امضاها را خواند گفت :
پس چرا فلان عالم امضا نکرده
او باید حتما امضاء کند پس نزد
آن عالم رفتند که از او امضاء
بگیرند او گفت این شخص چرا
واجب القتل باشد گفتند چون
برای علی صلوات اللّه علیه
می نویسد و صلوات مخصوص
به پیغمبر است.
در جواب نوشت حدیث نبوی
(یا علی لحمک لحمی و دمک
دمی...
مسلم اهل قبله است و
چون علی لحم و دم پیغمبر است
پس همچنانکه برای پیغمبر
صلی اللّه علیه می گوئیم برای
علی هم باید (صلوات اللّه علیه)
بگوئیم بنابراین سید مرتکب
بدعت نشده و این شعر را بهندی
نوشت :
گرلحمک لحمی بحدیث نبوی
هی
بی صلی علی نام علی بی ادبی
هی.
پس اکبر شاه اجازه قتل او را
نداد تا بعد از او در زمان پسر
جوان ساده و مستش شاه
عالم گیر در سال 1019 هجری
علماء حسود ناصبی آن بزرگوار
را در راه گرفته و چندان سیم
خاردار بر بدن او زدند تا
اعضایش را پاره پاره نمودند و
وی را شهید راه حق کردند.
از
اشعار اوست این ابیات:
عشق تو نهالیست که خواری
ثمراوست
من خاری از آن بادیه ام کاین
شجر اوست
برمائده عشق اگر روزه گشائی
هشدار که صدگونه بلا ماحضر
اوست
وه کاین شب هجران تو بر ما چه
دراز است
گوئی که مگر صبح قیامت سحر
اوست
فرهاد صفت این همه جان کندن
(نوری)
در کوه ملامت بهوای کمر اوست.
تخلص آن بزرگوار نوری
می باشد و وقتی در هند جان خود
را در مخاطره دید با خویش گفت:
خویش پریشان شده ای با تو
نگفتم نوری
آفتی این سر و سامان تو درپی
دارد.
صاحب عبقات الأنوار علامه
میرحامد حسین هندی زحمات
بسیاری برای مزار آن بزرگوار
کشید و به فرزندش علامه سید
ناصر حسین وصیت کرد که در
احیاء مزار شهید کوشش و تکمیل
نماید، و او به فرزندش ناصر
سعید سفارش کرد، خلاصه به
همت و جدیت بیت جلیل صاحب
عبقات مزار کثیرالبرکاتش بنا و
همه ساله در ماه شعبان و غیر آن
مردم از دور و نزدیک به
زیارتش می روند.
در سال 1390 هجری که مزار و
کتابخانه آن شهید را افتتاح
نمودند از تمام مراجع بزرگ و
آیات عظام عراق و ایران و بلاد
دیگر رسما دعوت به عمل آمد.
ر.ک : محمد شریف رازی،
گنجینه دانشمندان، جلد 5، صص
401 ـ 339
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 460