تاریخ سند: 11 مرداد 1349
موضوع: اظهارات شیخ محمود حلبی در مسجد جامع
متن سند:
به: 316 شماره: 16386 /20 ﻫ 3
از: 20 ﻫ 3
نامبرده بالا در ساعت 2030 روز 6 /5 /49 در شبستان استرآبادی مسجد جامع منبر رفت و ضمن سخنرانی خود درباره استقامت در برابر شدائد اظهار داشت آسیه زن فرعون در برابر شکنجههایی که به وی دادند بسیار مقاومت نمود.
آیا در حال حاضر افرادی نظیر آسیه پیدا میشوند مسلماً خیر برای اینکه افراد زمان ما استقامت و بردباری ندارند اگر فردا قانونی تصویب کنند بگویند هیچکس حق رفتن مسجد و نماز خواندن را ندارد آیا کسی هست بگوید چرا و این چه قانونی است؟ البته هیچکس قدرت زدن چنین حرفی را ندارد مسلماً باید خیلی صبور و شکیبا باشد.
نظریه شنبه: شیخ محمود حلبی1 در جمعیت مبارزه بهائیان که به سرپرستی فضلاله چاه پلقی ساکن مدرسه حاج ابوالفتح تشکیل میشود نیز شرکت دارد و در جمعیت مذکور عدهای از افراد وابسته به جمعیت سابق فدائیان اسلام نیز شرکت میکنند.
نظریه یکشنبه: یکشنبه نظری ندارد آسای
نظریه چهارشنبه: چهارشنبه نظری ندارد
آقای تقوی اطلاعات تکمیلی ...
به بخش 321 منعکس شود.
رئیس بخش 316 ازغدی
با سابقه به استحضار ریاست بخش 321 برسد
با سابقه شیخ محمود حلبی ارائه گردد.
22 /5 /49
توضیحات سند:
1.
شیخ محمود تولایی مشهور به حلبی فرزند حاج غلامرضا در تاریخ 17 /6 /1279 ش (13 جمادیالاولی 1318ق) در شهر مشهد دیده به جهان گشود.
از اوان کودکی به تحصیل مقدمات پرداخت و سپس وارد حوزه علمیه مشهد گردید و ادبیات عرب را نزد شیخ عبدالجواد نیشابوری معروف به ادیب اول و دروس سطح مقدماتی منطق، اصول و فقه را نزد شیخ عبدالحسین محقق قوچانی معروف به حاجی محقق، میرزامحمدباقر مدرس رضوی و میرزا جعفر شهرستانی فراگرفت.
سطح عالی فقه و اصول را در محضر آیتالله حاج شیخ محمد نهاوندی و آیتالله حاج میرزا احمد کفایی(فرزند سوم آیتاللهالعظمی آخوند محمد کاظم خراسانی) و دورۀ حکمت و فلسفه اسلامی را در محضر ملامحمدعلی فاضل خراسانی و آقا میرزا عسکری مشهور به آقا بزرگ حکیم و آقابزرگ شهیدی آموخت.
آقای حلبی سپس به درس خارج اصول آیتالله حاج میرزا محمد کفایی معروف به آقازاده (فرزند دوم آیتاللهالعظمی آخوند خراسانی) و درس خارج فقه آیتاللهالعظمی حاج آقا حسین قمی طباطبائی راه یافت و چند سال نیز از محضر ایشان بهره برد.
شیخ محمود حلبی علاوه بر تدریس علم اصول و فلسفه به خطابه و منبر روآورد و یکی از مشهورترین خطبای خراسان و ایران گردید.
پس از ورود آیتالله میرزامهدی اصفهانی به مشهد و شهرت ایشان در درس اصول، به حلقه شاگردان وی پیوست و آراء و افکار میرزامهدی اصفهانی علیه فلسفه و عرفان و مشرب فکری او را که مشابه آراء و عقاید اخباریها بود، پذیرفت و تا آخر عمر به همین روش پایبند ماند.
وی در منابر خود سخنان بسیاری در رد و تخطئه فلاسفه و عرفای اسلامی نظیر ملاصدرا و محیالدین عربی ایراد نمود و از توهین و تحقیر ایشان با الفاظ ناشایست ابایی نداشت.
در جریان نهضت ملی شدن نفت، از سال 1328 به فعالیت سیاسی پرداخت و با آیتالله کاشانی، دکتر محمد مصدق و فعالان این عرصه در مشهد همکاری داشت.
پس از وقوع کودتای امریکایی، انگلیسی 28 مرداد 1332 از دخالت و فعالیت در امور سیاسی کنار رفت و در سال 1334 به تهران مهاجرت نمود و فعالیت منبری خود را ادامه داد.
در همین سالها انجمنی به نام انجمن حجتیه مهدویه برای مبارزه فکری و عقیدتی علیه بهائیت تأسیس نمود.
این انجمن تحت تسلط کامل ساواک قرار داشت و آقای حلبی و اعضای شاخص انجمن با ساواک تبادل اطلاعات مینمودند بهطوری که در جلسات عمومی و خصوصی انجمن غالباً یک یا چند منبع ساواک و در جلسات عمومی مأمور شهربانی حضور داشتند.
مخالفت آقای حلبی در ورود خود و اعضای انجمن در مسایل سیاسی و ضدیت آنها با مبارزین مذهبی دوران پهلوی دوم یکی از بزرگترین چالشهای او و گروهش با امام خمینی و روحانیت مبارز بود و این ضدیت تا چند ماه مانده به پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی آقای حلبی با حمایت از جمهوری اسلامی سعی نمود سوابق غیرقابل توجیه گذشته خود و انجمن حجتیه را توجیه و بازسازی نماید ولی حضرت امام خمینی به دلیل آشنائی کامل با این تفکر به هیچوجه به آنها روی خوش نشان نداده و در سخنرانی 21 تیر 1362 به قسمتی از عقاید آنها بدون اشاره به نام آقای حلبی و انجمن پرداخته و آنها را مورد حمله قرار داد.
در پی این سخنرانی انجمن طی اطلاعیهای در تاریخ 1 /5 /1362 اعتراف نمود که خطاب سخنان امام خمینی آنها هستند ولی با این حال به جای انحلال گروه فقط به تعطیلی آن بسنده نمودند! شیخ محمود حلبی روز 26 /10 /1376 (18 رمضان 1418ق) در تهران درگذشت و در شهرری در ابنبابویه به خاک سپرده شد.
(نک: در شناخت حزب قاعدین زمان، عمادالدین باقی؛ بازشناسی مبانی فکری انجمن حجتیه، مرتضی فیروزآبادی؛ جریان شناسی انجمن حجتیه، سید ضیاءالدین علیا نسب و سلمان علوینیک)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 264