تاریخ سند: 21 خرداد 1342
موضوع : لشگر گارد شاهنشاهی
متن سند:
شماره : 914/ بخش 312
انتصاب تیمسار امیر صادقی به معاونت فرمانداری نظامی تهران در بین
طبقات مختلف حسن اثر داشته است و می گویند تیمسار امیر صادقی شخص
متدین و مردم داری است و به جای خشونت از راه محبت مشکلات را حل
می کند.
در روزهای اخیر در همه جا گفته می شود قتل و کشتار مردم در
خیابانهای تهران و قم و کاشان به دستور تیمسار اویسی1 فرمانده لشکر گارد و به
وسیله درجه داران گارد انجام شده و نسبت به نامبرده و لشکر گارد بدبینی
شدیدی بین عموم طبقات مردم بوجود آمده است.
بخش مذهبی
25 /3
در پرونده تظاهرات 15 خرداد بایگانی شود.
شهابی 28 /3
تعداد نسخه : 5 نسخه
گیرندگان : سه نسخه در بخش 312 ـ اداره سوم ـ اداره دوم.
توضیحات سند:
1ـ غلامعلی اویسی فرزند
غلامرضا در سال 1297 ش.
در
قم به دنیا آمد.
او در سال 1315
دوره شش ساله دبیرستان نظام
مرکز را طی و در سال 1317
دوره دانشکده افسری را به
پایان رسانید.
اویسی در
سالهای 1331 ـ 1337 در
مشاغل گوناگون و فرماندهی
گروهان و گردان و آموزشگاه
گروهبانی لشکر 2، ریاست
شعبه بازرسی دژبان مرکز و
فرماندهی هنگ 52 دژبان) قرار
داشت و در سال 1332 فرمانده
هنگ 16 تیپ کازرون بود.
پس
از کودتای 28 مرداد 1332،
اویسی به دریافت نشان درجه 2
رستاخیز نائل شد و به تدریج
ترقی وی در هرم دیوانسالاری
نظامی آغاز گردید و پس از طی
دوره دانشگاه جنگ در تهران و
دوره ستاد فرماندهی در امریکا،
در سال 1339 به ریاست ستاد
گارد و در سال 1341 به
فرماندهی لشکر یک گارد رسید
و در همین سمت بود که به عنوان
فرماندار نظامی تهران به قتل
عام قیام کنندگان 15 خرداد
1342 دست زد.
او در سال
1348 فرماندهی ژاندارمری
کشور و در سال 1351
فرماندهی نیروی زمینی ارتش
را عهده دار بود.
اویسی در
جریان انقلاب اسلامی بار دیگر
به سمت فرماندار نظامی تهران
قرار گرفت و به علت موقعیتش
در رأس نیروی زمینی
فرمانداری نظامی سایر شهرها
را نیز تحت کنترل داشت.
او در
دیماه 1357 به بهانه معالجه از
ایران خارج شد و تقاضای
بازنشستگی نمود.
اویسی از
زمره نخستین افسران عالیرتبه
متواری رژیم پهلوی بود
که با سرمایه سرویس های
اطلاعاتی غرب فعالیت
تروریستی علیه نظام نوپای
جمهوری اسلامی را از خاک
عراق و ترکیه آغاز کرد، او در
تاریخ 18 /11 /1362 توسط
افراد ناشناسی در پاریس به قتل
رسید.
اسناد موجود، موارد
متعددی فساد مالی و اخلاقی
غلامعلی اویسی، همسرش و
پسرش (محمدرضا) را نشان
می دهد.
در سند مورخ
13 /3 /1340 سازمان ضد
اطلاعات ستاد ارتش چنین آمده
است: «اطلاعیه واصله حاکی
است که ساعت 30 /11 صبح
روز سه شنبه 9 /3 /1340 سی
نفر از اهالی یکی از دهات قم به
اداره روزنامه اطلاعات مراجعه
و با متصدی روزنامه مذکور که
از طرف هیئت تحریریه
مأموریت داشت مصاحبه نموده
و اظهار می دارند که ما اهالی ده
اطراف قم و از رعایای سرتیپ
اویسی هستیم.
ما از دست این
افسر ارتش به تنگ آمده ایم.
ما
را تنبیه بدنی کرده و اظهار
می نماید که من نماینده شاه
هستم و با شاه به گردش می روم
و با شاه آمد و رفت دارم.
اگر
شما حرف من را گوش ندهید
شما را با قدرتی که دارم از بین
خواهم برد...
ـ ظهور و سقوط سلطنت
پهلوی، جلد 2، نشر اطلاعات،
ص 445 و 446.
ر.ک : اسناد ساواک،
پرونده های انفرادی.
منبع:
کتاب
قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 8 صفحه 161
