تاریخ سند: 9 آبان 1356
موضوع : برگزاری مجلس ختم در مسجد ملاهاشم
متن سند:
از : 20 ه 12
به : 312 شماره : 23649 /20 ه 12
روز 5 /8 /36 بعد از نماز مغرب مجلس ختمی با شرکت حدود 800 نفر در مسجد ملاهاشم
واقع در خیابان نادری مشهد برای مصطفی خمینی برگزار گردید در ابتدای مجلس یک نفر از
بین جمعیت برخاست و با صدای بلند گفت نثار روح شهید از دست رفته صلوات بفرستید
سپس پسربچه 12 ساله ای عکس بزرگی از مصطفی خمینی به داخل مسجد آورد و به دیوار
نصب نمود.
در این موقع شخصی به نام علی آقا تهرانی1 به منبر رفت و تحت عنوان
«مستضعفین» سخنرانی نمود و این کلمه را چنین تفسیر کرد به آنهایی که ظلم و ستم می شود و
در زیر استثمار قرار گرفته اند باید پذیرای این ظلم و ستمگری های باشند.
مثلاً قوم بنی اسرائیل
که می دیدند از طرف فرعون به آنها ظلم می شود معذلک از ترس صدایشان درنمی آمد در این
موقع گفت برای شادی روح شهید حجه الاسلام آقای مصطفی خمینی صلوات بفرستید و اضافه
نمود ما این ضایعه بزرگ را به پیشگاه حضرت آیه اللّه خمینی تسلیت می گوییم و از خداوند
می خواهیم که هر چه زودتر مرجع عالیقدر خود را در وطن ببینیم.
بعد از ختم مجلس مردم با
دادن شعار و تظاهرات به خیابان کشیده شدند و با دخالت پلیس و دستگیری چند طلبه مردم
متفرق گردیدند.
نظریه شنبه: نظری ندارد.
نظریه یکشنبه : شنبه مورد اعتماد است و به احتمال زیاد خبر فوق صحت دارد.
نظریه سه شنبه : نظریه یکشنبه تایید می گردد.
نظریه چهارشنبه : نظریه سه شنبه مورد تایید است.
جهانگیری 8 /8 /36
ارسال گردد.
8 /8
توضیحات سند:
1ـ علی مراد تهرانی (خانی النگه) معروف به شیخ علی تهرانی، فرزند عزت اللّه در 1309 ش در تهران به دنیا آمد.
تحصیلات
علوم دینی خود را در قم و نجف طی نمود.
وی از جمله روحانیون مبارزی بود که طعم زندان و شکنجه را چشیده بود.
پس
از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی رئیس دادگاه های انقلاب مشهد بود.
همچنین از اعضای خبرگان قانون اساسی نیز بود.
دفتر هماهنگی بنی صدر و سازمان منافقین با برنامه ای حساب شده به تهرانی نزدیک شده و وی را که دارای زمینه نیز بود
نسبت به نظام بدبین کرده به تدریج وی در صف مخالفین نظام قرار گرفت.
و پس از فرار بنی صدر، به عراق رفت و در
سال های دفاع مقدس در خدمت رژیم بعثی عراق بود.
شیخ علی تهرانی در خرداد ماه 1374 خود را به نیروهای ایرانی مستقر در مرز ایران و عراق تسلیم کرد و در دادگاه به زندان
و تبعید محکوم شد.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله حاج سید مصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک صفحه 406