تاریخ سند: 29 مهر 1342
انتخاب هیئت رئیسه مجلس
متن سند:
پس از مراسم افتتاح مجلسین به منظور انتخاب هیئت رئیسه مجلس سنا جلسه علنی تشکیل و آقای شریف امامی1 به اتفاق آراء مجدداً به ریاست مجلس سنا و آقایان سجادی2 و مسعودی به سمت نایب رئیس و آقایان جعفری، جلیلی، اشرف احمدی3، یارافشار4، دکتر ضیائی5 به سمت منشی و تیمسار مطبوعی و تیمسار میرجلالی و گنجی6 به سمت کارپرداز انتخاب و مصطفی قلی¬رام کارپرداز قبلی از این سمت برکنار چون نامبرده از ایادی و طرفداران فخرالدین وفا7 رئیس دفتر مجلس سنا می¬باشد و وفا همواره در کلیه امور با وی مشورت و تشریک مساعی می¬نماید لذا عدم انتخاب وی به سمت کارپرداز موجب خرسندی و رضایت-خاطر کارمندان مجلس سنا گردید و این عدم انتصاب را به یکدیگر تبریک و تهنیت می¬گفته¬اند.
ضمناً فخرالدین وفا به محض اطلاع از این جریان با حالت ناراحتی از مجلس خارج شده است.
اصل 66149
پرونده سناتور عباس مسعودی به کلاسه 3-س /90 بایگانی نمایید.
توضیحات سند:
1.
جعفر شریف امامی، فرزند حاج محمدحسین نظام الاسلام، در 27 خرداد 1291 ه ش در تهران متولد شد.
پدر او، از روحانیون تهران در دوران متأخر قاجاریه بود که از ناصرالدین شاه لقب «معتمدالشریعه» و از مظفرالدینشاه لقب «نظامالاسلام» دریافت داشت.
جعفر شریف امامی تحصیلات متوسطه را در تهران به پایان رسانید و برای ادامهی تحصیل به سوئد و آلمان رفت و در این کشور آخرین مدرک تحصیلی خود را در رشتهی برق کسب کرد.
او در ایران، در راه آهن دولتی شاغل بود و به معاونت این سازمان رسید.
در سال 1324 مدیرعاملی بنگاه آبیاری، در تیر و اسفند 1329 در دولت رزم آرا وزارت راه و در دولت سپهبد فضل اللّه زاهدی مدیریت عامل سازمان برنامه را به دست گرفت و در سال 1333 به سناتوری تهران انتخاب شد.
شریف امامی در دولت دکتر منوچهر اقبال وزیر صنایع و معادن شد و در شهریور 1339به نخست وزیری رسید.
دولت مستعجل شریف امامی ثمرهی یک دوره تنشهای جدی در روابط ایران و آمریکا بود.
تشدید فعالیت جناحهای وابسته به «حزب دموکرات» آمریکا در ایران به اعتصاب معلمین و شهادت دکتر ابوالحسن خانعلی و سرانجام سقوط دولت شریف امامی در اردیبهشت 1340 انجامید.
او در سال 1342 مقام ریاست مجلس سنا را به دست گرفت و تا آستانهی انقلاب اسلامی ایران، به مدت 15 سال، در این سمت بود.
جعفر شریف امامی در مرداد 1346 به ریاست مجلس مؤسسان سوم رسید که وظیفه داشت نیابت سلطنت فرح پهلوی را تسجیل کند.
با آغاز امواج انقلاب اسلامی ایران، محمدرضا پهلوی در یکی از واپسین تلاشهای خود به فراماسونری و استاد اعظم آن، جعفر شریف امامی متوسل شد و وی را در نقش دیرینش، به عنوان محور تفاهم و «آشتی» سیاستهای بیگانهی مؤثر در ایران به صدارت رسانید.
باید افزود که برخلاف تصور شاه، هر چند شریف امامی طی دوران «شیخوخیت» خود، به عنوان سمبل «آشتی» و «تفاهم» کانونهای قدرت بیگانه وجهه ای اندوخته بود و لذا می توانست نمادی از «آشتی بین المللی» به شمار رود، ولی او هیچ گاه نتوانست در سطح مردم به عنوان یک چهرهی «وجیه الملّه» مطرح شود.
جعفر شریف امامی در تاریخ 14 /8 /1357 از صدارت استعفا داد و جای خود را به دولت نظامی ارتشبد غلامرضا ازهاری سپرد.
شریف امامی ثروت زیادی در دوران حیات خویش اندوخت.
احمد شیبانی ـ از نزدیکانش ـ به فردوست اطلاع داده است که هنگام خروج از ایران زمان انقلاب 17 میلیون دلار به حساب خود در خارج ریخته بود.
شریف امامی از مهره های واسط و محلل به شمار می رفت که در شرایط بحرانی از او استفاده می شد.
یک بار پس از علاء و قبل از امینی و در سال 1349 و بار دیگر در اواخر عمر رژیم در سال 57 به سمت نخست وزیری رسید که نهایتا با وقوع حادثهی 17 شهریور در زمان صدارت وی، او نیز از صحنه کنار رفت.
وی از دوران جوانی عضو تشکیلات ماسونی بود و در تشکیلات ماسونی، به استاد اعظمی رسید و از چهره های وابسته به سیاست غرب بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به انگلیس پناهنده شد و در سال 1378 در آمریکا درگذشت.
ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، موسسهی مطالعات و پژوهشهای سیاسی، جلد دوم، صص 399 تا 422
رجال عصر پهلوی؛ شریف امامی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی
2.
محمد سجادی، فرزند آیتاله میرزا یحیی مجتهد تهرانی در سال 1275 ﻫ ش در تهران متولد شد.
وی تحصیلات ابتدایی را در مدرسهی اقدسیه و متوسطه را در دارالفنون و عالیه را در دانشکده حقوق تهران به پایان رسانید و پس از آن جهت ادامهی تحصیل به فرانسه رفت و موفق به اخذ دکترایَ حقوق و اقتصاد شد و در شهریور 1306 به ایران بازگشت و با سمت دادستان مشهد و سپس دادستان استان خراسان و معاونت دادستان کل کشور مشغول به فعالیت شد.
وی پس از آن در سمتهایی همچون مدیرکل گمرکات ایران در 1313، معاونت وزارت راه 1314، وزیر راه در کابینهی جم، دکتر احمد متین دفتری، علی منصور، محمدعلی فروغی (شهریور 1318 ـ اسفند 1320)، شهردار تهران (بهمن 1320)، معاون نخستوزیری (1321)، رئیس هیأت مدیرهی بانک رهنی (1322) فعالیت کرد پس از آن در شهریور 1322 توسط نیروهای متفقین بازداشت و به اراک اعزام شد.
وی پس از آزادی در سال 1324 به عضویت هیأت مدیرهی امور اقتصادی و سپس ریاست کمیسیون ارز درآمد و پس از آن در کابینهی قوام 1326 ﻫ ش به عنوان وزیر دارائی، در کابینهی محمد ساعد (1328 ه ش) وزیر دادگستری و در کابینهی علی منصور 1329 به وزارت دارائی رسید و سپس مدتی هم استاندار خراسان شد.
او پس از کودتای 28 مرداد 1332 وزیر مشاور در کابینهی زاهدی و در کابینهی سال 1339 شریفامامی معاون نخستوزیر و وزیر مشاور و سرپرست وزارت بازرگانی شد.
وی از دورهی دوم مجلس سنا تا دورهی هفتم آن در سال 1357 در سمتهای مختلفی همچون نایب رئیس مجلس سنا و رئیس کمیسیون دارائی و بودجهی مجلس سنا در این مجلس حضور داشت.
وی همچنین عضو حزب رستاخیز و لژ فراماسونری بود و در دانشگاه نیز تدریس میکرد.
سجادی در سال 1369 درگذشت.
(الیگارشی، ج اول، سال 55، سالنامهی کشور ایران، خبرگزاری پاریس) (گنجینهی اسناد شمارهی 2 و 3، سال 1372)
(اسناد ساواک ـ پروند انفرادی)
3.
اشرف احمدی، فرزند آقا بزرگ در سال 1288 متولد شد.
وی از اهالی بهبهان بود که تحصیلات خود را در رشتهی حقوق و علوم سیاسی در دانشگاه تهران به پایان رسانید و به عنوان رئیس دادگاههای استان اصفهان و سپس خراسان مشغول به کار شد.
مشارکت وی در بخشی از وقایع کودتای 28 مرداد زمینهی رشد و ترقی وی را در دستگاه دولتی فراهم کرد و سمت هایی چون معاون اداری نخست وزیر، بازرسی نخست وزیری، مشاور قضایی نخست وزیر، رئیس شورای عالی معاونین وزارتخانه ها و دبیر شورای سلطنت را به دست آورد.
اشرف احمدی همچنین به عنوان سناتور انتخابی استان خوزستان به مجلس سنا راه یافت و ایامی را به عنوان معاون بنیاد پهلوی گذراند.
او همچنین چند کتاب در مدح و ستایش محمدرضا پهلوی تألیف کرد و مورد تشویق قرار گرفت و نشانهای همایون، تاج، رستاخیز و درجه اول علمی به او اعطا شد.
اشرف احمدی فراماسونر و عضو جمعیت ایرانی طرفدار حکومت جهانی است.
4.
پرویز یارافشار، فرزند یارمحمد در سال 1285ه ش به دنیا آمد.
دورهی متوسطه را در کالج آمریکایی تهران گذراند و سپس در رشتهی مکانیک از دانشگاه ونیز ایتالیا فارغ التحصیل شد.
در دورههای 18 و 19 و 20 نمایندهی مجلس شورای ملی بود و بعداً سناتور مجلس سنا شد.
یارافشار از منسوبین سپهبد زاهدی بود که پس از کودتای 28 مرداد سال 1332 مدتی ریاست دفتر وی را به عهده گرفت.
نامبرده طرفدار سیاست غرب بود و نشانهای مختلفی نیز دریافت؛ از جمله نشان تاج و نشان همایون، نشان رستاخیز 28 مرداد.
وی از نوکران و دستنشاندگان سپهبد زاهدی بود.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
5.
دکتر طاهر ضیایی، فرزند دکتر ضیاء به سال 1296 ه ش در تربت حیدریه تولد یافت.
تحصیلات خود را در کالج آمریکایی تهران، دیپلم مهندسی را از دانشکدهی فنی برلین (آلمان) و دکترای زمین شناسی را از دانشگاه وین (اتریش) دریافت کرد.
پس از بازگشت، در 1325ش وارد خدمات دولتی شد که عمده ترین مشاغل وی عبارتند از: استاد دانشگاه، عضو هیات مدیرهی شرکت ملی نفت، معاون، وزیر اقتصاد ملی، وزیر صنایع و معاون در کابینههای شریف امامی (1335ش) و اسدالله علم (1341ش).
دکتر ضیائی، سناتور انتصابی از تهران و رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن نیز بود.
وی از فراماسونهای وابسته به آمریکا بود که در دولتهای پس از کودتای آمریکایی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332 نفوذ داشت.
طاهر ضیایی بعضی از جلسات فراماسونرها را در منزل خود تشکیل میداد.
وی هماکنون در آمریکا اقامت دارد.
منابع: رواسانی، شاپور، دولت و حکومت در ایران، تهران، نشر شمع، 1367ش ـ قریشی، حسن، چهرههای آشنا، تهران، سازمان چاپ و نشر کیهان، 1344
6.
جمال گنجی نیشابوری، فرزند آقا بالا در سال 1291 ﻫ ش در مشهد متولد شد.
وی استاد دانشگاه تهران و دانشکده افسری، رئیس دانشگاه بیرجند، سرپرست بنادر کشتیرانی، نماینده مجلس سنا (سالهای 54- 50- 46)، نمایندهی مجلس شورای ملی، وزیر راه، عضو هیات عالی بازرسی دربار منحله، عضو موسس و فعال حزب ایران نوین، عضو حزب رستاخیز، عضو موسس انجمن رازی، رئیس باشگاه لاینز بینالملل ایران در تهران، عضو موسس و عضو شورای عالی تشکیلات فراماسونری با درجات عالی و عناوین استاد ارجمند و دبیر لژهای بزرگ ایران، کاوه طبرستان، فارتی، کارگاه اندیشه، خورشید، عطار، لافرانس و...
بوده است.
نامبرده پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رغم غیرقانونی بودن فعالیت تشکیلات فراماسونری به همراه عناصری از ردههای بالای این تشکیلات جلسات و دوره هایی تحت عناوین مختلف راه اندازی و خط دهی کرده است.
وی در سال 1374 درگذشت.
7.
فخرالدین وفا زنجانی، فرزند بهاءالدین (منشی الملک) در سال 1270 ﻫ ش در تهران متولد شد.
وی از دانشگاه برلین در رشته مدیریت فارغ التحصیل شد و مشاغلی چون عضو هیأت مدیره کارخانهی قند و شکر شاهرود، شهردار اصفهان، رئیس کارگزینی و مدیرکل تجارت وزارت پیشه و هنر (اداره کل معادن)، عضو هیأت مدیرهی کمیسیون ارز دولت (در زمان مصدق)، عضو هیأت مدیرهی بیمارستان نکویی قم، رئیس هیأت مدیرهی صندوق تعاون کارمندان مجلس سنا، مدیر کل اموراداری و رئیس دفتر مجلس سنا را عهده دار بود.
نامبرده از وضع موجود در مملکت انتقاد می کرد، ولی خودش هم به طرق مختلف اهل سوء استفاده و پارتی بازی بود بهطوری که اکثر کارمندان مجلس سنا از دست وی شاکی بودند.
وی با وجود اینکه به سن بازنشستگی رسیده بود، ولی با برخورداری از مفاد آئین نامه تنظیمی که با در نظر گرفتن منافع شخصی مبادرت به تهیه و تدوین آن کرده بود، به کار خود ادامه می داد.
زنجانی مرتباً به قم رفته و با بعضی از روحانیون به خصوص آقای شریعتمداری تماس و گفتگو داشت و همچنین از طرفداران جبهه ملی و از زمین خواران بزرگ تهران بود.
وی در سال 1360 در نود سالگی در تهران درگذشت.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
منبع:
کتاب
مسعودیها به روایت اسناد ساواک صفحه 95