صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

اسداله ترابی1 دبیر آموزش و پرورش درخصوص حق فنی معلمان

تاریخ سند: 23 شهریور 1350


اسداله ترابی1 دبیر آموزش و پرورش درخصوص حق فنی معلمان


متن سند:

تاریخ: 23 /6 /50

اسداله ترابی1 دبیر آموزش و پرورش درخصوص حق فنی معلمان اظهار داشت تمام این وعده‌ها به خاطر جشن‌های ۲۵۰۰ ساله است که معلمان اعتصاب نکنند. و چنانچه هم بخواهند این کار را بکنند عده‌ای از آنها را گرفته و زندان کنند. در این صورت بقیه سکوت می‌کنند. نامبرده درباره وقایع پانزده خرداد ۴۲ 2 می‌گفت رفتم در یکی از مدارس علمیه قم چتربازان آنجا را مانند خرابه شام کرده بودند وی اضافه نمود ملت زنده باید هم دین و هم فرهنگ داشته باشد که متأسفانه ما هیچ کدام را نداریم ۲۵ سال است که از جنگ آلمان می‌گذرد ولی می‌بینیم که به چه درجه‌ای رسیده ما هم می‌خواهیم جشن ۲۵۰۰ ساله بگیریم و افتخار کنیم در چه مرحله‌ای هستیم سپس اشاره به عده‌ای از روحانیون که از طرف دولت تربیت شده‌اند و به نفع دولت تبلیغ می‌کنند نمود.
نظریه شنبه. در چند ماه قبل که برای دادن قبض خیریه سلامی با ایشان صحبت شده بود مشارالیه از قبول قبوض امتناع و گفته است به فقرا نباید کمک کرد تا ناراحتی به درجه انفجار نزدیک شود نامبرده اصولاً شخصی مخالف می‌باشد.
نظریه یکشنبه. ۱- اظهارات شنبه مورد تائید است. ۲ - اعمال و رفتار وی وسیله شنبه مراقبت می‌شود. نظریه چهارشنبه. نظریه یکشنبه مورد تائید است. نظریه ۷/ﻫ - نظر چهارشنبه مورد تائید است.
1- دایره عملیات ۲ - آقای عباسی. اطلاعات تکمیلی در مورد شخص مذکور خواسته شود ضمناً چگونگی وضع و سوابق و نیز فعالیت‌های کنونی‌اش مشخص و تحت مراقبت قرار گیرد. 25 /6 /50 ....

توضیحات سند:

* اسداله ترابی فرزند بختیار در سال ۱۳۳۱ در بندر عباس متولد شد. تحصیلات خود را تا دیپلم تجربی ادامه داد. طبق سند بیوگرافیک ساواک، "به دنبال کشف گروه به اصطلاح مجاهدین خلق ایران و دستگیری اعضاء آن و پیگیری و تعقیب افراد متواری وابسته به گروه موصوف که در نشانی فوق سکونت داشتند مشخص گردید که افراد موردنظر منزل مزبور را تخلیه و متهم فوق‌الذکر به اتفاق شخصی به نام عبدالمجید جوادی در خانه مورد بحث (اطاق) سکونت گزیدند و چون یادشده در تحقیقات معموله درباره ساکنین قبلی منزل از دادن جواب صریح خوددای می‌نماید، مورد سوء ظن مأمورین اعزامی واقع و در نتیجه از اطاق بازرسی انجام و چندین برگ اوراق نوشته شده و مشکوک و دفترچه حاوی اشعار به اصطلاح انقلابی به دست آمد و نامبرده بالا دستگیر و برابر قرار تأمین روز 30 /10 /50 بازپرسی شعبه 1 دادستانی ارتش بازداشت و قرار صادره را رویت و به آن اعتراض ننموده است.
اسناد ساواک، پرونده‌های انفرادی
۲- حضرت آیت‌الله العظمی خمینی و چند تن از علما توسط رژیم دستگیر شدند. رژیم با استفاده از تاریکی شب و خواب بودن مردم در واقع ایشان را ربود. از علمای دستگیر شده، حضرت آیات بهاء‌الدین محلاتی از شیراز و قمی از مشهد بود. به رغم تلاش جهت پیشگیری از انعکاس وسیع خبر دستگیری آیت‌الله خمینی به زودی موج این خبر سراسر کشور را فرا گرفت. به حمایت از نهضت و اعتراض به دستگیری آیت‌الله العظمی خمینی در سراسر کشور به ویژه شهرهای قم، تهران، مشهد، شیراز، قزوین، کاشان و ورامین تظاهرات خونینی برپا شد. رسانه‌های رژیم کوشیدند با دروغ‌پراکنی، چهره پانزده خرداد را مشوّه سازند. به هنگام تظاهرات، اداره رادیو در میدان ارک، کاخ مرمر و شماری از کلانتری‌ها مورد تهاجم قرار گرفت و جمع کثیری در این راه به خاک و خون کشیده شدند. در میان مردم قم که از ساعات اولیه صبح با شنیدن خبر دستگیری آیت‌الله العظمی خمینی در صحن حرم حضرت معصومه (س) تجمع کرده بودند. حجت‌الاسلام حاج سید مصطفی خمینی سخنرانی کرد. سپس حجت‌الاسلام سید محمد ورامینی توصیه‌های آیت‌الله العظمی خمینی برای مردم را بازگو کرد. با شنیدن خبر دستگیری آیت‌الله العظمی خمینی، بازاریان قم دست به یک اعتصاب عمومی زدند که به مدت یک هفته به طول انجامید. در سایر شهرها نیز کسبه دست به اعتصاب زدند. مراجع دینی در منزل مرحوم آیت‌الله سید احمد زنجانی به رایزنی نشستند و سپس در صحن مطهر حضور یافتند و برای پیشگیری از تلفات بیشتر، وعده دیدار با مردم را در بعدازظهر گذاشتند. دیوار صوتی شهر قم برای ایجاد ارعاب بیشتر مردم، توسط هواپیماهای رژیم شکسته شد. در اثر این عمل، برخی زنان باردار نوزادان خود را سقط کردند و برخی دیگر دچار عوارض قلبی و اعصاب شدند. مردم ورامین در حمایت از قائد و پیشوای خود، آیت‌الله خمینی، دست به تظاهرات زدند. این تظاهرات منجر به شهادت جمع کثیری شد. عده زیادی از شهدا، کارگران مهاجری بودند که برای کمک به کشاورزان ورامینی و امرار معاش، به منطقه آمده بودند. در پی انتشار خبر دستگیری آیت‌الله العظمی خمینی و اهانت یکی از افراد فرقه ضاله بهائیت نسبت به ایشان در آران کاشان مردم این شهر دست به تظاهرات زدند و به خانه شخص مذکور حمله کردند. مردم کن یکی از قصبات متصل به تهران در شمال شهر با شنیدن خبر دستگیری آیت‌الله العظمی خمینی، برای پیوستن به جمع مردم در بازار حرکت کردند. بنا به گفته داریوش همایون و با استناد به مذاکرات هیئت دولت، رژیم شاه تا قبل از اوج‌گیری تظاهرات مردم در پانزده خرداد قصد سرکوب را نداشته است. ولی پس از بالا گرفتن تظاهرات، با تصمیمات عاجل اسداله علم، فرمان سرکوب و کشتار مردم صادر گردید...
- هفت هزار روز، ج ۱، غلامرضا کرباسچی، ص ۱۵۰.

منبع:

کتاب بزم اهریمن / جشن‌های دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی - جلد 4 صفحه 274

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.