تاریخ سند: 2 اسفند 1317
رفع حجاب در آن استان رضایت بخش نیست
متن سند:
13171202
دفتر مخصوص شاهنشاهی
نمره کتاب ۳۱۲۸
نمره قبض.....
جزوه دان ۵
ضمیمه.......
پرونده ۴
اسم پاکنویس کننده......
تاریخ تحریر...... ماه... ۱۳۱
تاریخ خروج 2 /12/ماه 1317
محرمانه
ریاست اداره کل شهربانی
از قرار اظهار استاندار ۴ موضوع رفع حجاب در آن استان رضایت بخش نیست غلامحسین بهزادی رئیس شهربانی آنجا نیز بدون مراجعه به استانداری مستقیما یک نوع اقدامات بیحاصلی مینماید. غیر از شاگردان مدارس و خانمهای روسا و اعضا دوایر و مسیحیها سایرین با روسری راه میروند و صورت و چانه خود را هم با روسری میبندند. استانداری از رئیس شهربانی آنجا شاکی است که با او در امورات تشریک مساعی ندارد. حسب الامر مطاع مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاهی ابلاغ مینماید یا رئیس شهربانی رضاییه را تغییر بدهید و یا به ترتیب دیگر رفع شکایت استاندار را بنمایید که در پیشرفت امور وقفه حاصل نگردد.1
توضیحات سند:
١- سند حاضر آخرین سند موجود این مرکز در زمان رضاخان در مورد کشف حجاب است. لذا ضروری دیدیم توضیحی راجع به وضعیت کشف حجاب در سالهای آخر حکومت رضاخان و دو سال بعد از آن تقدیم داریم.
همان گونه که ملاحظه کردید، رضاخان و استعمار حامی او هیچگاه نتوانست کشف حجاب را در سطح جامعه پیاده کرده و مردم را به این هتک حرمت شرعی خو دهد و مردم با مقاومتی جانانه و به طرق مختلف در مقابل این تغییر هویت و شخصیت اسلامی و ملی ایستادند و صبر ورزیدند و رژیم را با ناکامی و شکست تمام هزینه گذاریها، تلاشها و کوششهایش نموده و نشان دادند که این ملت ممکن است مدتی به خواب رود، ولی هیچ گاه نمیمیرد و دست از ایمان، شرف، عفت و پایبندی خود برنمیدارد. رضاخان که دیگر از شدت عصبانیت از شکست این طرح استعماری گیج و سردرگم شده بود. وزرات کشور را شدیدا مورد مؤاخذه قرار میدهد و بخشنامه وزارت کشور نشان میدهد که برخورد رضاشاه آن چنان با وزارت کشور سخت بوده است که، وزارتخانه مذکور این برخورد را حتی در بخشنامه خود قید میکند. ماعین بخشنامه را ذیلاً درج میکنیم بخشنامه وزارت داخله به فرمانداریها، نمره ۱۰۹۹/۳۵۸۱ ، تاریخ 22 /10 /1317، محرمانه
«... از قرار گزارشهایی که از پارهای از نقاط کشور رسیده هنوز در بعضی جاها حجاب معمول است و مخصوصا یکی دو فقره از این گزارشها که از شرف عرض پیشگاه مبارک ملوکانه گذشته، وزارت کشور شدیدا مورد مؤاخذه واقع گردیده است. علی هذا برای آخرین مرتبه ابلاغ و اخطار میشود که چنانچه در آتیه معلوم شود که در یک شهرستان این موضوع هنوز کاملا به مرحله اجرا نرسیده و زنها با حجاب یا روسری به قسمی بیرون بیایند که مثل آن باشد که رو گرفتهاند فرماندار آن محل مورد مؤاخذه شدید واقع خواهد شد. وزیر کشور - فروهر و همین روند شکست در آخرین سال حکومت رضاخان هم جریان داشته است به طوری که وزیر کشور طبق روال سالهای گذشته بخشنامه در پی بخشنامه و دستور پشت دستور صادر میکند و گاه با تهدید و گاه با نرمی خواستار جلوگیری از حجاب بانوان یا لباسهای سنتی مردان میشود. به بخشنامه زیر توجه کنید. بخشنامه وزارت کشور به [شهرستانها] به فرمانداری سبزوار [نمونه ارسال شده به فرمانداری سبزوار]
نمره ۹۱۴۸۷، به تاریخ 23 /7 /1319 محرمانه
«راجع به کشف حجاب، تقلیل پروانه عمامه و غیره، آشنا نمودن مردم به اصول تمدن امروز که منظور دولت است به هیچ وجه نبایستی تسامحی بشود و اقدامات لازمه هم در تمام شهرستانها شده [البته اقدامات زیاد شده ولی نتیجه حاصل نشده است] ولی موضوعی که صدور این بخشنامه را ایجاب مینماید عدم توجه بعضی مأمورین است که در پارهای از بخشها مردم را به همان روال و لباس دیرینه خود واگذاشتهاند و برای تغییر وضعیت آنان اعم از مردان با زنان هیچ گونه قدم[ی] که مبنی بر آشنا کردن جامعه به تمدن و طرز زندگانی امروزه باشد برنداشتهاند. این است که لزوما یادآوری میشود مأمورین مکلف هستند بدون این که طرز خشونت و درشتی در کار باشد چنانچه در حوزه مأموریت خود مشاهده نموده [که] تغییر وضعیتی حاصل نشده به فراخور اوضاع و روحیه محل، مردم را به وضعیت و تمدن امروز آشنا نموده در اجرای منویات دولت جد و جهد نمایند که در هر محل به طرقی که با اخلاق و رویه توده مناسب باشد در اصلاح وضعیات آنها کوشید... وزیر کشور - سهیلی» (خشونت و فرهنگ، سازمان اسناد ملی ایران، صفحات ۲۷ و ۲۸)
تقریبا تا دو سال بعد از سقوط رضاشاه، کم و بیش در شهرهای مختلف کشور مأمورین با اعمال زور و فشار همچنان در صدد اجرای آن بودند ولی به علت برداشته شدن دیکتاتوری رضاخان از گرده مردم و حضور متفقین در ایران و مسایل جنگ جهانی دوم و ضعف و تازه کار بودن محمدرضا پهلوی، دیگر عملا نه مردم حاضر بودند به این طرح ننگین تن دهند و نه مأمورین قدرت و توان برخورد با آنها را داشتند لذا بدون اینکه رسما اعلام شود این طرح نیز به بایگانی تاریخ و زباله دان آن پیوست. و بانوان از آن پس تقریبا همچون قبل از کشف حجاب با چادرهای رنگی و مشکی و حتى چاقچور و روبند در معابر حرکت میکردند. و مردان نیز کلاههای پوستی و نمدی قدیمی را مورد استعمال قرار میدادند. به اسنادی در این زمینه توجه فرمایید.
بخشنامه وزارت کشور، به فرمانداریها، شماره 669ن--71599 به تاریخ 16 /11 /1320
«با وجود این که متجاوز از شش سال است که رفع حجاب در تمام کشور عملی شده است مع ذلک طبق گزارشهای رسیده از شهرستانها، غالبا در کوچه و بازار زنها با چادر نماز و گاهی با چادر سیاه دیده میشوند. چون این ترتیب برخلاف سیاست دولت است قدغن نمایید شهربانی به نحو مقتضی جلوگیری نموده متخلفین را به دادگاه خلاف، جلب نماید. نتیجه اقدامات را نیز اطلاع دهید. وزیر کشور» (واقعه کشف حجاب، سازمان مدارک و مؤسسه پژوهش، صفحه ۴۰۰)
نامه وزیر کشور به نخست وزیر، شماره ۶۸۴۸۹ – تاریخ 14 /11 /1321
«طبق گزارش اداره کل شهربانی و گزارشهایی که از اغلب استانداریها و فرمانداریها میرسد، برخی از زنها در داخله شهر با چادر نماز و چادر سیاه رفت و آمد نموده و در درگه و اتوبوس هم به همین صورت دیده میشوند و نسبت به بانوانی که بدون چادر هستند، اعتراض و آنها را با الفاظ رکیک و زننده ملامت میکنند، مستدعی است اجازه فرمایید به وسیله اداره کل شهربانی در مرکز و شهرستانها جدا جلوگیری شده، مرتکبین به نحو مقتضی تعقیب شوند...» (همان، صفحه ۴۱۰)
بخشنامه وزارت کشور به کلیه استانداریها و فرماندایهای مستقل،10317--14663 تاریخ 14 /3 /1322«... منظور وزارت کشور از آن وزارتخانه راجع به مسایل حجاب و لباس مردان و چگونگی برخورد با کسانی که رعایت نمیکنند و.... مرتبۀ سؤال میشد ، لذا وزارت کشور جواب میدهد جلوگیری از استعمال چادر نماز و چادر مشکی و چاقچور و عمامههای شیرشکری و کلاههای پوست و نمدی و غیره است که اخیرا در اغلب شهرستانها شیوع پیدا کرده و اگر این سیر قهقرایی ادامه پیدا کند، زحماتی [!] که در رفع حجاب به عمل آمده و موفقیتهایی هم که حاصل شده است و به وسیله جشنهای ۱۷ دی به دنیا اعلام شده به کلی از بین خواهد رفت...» (همان، صفحه ۴۳۸)
نامه وزارت کشور به نخست وزیر، به تاریخ 1 /10 /1322، محرمانه
«مطابق قانون لباس متحدالشکل مصوب ۶ دی ماه ۱۳۰۷ کلیه اتباع ذکور ایران که به موجب مشاغل دولتی دارای لباس مخصوص نیستند، مکلفند لباس متحدالشکل بپوشند و متخلفین از این قانون به جزای نقدی و حبس از یک تا هفت روز محکوم میشوند تا شهریور ۱۳۲۰ این ترتیب کاملا رعایت شده. ولی از آن تاریخ به بعد خصوصا در این اواخر عده زیادی مقررات قانون مذکور را مراعات ننموده، عبا و عمامههای رنگارنگ و کلاه پوست و نمدی و غیره استعمال میکنند... هر موقع که مأمورین انتظامی به متخلفین از قانون تذکر میدهند و یا آنها را به دادگاه صالحه میفرستند، مورد اعتراض سایرین و جراید واقع میشوند...) همان، صفحه ۴۵۸)
منبع:
کتاب
تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد صفحه 412