تاریخ سند: 17 اردیبهشت 1346
در مجلس خصوصی منزل آقای نصیری سمنانی
متن سند:
از: 14ﻫ تاریخ: 17 /2 /1346
به: 316 شماره: 1271/ﻫ
در مجلس خصوصی منزل آقای نصیری سمنانی اشخاص زیر جمع بودند.
1. آقای عباس زمانی 2. آقای حبیب اله رنجبر 3. حسن حسن زاده 4. سیدرضا اکرم]اکرمی[1 5. قاسمعلی نصیری کاشمری (خراسانی ) 6. محمدتقی نصیری سمنانی 7. حاج علی کاظمی و خواهرزاده شیخ تقی نصیری سمنانی، سیدرضا اکرم از افراد فعال زیر زمینی این شهرستان میباشد و خیلی افراطی است. وی در جلسه بالا به نصیری کاشمری اظهار داشت چه خوب است انسان یک رو باشد؛ شما برای خاطر یک لقمه نان، آبروی روحانیت را بردهاید. بریده باد دستی که به خاطر یک لقمه نان دراز میشود. نصیری کاشمری گفت مگر نمیدانی که به خاطر هیچ، نتوانستم به کربلا روم. آقای حاج علی کاظمی از نصیری کاشمری پشتیبانی نمود و مطالبی اظهار داشت.
زمانی به آقای اکرم گفت، شما ناراحت نباشید. ناگهان اکرم عصبانی شده اظهار نمود کسی که دین نداشته باشد، بیبند و بار میشود و نباید از او انتظار داشت. نصیری کاشمری وی را دعوت به سکوت نموده و یک روایت از امیرالمؤمنین خواند که مردم برسه دسته هستند. یکی عالم ربانی؛ دیگر دانشآموز دنیایی و دسته سوم مردمانی هستند که مثل بتههای خار در بیابان به هر طرف که باد بیاید، از همان طرف میروند.2 آقای حسنزاده گفت من مدت 15 سال آقای نصیری کاشمری را میشناسم، هیچوقت خطائی از ایشان سر نزده؛ ولی نمیدانم امسال در سمنان چرا اینطور شده است. آقای اکرم گفت من هم چند سالی است که ایشان را در سمنان به پنجاه رنگ دیدهام. یک روز منزل هراتی3 صحبت از خمینی میکند، یک روز هم صحبت از شاه. اگر تو خمینی پرست هستی، پس اسم شاه معنی ندارد، چنانچه شاه پرستی، سنگ خمینی را به سینه نزن. آقای نصیری کاشمری اظهار داشت خدایا تو شاهد هستی که من برای رضای تو دعا کردم. آقای کاظمی گفت منبر آقای نصیری کاشمری این خاصیت را داشت که روی منبر آقای رنجبر سرپوش گذاشت، ولی آقای رنجبر اظهار نمود اگر بنده عصر در تکیه عباسیه4 منبر بروم که خطر رفع شده، اگر منبر نروم که منبر آقای نصیری هم نمیتواند کاری برای ما انجام دهد، آقای نصیری کاشمری گفت چون صاحبخانه به من اشاره کرد که دو نفر مأمور در مجلس هستند، من دعا کردم.
آقای نصیری سمنانی اظهار داشت نظر به اینکه شما مهمان من هستید، احترامتان واجب است، ولی من راضی نبودم که شما دعا کنید. آقای اکرم ضمن حمله شدیدی به نصیری کاشمری گفت اگر من روزی ببینم نمیتوانم به دینم خدمت کنم، لباسم را در میآورم و کار میکنم و ننگ میدانم که چنین و چنان کنم.
نظریه:
نامبردگان بالا به استثناء ردیف 7، از وعاظی هستند که از شهرستانهای قم و مشهد به سمنان آمده و چون استنباط شد که مشارالیهم هم از آقایان خمینی و قمی طرفداری نموده و مخالف سلطنت مشروطه فعالیتهایی مینمایند، با وسائل مختلف در بین آنان نفوذ شده و ضمناً چون آقایان رنجبر و حسنزاده بر خلاف تعهدی که سپرده بودند؛ مطالب خلاف مصلحتی روی منبر بیان داشتند؛ به شهربانی دستور داده شد که از منبر رفتن آنان جلوگیری به عمل آورد ولی با وساطت آقایان آیتاله علامه و لنکرانی، مشروط بر اینکه پس از خاتمه هر منبر نسبت به سلامتی ذات اقدس شاهانه و والاحضرت ولیعهد و خاندان جلیل سلطنت دعا نموده و از ذکر مطالب خلاف خودداری نمایند، با ادامه وعظشان موافقت شد.
توضیحات سند:
1. حجتالاسلام سید رضا اکرم، معروف به اکرمى فرزند رحمتالله در سال 1321 ش، در سمنان به دنیا آمد. وى از سال 1342 با وعظ و خطابه خود از نهضت امام خمینى(ره) حمایت کرد. در سال 1356 در سمنان ممنوعالمنبر شد و از سوى ساواک تهدید به تبعید گردید. وى پس از پیروزى انقلاب اسلامى مدتى فرماندهى تبلیغات جبهه و جنگ را به عهده داشت و به نمایندگى دورههای دوم، سوم و چهارم مجلس شوراى اسلامى از سمنان و دوره پنجم و هشتم مجلس از تهران رسید، ایشان اولین مسئول عقیدتی سیاسی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی، عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی، عضو جامعه روحانیت مبارز تهران و..... بوده است. وی رئیس شورای فرهنگی(دولت یازدهم) و امام جماعت مسجد سلمان نهاد ریاست جمهوری میباشد. فرزند ایشان در دوران دفاع مقدس به فیض شهادت نائل آمده است.
2. اشاره به فرمایش حضرت علی علیه السلام است که فرمود: « النّاس ثلاثه. عالم الربانی و متعلّم علی سبیل النّجاه و همج الرّعاء»
3. حجتالاسلام والمسلمین حاج ملا غلامحسین هراتی فرزند ملا غلامرضا در سال 1264ش در سمنان به دنیا آمد. در حوزه علوم دینی تحصیل نمود و یکی از شاگردان آیتالله حاج ملا علی حکیم الهی بود. ایشان که سالها امامت مسجد جامع سمنان را به عهده داشت، در تربیت و تعلیم نیز نقش بسزایی ایفا نمود. وی که از راه پرداختنِ به امور کشاورزی امرار معاش مینمود، در دی ماه سال 1345ش در سن 81 سالگی از دنیا رفت و در ایوان امامزاده یحیی(ع) به خاک سپرده شد.
4. تکیه عباسیه، در وسط بازار سرپوشیده و در بافت قدیم سمنان واقع است؛ که قدمت آن را مربوط به حدود 200 سال قبل میدانند و درباره زیارتگاه قدمگاهی که در روبروی تکیه قرار دارد، گفته میشود، در یکی از روزهای عزاداری محرم در 133 سال قبل، حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام در این محل دیده شده و بر این اساس، زیارتگاه شده است و پس از آن نیز نسبت به توسعهی تکیه، اقدام گردیده است.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان سمنان - کتاب 1 صفحه 96