فرجام کار
متن سند:
فرجام کار
اگر چه مهدی هاشمی در زمانی که به اتهام قتل مرحوم شمسآبادی و دیگر قربانیان این جریان، محاکمه و به سه بار اعدام محکوم شد، یک بار توانست با استفاده از شرایط خاص زمانی و تحولات عظیمی که در سایه پیروزی انقلاب اسلامی حاصل شده بود، خود را از مهلکه برهاند و مجدداً پا به عرصه زندگی بگذارد اما نتوانست تحولی در خود به وجود بیاورد که نجات او از این مهلکه سرآغاز حیاتی شرافتمندانه باشد.
عملکرد او بعد از خلاصی از زندان، همانطور که در این فصل ملاحظه شد، نشاندهنده همان رویکرد جنایی است که در قبل از انقلاب پیشه کرده بود؛ با این تفاوت که این بار با استفاده از اهرمهای قدرتی که بدست آورده و با دستی بازتر و در عین حال به صورتی پیچیدهتر و با استفاده از پوششهای قانونی عمل میکرد به همین لحاظ شاید میپنداشت که هرگز مشکل جدی بر سر راه او بروز نخواهد کرد و آنچه بین او و یارانش به عنوان راز و رمز حوادث مرگبار منطقه میگذشت برای همیشه مکتوم خواهد ماند غافل از اینکه پنجه انتقام خونهای بناحق ریخته روزی گریبانشان را خواهد گرفت و آنان را با واقعیتهای ناگواری که به دست خود آفریدند مواجه خواهد ساخت. بر این اساس بود که پس از پر شدن پیمانه جنایت، دست عدالت از آستین مسئولین امر در نظام جمهوری اسلامی بیرون آمد و آنها را به نتیجه اعمالشان گرفتار نمود.
مهدی هاشمی و تعدادی از همدستان وی در تاریخ 2 /7 /65 ابتدا در رابطه با کشف یک خانه تیمی بازداشت و پس از انجام تحقیقات لازم سرانجام به اتهامات گوناگون از جمله رهبری گروههای ترور و آدمربایی در قبل و بعد از انقلاب در تاریخهای ۲۰ و ۲۲ و 24 /5 /66 در دادگاه ویژه روحانیت محاکمه و حکم دادگاه درباره وی صادر و به مرحله اجرا گذاشته شد.
نظر به طولانی بودن اسناد مربوط به کیفرخواست و حکم صادره و تعدد اتهامات نامبرده و از آنجا که موضوع این کتاب صرفاً قتلهای این باند میباشد به ذکر بخشهایی از کیفرخواست و حکم صادره که عمدتاً در ارتباط با این اتهام میباشد میپردازیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ریاست محترم دادگاه ویژه روحانیت
در این پرونده آقای مهدی هاشمی فرزند سیدمحمد شماره شناسنامه ۱۷۴۶ متولد سال ۱۳۲۳ اهل قهدریجان ساکن قم متأهل دارای دو فرزند با سابقه کیفری بازداشت موقت از تاریخ 2 /7 /65 متهم است به «محاربه، افساد، ایجاد فتنه، رعب و وحشت در بین مردم» از طرق ذیل:
1- سازماندهی و رهبری گروههای متعدد ترور، آدمربایی قبل و بعد از انقلاب.
٢- تلاش در تأسیس و اداره سپاه خودمختار و مستقل لنجان سفلی و تغذیه تدارکاتی و تسلیحاتی آن و ایجاد درگیری با کمیته انقلاب اسلامی محل که منجر به زخمی شدن دهها نفر گردید.
٣- خارج کردن بیش از ۲۸۰ قبضه سلاح و مهمات و اموال بسیاری از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جاسازی و اختفای آنها.
4- ایجاد شبکه نفوذ در ارگانها و ادارات مختلف و سرقت اسناد و مدارک طبقهبندی شده و کسب اخبار و اطلاعات.
۵- به انحراف کشاندن جوانان و تشکل و سازماندهی افراد مسئلهدار و افراطی و اخراجی از ارگانها و نهادهای انقلاب اسلامی.
(۶- تلاش در تضعیف رهبری انقلاب و قائم مقام رهبری و ایجاد اختلاف و تفرقه بین مسئولین).
7- ایجاد سوءظن و بدبینی نسبت به مسئولین و نظام جمهوری اسلامی بوسیله نشر اکاذیب و افترا و تهمت در قالب اطلاعیه و شبنامههای بینام و نشان با عناوین و امضاهای جعلی
8- مخالفت و اقدام علیه سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی که منجر به اختلال در روابط و مناسبات خارجی کشور شده است که از عواقب آن کشته شدن صدها نفر بر اثر درگیریهای نظامی بوده است.
گزارش کار پرونده:
بدنبال کشف ارتباطات غیرقانونی فردی... با بعضی از اتباع بیگانه (کره جنوبی) نامبرده مورد تعقیب قرار گرفته و نهایتاً در تاریخ 16 /6 /65 در حالی که مسلح به سلاح کمری بوده دستگیر میگردد و در بازجویی اعتراف میکند که اسلحه مذکور را از منزلی واقع در خیابان یوسفآباد گرفته است. در بازرسی از منزل مذکور مقادیری سلاح، اسناد و مدارک و ابزار و آلات جعل به دست میآید و مشخص میگردد که منزل متعلق به فردی بنام.... است. وی احضار و مورد بازجویی قرار میگیرد که در بازجوییها مسئولیت موارد فوق را به عهده مهدی هاشمی گذاشته و خود را به عنوان مسئول بخش خارجی مؤسسه نهضتهای جهانی اسلام معرفی میکند.
با توجه به ارتباط مهدی هاشمی با نهضتها کلیه موارد و سوابق امر توسط مسئولین وزارت اطلاعات خدمت حضرت امام و حضرت آیتالله العظمی منتظری مطرح میگردد که نهایتاً بنا بر امر و تأکید حضرت امام مبنی بر پیگیری جدی و دقیق مسئله، مهدی هاشمی احضار و بازداشت میگردد.
در بازجوییهای مقدماتی کلیه اتهامات را منکر و ضمن اظهار بیاطلاعی از آنها به دفاع از اقدامات خویش و توجیه آنها میپردازد که در صفحات ۶ و ۸ پرونده مندرج است و در صفحه ۱۰ اظهار میدارد که:
«من در راه مبارزه با نظام ستمشاهی عمرم را در زندانهای شاه گذراندهام و در راه به ثمر رسیدن انقلاب موهایم سفید شده است.»
متهم در مراحل مختلف پرونده دارای فراز و نشیب فراوانی است. در مقطعی پس از انکار اولیه فیالجمله مواردی را اعتراف، سپس اظهارات خویش را توجیه و تکذیب مینماید و این برخورد دوگانه و حتی چندگانه متهم در اکثر موارد در طول بازجویی و تحقیق ادامه داشته که دلیلش را انحرافات فکری و خصلتهای درونی و تسلط شیطان بر مجاری فکر و اندیشهاش بیان میکند ولی در دادسرا اکثر موارد قبلی را که به طور ضمنی اعتراف کرده بود به صورت صریح و روشن بیان میکند و مطالب جدیدی را هم اظهار مینماید...
شرح دلایل و مستندات اتهامات
1- بند اول: سازماندهی و رهبری گروههای متعدد ترور و آدمربایی قبل و بعد از انقلاب:
از قبل از انقلاب قتلها و جنایات مرموزی در منطقه قهدریجان و اصفهان و حوالی اتفاق افتاده و هر کدام به نحوی به مهدی هاشمی و گروهش منتسب میباشد و لیکن آنچه که براساس محتویات پرونده و اقاریر و اعترافات صریح شخص وی توسط گروه او صورت گرفته است به شرح زیر میباشد:
منبع:
کتاب
بنبست - جلد سوم / مهدی هاشمی مظهر خشونت صفحه 183