صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه مذهبی متشکله در منزل مرتضی عظیمی کتابفروش

تاریخ سند: 16 آذر 1349


موضوع: جلسه مذهبی متشکله در منزل مرتضی عظیمی کتابفروش


متن سند:

از: 20ﻫ3 به: 316 شماره: 65612 /20ﻫ3 جلسه موصوف بعدازظهر روز 11 /9 /49 در منزل مرتضی عظیمی کتابفروش واقع در خیابان شاهرضا مقابل دانشگاه تهران بالای کتابفروشی آذر تشکیل شد، در ساعت 2030 آقای شرافت دبیر دبیرستان‌های کرج ضمن قرائت آیه ای از قرآن مجید پیرامون قصاص در اسلام صحبت کرد و درضمن سخنرانی گفت طبق قانون اسلام اگر کسی برادر مسلمانش را مجروح کند باید دیه بپردازد البته قانون اسلام با قانون ممالک خاورمیانه فرق دارد زیرا قوانین کشورهای خاورمیانه نیمه اسلامی است.
ناطق افزود ما از گفتن این مطالب نظر خاصی نداریم و فقط می خواهیم قوانین اسلام را بگوئیم.
جلسه مزبور در ساعت 2130 ختم شد تعداد شرکت‌کنندگان حدود 30 نفر بودند1.
شنبه: نظری ندارد یکشنبه: نظری ندارد آمال چهارشنبه: نظری ندارد اصل طی شماره 111در پرونده 22391 جلد اول بایگانی است

توضیحات سند:

1 .
از آن روزی که تحت تأثیر آموزه های غربی و القای تفکرات تشکیلاتی بهائیت و فراماسونری، روشنفکری در ایران، بیمار زائیده شد، برنامه‌ها و احکام اسلامی نیز تحت عنوان کهنه‌پرستی و ارتجاع، مورد هجمه قرار گرفت تا بر اساس آن، تمامی مظاهر دینی و احکام نورانی قرآن از صحنه‌ی زندگی اجتماعی ایران برچیده شده و قوانین مادی دنیای غرب، جایگزین آن شود.
یکی از این قوانین حیاتی «قصاص» بود که در دستگاه قضائی رژیم شاهنشاهی پهلوی هیچ جایگاهی نداشت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز مورد هجمه‌ی سازمان‌های به اصطلاح حقوق بشری قرار گرفت.
پس از ترورهای سازمان یافته‌ای که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفت و شخصیت‌های بزرگی چون استاد شهید مطهری(ره) ترور شدند و سازمان‌های حقوق بشری نیز در قبال آن سکوت کردند، حضرت امام خمینی (ره) فرمودند: «جمعیت حقوق بشر، کجا هستند که یک کلمه نمی‌گویند ...
این وضع دنیای مادی است.
این وضع این حقوق بشر‌های مادی‌اند.
جامعه باید تربیت بشود.
حدود الهی برای تربیت جامعه است ، نه برای انتقامجویی.
اگر قاتل را نکشند، قتل زیاد می‌شود، فی القصاص حیوۀ، در قصاص زندگی است.
اگر ما درِ قصاص را ببندیم ...
.
زندگی مردم ازبین می‌رود.
قصاص برای این است که زندگی بشر تامین بشود.
تربیت است، برای مصلحت جامعه است» صحیفه امام، ج 7، ص 313

منبع:

کتاب شهید سید محمد جواد شرافت به روایت اسناد ساواک صفحه 96

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.