انجام تظاهرات و راهپیمائى در شهر سمنان
انجام تظاهرات و راهپیمائى در شهر سمنان
متن سند:
انجام تظاهرات و راهپیمائى در شهر سمنانمقارن ساعت 13 روز 15 /8 /57 (2537 شاهنشاهى)، حدود 1 نفر از قشریون مذهبى بخش سنگسر و جمعیتى قریب 5 نفر از روستاى سرخه ـ استان سمنان به شهر سمنان وارد و در مقابل دبیرستان پهلوى شهر مذکور اجتماع نموده و سپس عده‌اى از قشریون مذهبى و دانش‌آموزان در شهر سمنان به آن‌ها پیوسته که جمعیت بالغ بر 5 نفر گردیده است.
افراد مورد بحث که تعدادى زن چادرى نیز در بین آن‌ها بوده و شش نفر روحانى در پیشاپیش آن‌ها حرکت کرده‌اند با در دست داشتن عکس‌هائى از روح‌اله خمینى و على شریعتى ضمن راهپیمائى و تظاهرات خیابانى مبادرت به دادن -شعارهائى به مضامین زیر نموده‌اند:
«ساواک باید منحل شود ، ما شاه نمی خواهیم ، ما خمینى می خواهیم ، مرگ بر این سلطنت... ».
تظاهرکنندگان هنگامی که به جلوى سازمان اطلاعات و امنیت سمنان رسیدند در روى سطح خیابان نشسته و با قرائت قطعنامه‌اى نام چندین خیابان، میدان و دبیرستان را به شرح زیر تغییر دادند:
دبیرستان کوروش ـ دبیرستان دکتر على شریعتى
دبیرستان دخترانه ششم بهمن ـ دبیرستان 17 شهریور
میدان شاه ـ میدان امام خمینى
بلوار ارتشبد نصیرى1ـ بلوار ملت
خیابان رستاخیز ـ خیابان امام خمینى
متظاهرین پس از قرائت قطعنامه فوق به راهپیمائى و تظاهرات ادامه داده و تعدادى از آن‌ها به درب ورودى سازمان مذکور و محوطه داخلى آن سنگ پرتاب و وارد بلوار نصیرى شده و نماز جماعت ظهر و عصر را در این محل برگزار کرده‌اند.
پس از خاتمه نماز جماعت، شیخ محمدتقى عبدوس روحانى قشرى منطقه که اخیراً از زندان آزاد شده ضمن سخنرانى تحریک‌آمیز و اهانت به مقامات عالیه مملکتى، خطاب به مجتمعین اظهار نموده است:
«مردم این ننگ را بردارید و هر چه از رادیو اعلام می‌گردد به آن توجه نکنید.»
واعظ مذکور سپس خطاب به مغازه‌داران و تاکسیرانان گفته است:
«فردا همگى عکس روح‌اله خمینى را در مغازه‌ها و جلوى اتومبیل هاى خود نصب کنید و بگوئید ما پیروز شده‌ایم.»
نامبرده در خاتمه اضافه کرده است:
ای کاش من زودتر از زندان آزاد می شدم تا در راه این نهضت بزرگ کشته می شدم و بعد از مأمورین ساواک و شهربانى دعوت نموده تا روز 16 /8 /57 در مجلس سخنرانى آن‌ها شرکت کنند و به سخنان وى گوش دهند.
جمعیت مذکور پس از سخنان یاد شده به راهپیمائى و تظاهرات ادامه داده و ضمن تکرار شعارهاى بالا در ساعت 193 روز مزبور متفرق گردیده‌اند.
ضمناً در تظاهرات مذکور شخصى به نام افسر2 معمارزاده یکى از زندانیان ضد امنیتى که اخیرا آزاد شده در تحریک زنان براى تظاهرات عامل بسیار مؤثرى بوده است.
ارزیابى خبر:
خبر صحت دارد.
اقدامات انجام شده:
مراتب به نخست‌وزیرى اعلام گردیده است.
توضیحات سند:
1. نعمت‌الله نصیری، فرزند عمیدالممالک در مردادماه سال 1289 ﻫ ش به دنیا آمد، پس از طى تحصیلات مقدماتى و متوسطه و گذراندن تحصیلات نظامی در دانشکده افسرى در سال 1313 به درجه افسرى رسید. مدتى فرمانده گردان 2 هنگ 18 کرمان شد. در سال 1329 فرماندهى هنگ پیاده پهلوى و سپس فرماندهى گارد شاهنشاهى را به عهده گرفت. در کودتاى 28 مرداد 1332 نقش بسیار مهمى داشت. در سال 1337 به درجه سرلشکرى رسید. در سال 1339، ژنرال آجودانى و سپس رئیس شهربانى کل کشور شد. در مرداد 1341 به درجه سپهبدى رسید و در سال 1342، فرماندار نظامى تهران شد. او در سال 1343 به معاونت نخست‌وزیرى و ریاست ساواک کشور منصوب گردید. در 13 مهرماه سال 1350 و مقارن جشن هاى 2500 ساله شاهنشاهى، به درجه ارتشبدى رسید. در طول دوازده سال ریاست وى در ساواک، همکارى گسترده‌اى بین دستگاه هاى جاسوسى آمریکا و اسرائیل با ساواک برقرار و مدرن‌ترین دستگاه هاى فنى جهت سرکوبى مبارزین به ایران منتقل شد. در سندى از لانه جاسوسى در مورد عملکرد نصیرى در دستگاه امنیتى شاه چنین آمده است: «نصیرى در زمینه مسائل امنیتى، فردى محافظه‌کار است و ترجیح مى‌دهد به جاى رسوخ در میان گروه‌هاى مخالف و پى‌بردن به اهداف و روش‌هایشان، آنان را یک باره سرکوب و نابود کند.» او در طول زندگى، بیش از 40 مورد نشان هاى داخلى و خارجى گرفت. با اوج‌گیرى انقلاب اسلامى، نصیرى که به دلیل دخالت مستقیم و غیرمستقیم در ارعاب و تعقیب و شکنجه و قتل آزادی خواهان مورد نفرت همه طبقات جامعه بود، در تیرماه 1357 از ریاست ساواک برکنار و به عنوان سفیر به پاکستان اعزام شد. رژیم پهلوى در عقب‌نشینى گام به گام خود در برابر انقلاب اسلامى، وى را به تهران فراخواند و در یک حرکت عوام-فریبانه، در 16 آبان 1357 او را بازداشت و روانه زندان کرد. سرانجام نصیرى در 22 بهمن 1357 توسط مردم دستگیر و در 27 بهمن 1357 به حکم دادگاه انقلاب اسلامى، تیرباران شد. (اسناد ساواک ـ پرونده انفرادى)2. اصل: رفعت.