تاریخ سند: 14 اردیبهشت 1351
اطلاعیه
متن سند:
خانم فرخ رو پارسای وزیر آموزش و پرورش به خاطر وعده های دروغین و
انتصابات غلط و سوءاستفاده ها و عدم رعایت ضوابط و بکار گماردن فامیل و
دوستان و نزدیکان به پستهای حساس در وزارت آموزش و پرورش بدون
داشتن هیچگونه استحقاق و شایستگی و یا لااقل خوشنامی و پاره ای فعل و
انفعالات.
احساسات عموم
فرهنگیان و دبیران و
آموزگاران را در سراسر
کشور علیه خود برانگیخته
است.
وزیر آموزش و
پرورش که این زنگ خطر را
احساس کرده و موقع
سیاسی و وزارت خویش را
متزلزل دیده است از مدتها
قبل می کوشد به کمک
ایادی و دوستان خود به
مصداق (الغریق یتشبث بکل
حشیش) به طرق مختلفه از
این گردان رهایی یافته و بر
روی عدم رضایتها و اعمال
خلاف و سوءاستفاده های
خویش سرپوش گذارده و با وعده های سرخرمن و گزارشات خلاف حقیقت به
مسئولین امور مملکتی و با کمک آقای هویدا نخست وزیر که تاکنون بی دریغ از
ایشان حمایت می کند پایه های وزارت را تثبیت نماید.
بدنبال این جریان یک
روز به عنوان جشن مهرگان و روز معلم در باشگاه معلمین در حضور عده ای
فرهنگیان که آنها را وادار به شرکت در این اجتماع کرده بود گزارشات خلاف
واقعی به پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر مبنی بر تعداد دانش آموزان سراسر
کشور و ایجاد مدارس در سطح روستاها و رضایت دبیران و معلمان با کیفیت بهتر
تقدیم می دارد.
روز دیگر کنگره سپاهیان انقلاب را در تهران تشکیل و کلیه
مدیران کل و رؤسای آموزش و پرورش را با شتاب زدگی و تلگرافی برای شرکت
آن در تهران احضار می نماید و برای خالی نبودن استادیوم محمدرضا شاه پهلوی
کلیه مدارس تهران را در روز 16 مهرماه تعطیل و مدیران مدارس و راهنمایان
تعلیماتی را به شرکت در آن کنگره وادار می کند این کنگره به وسیله آقای
نخست وزیر افتتاح گردید و شعارها و وعده های بهشتی برای بهبود وضع
سپاهیان دانش که شاهنشاه آریامهر نسبت به پیشرفت آن اظهار عدم رضایت
می فرمودند داده شد اما
متأسفانه پس از گذشت یک
هفته و صرف مخارج زیاد
هیچ گونه اقدام معقولی در
این مورد انجام نشد و این
بار نیز گزارش خلاف واقعی
مبنی بر پیشرفت امور
سپاهیان انقلاب و تحرک
بیشتر آنها در سطوح
مختلف به پیشگاه شاهنشاه
آریامهر تقدیم گردید.
امروز
وزیر آموزش و پرورش
دست اندرکار کنگره بزرگ
اعضای آموزش و پرورش
منطقه ای سراسر کشور
است این کنگره از روز سه
شنبه 16 /2 /51 با شرکت کلیه اعضا که بالغ بر دو هزار نفر می باشند در تهران
تشکیل خواهد شد برای کلیه اعضا در هتلهای درجه یک از قبیل متل اوین و
هیلتون جا رزرو شده است مخارج کلیه اعضا و ایاب و ذهاب آن با وزارت
آموزش و پرورش است کلیه شهرداران و رؤسای انجمنهای شهر و شهرستانها و
رؤسای دارایی و پیشکاران دارایی و نمایندگان اطاق بازرگانی و نمایندگان
فرهنگ روستایی و وزارت بهداری و استادان دانشگاه در مراکز استانها به
موجب قانون در این کنگره شرکت خواهند کرد این کنگره به وسیله پیام شاهنشاه
آریامهر به وسیله آقای علم1 و سخنان آقای نخست وزیر احتمالاً افتتاح خواهد
شد وزیر آموزش و پرورش گفته است هدف از تشکیل این کنگره هم آهنگ
کردن شوراهای آموزشی و پرورش منطقه ای سراسر کشور است آیا کسی هست
از وزیر آموزش و پرورش سؤال کند چگونه می توان فی المثل خراسان و
خوزستان را با منطقه سقز و بانه و مریوان که فاقد ابتدایی ترین وسایل
آزمایشگاهی و یا دبیران لیسانسیه به حد کافی است هم آهنگ کرد.
آیا کسی
هست از وزیر آموزش و پرورش سؤال کند که مدارس راهنمایی تحصیلی
سراسر کشور دارای معلم
باتجربه و لایق هست تا
دانش آموزان سراسر کشور
بلاتکلیف نبوده و با
گذراندن یک سال عمر
استفاده لازم را از لحاظ
پیشرفت امور تحصیل کرده
باشند.
باز سؤال کنند
مدارس مذکور دارای
آزمایشگاههای کافی و
لازم که شرط اساسی
تحصیلی آنها است هستند
از وزیر سؤالی شود
لیسانسیه های علوم فیزیک
و شیمی و ریاضی در
شهرستانها به اندازه کافی
هستند که رؤسای آموزش و پرورش سراسر کشور از لحاظ امور تحصیلی
دانش آموزان در عصر انقلاب در مضیقه نباشند.
آیا مدارس راهنمایی تحصیلی
از لحاظ ساختمان و کلاس به حد کافی در سراسر شهرستانها وجود دارد که
شاگردان و مسئولین امور در زحمت نباشند آیا شوراهای آموزش و پرورش
منطقه توانسته اند از خود یاری و کمک های مالی مردم طبق ماده 5 قانون که به
توشیح مبارک شاهنشاهی آریامهر رسیده است در رفع نواقص و مشکلات مردم
موفق باشند و ...
اگر چنین است وزیر آموزش و پرورش می تواند با صرف حدود
10 میلیون تومان اعتبار کنگره بزرگ اعضاءآموزش و پرورش منطقه ای سراسر
کشور تشکیل دهد و نتایج موفقیت امور آموزش و پرورش را در اجرای منویات
و اوامر شاهنشاه آریامهر باطلاع عموم برساند حقیقت این است که وزیر
می خواهد با صحنه سازی و عوامفریبی و جار و جنجال و تبلیغات و نشر مطالب
غیر واقعی دل بر پیشرفت نظام جدید آموزش و پرورش موقع سیاسی وزارت
خویش را مستحکم کند و بررسی تمام اعمال خلاف و عدم رضایتهای معلمین و
انتصابات خویش و حیف و میلها سرپوش بگذارد و از طریق مختلف نتایج این
خیمه شب بازی را بعرض شاهنشاه آریامهر برساند.
اما غافل از اینکه دیگر
فرهنگیان به خوبی وزیر آموزش و پرورش را شناخته اند.
بقول معروف خانه از
پای بست ویران است خواجه در فکر نقش ایوان است.
توضیحات سند:
1ـ امیر اسداله علم، نخست
وزیر و وزیر دربار و محرم
اسرار محمدرضا پهلوی، فرزند
ابراهیم علم، معروف به شوکت
الملک، امیر قائنات بود.
وی در
1298 در بیرجند متولد شد.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه را
در بیرجند و تهران به پایان
رساند و وارد دانشکده
کشاورزی کرج شد.
بعد از این
دانشکده، دو سالی هم در
انگلستان در رشته کشاورزی
مطالعه کرد.
علم از دوران
کودکی با محمدرضا پهلوی
همبازی و دوست بود و این
نزدیکی، موجب ترقی سریع وی
در دوران سلطنت محمدرضا
شد.
اولین شغل مهم دولتی که به
او ارجاع شد فرمانداری کل
سیستان و بلوچستان بود.
در
سال 1328 در دو کابینه محمد
ساعد وزیر کشور و وزیر
کشاورزی شد و در کابینه علی
منصور هم وزیر کشاورزی بود.
در ترمیم کابینه رزم آرا به
وزارت راه معرفی گردید و روز
قتل رزم آرا، علم او را همراهی
می کرد.
در 1334 در کابینه
حسین علاء به وزارت کشور
معرفی شد و انتخابات دوره
نوزدهم را انجام داد.
در 1336
حزب مردم را تأسیس کرد که
می بایست نقش اقلیت را بازی
می کرد.
در انتخابات دوره بیستم
حزب دولتی که «ملیون» نام
داشت به رهبری اقبال و حزب
اقلیت به رهبری امیر اسداله علم
به مبارزه پرداختند.
اکثر
کرسی های مجلس به دست حزب
دولتی افتاد و فساد انتخابات از
هر طرف ظاهر شد.
در نتیجه به
وکلای مجلس دستور داده شد
که از نمایندگی مستعفی شوند.
به دنبال ابطال انتخابات،
علم از رهبری حزب مردم
کناره گیری کرد و سرانجام در
تیر ماه 1341 ـ بعد از سقوط
کابینه علی امینی ـ به نخست
وزیری رسید.
علم مامور اجرای طرح مورد
نظر امریکائیها در ایران بود که
اصلاحات ارضی و اعطای
حقوق سیاسی به زنان را شامل
می شد.
این طرح که در دی ماه
سال 1341 به عنوان «اصول
ششگانه انقلاب سفید» به مردم
عرضه شد، روز ششم بهمن
1341 در همه پرسی که تا آن
تاریخ در ایران سابقه نداشت به
تصویب رسید.
روحانیون و در
رأس آنها امام خمینی (ره) با
این طرح به مخالفت برخاستند و
همه پرسی ششم بهمن را غیر
قانونی اعلام کردند.
بعدها در
خاطرات علم و دیگران فاش شد
که عامل اصلی خشونت و
خونریزی های واقعه 15 خرداد،
شخص علم بوده است.
علم پس
از بیست ماه زمامداری و انجام
انتخابات دوره بیستم مجلس
شورای ملی، جای خود را به
حسنعلی منصور داد و مدتی
ریاست دانشگاه پهلوی شیراز
را به عهده گرفت.
در آبان ماه
سال 1345 به وزارت دربار
منصوب شد و تا مرداد ماه سال
1356 که به علت ابتلا به بیماری
سرطان، بیمار و بستری شد، این
سمت را حفظ کرد.
وی در
فروردین ماه سال 1357،
هنگامی که انقلاب اسلامی هنوز
در مراحل اولیه خود بود، در
امریکا در گذشت.
نکته شگفت
اینکه وی در وصیت نامه خود ـ
زمانی که شاید کسی سقوط
پهلوی را پیش بینی نمی کرد ـ از
بازماندگانش خواسته بود که
یادداشتهایش را پس از
انقراض سلسله پهلوی منتشر
کنند.
منبع:
کتاب
زنان دربار به روایت اسناد ساواک - فرخ روی پارسای صفحه 276


