درباره داریوش همایون
درباره داریوش همایون
متن سند:
1 - در سال 1325 ضمن خدمت در دارائی با چند تن از جوانهاکه فعالیت ناسیونالیستی داشتند و بنام انجمن کار می کردند وارد فعالیت شد.در این انجمن: علیرضا رئیسی، جواد تقی زاده، محسن پزشکپور، علی حق نویس، بیژن فروهر، دکتر عالیخانی فعالیت می کردند.
داریوش همایون بآنها ملحق شد و در آن ایام جوانهای مذکور تحت ریاست علیرضا رئیسی نارنجک می ساختند در یکی از روزها که مشغول ساختمان نارنجک بودند یکی از نارنجکها منفجر شد که بلافاصله علیرضا رئیسی را کشت و دکتر عالیخانی دستگیر شد.
(پرونده افراد بررسی شود) 2 - پس از حادثه مذکور چون داریوش همایون وارد انجمن شده بود و کمیته مرکزی باو پیشنهاد کرد تا در سرقت نارنجک و مین از کمپ امریکائیان باتفاق پزشکپور شرکت کند و داریوش همایون که حس خودخواهی و مقام پرستی داشت حاضر شدکه مین سرقت کند در اولین حادثه قبل از اینکه به کمپ امریکائیان برسد یک مین پای او را مجروح کرد و پزشکپور وی را به بیمارستان سینا برد.
3 - داریوش مدتی از فعالیت کناره گیری کرد و سپس درسال 1327 که عده ای از جوانان انجمن هنری (جام جم) تشکیل دادند او نیز وارد انجمن مذکور شد.
انجمن جام جم که مجله جام جم ارگان آن بود بوسیله دکتر ضیاء مدرس - شاپور زندنیا اداره میشد.
4 - در سال 1328 که عده ای از رهبران انجمن جام جم مکتب پان ایرانیسم را بوجود آوردند همایون به حسنعلی صارم کلالی و دکتر عاملی متوسل شد و با وساطت این دو نفر وارد مکتب پان ایرانیسم شدند.
5 - درسال 1329 از مکتب پان ایرانیسم جدا شده و وارد حزب ملت ایران برهبری داریوش فروهر شد.
6 - در سال 1330 که حزب ملت ایران منشعب شد او باتفاق پزشکپور از حزب منشعب و وارد حزب پان ایرانیست شد اما در این حزب هم با پزشکپور اختلاف پیدا کرد و در نتیجه درسال 1331 وارد حزب سومکا شد.
7 - داریوش همایون تا پایان سال 1332 بسمت معاون رهبرکل و سرپرست و اداره کننده و سردبیر روزنامه سومکا که هنگام توفیف بنامهای دیگری از قبیل «پایمردی» «شیرشرق» منتشر می گردید عهده دار بود نامبرده در دوره معاونت سومکا یکبار بموجب قرار بازپرسی به مدت 2 ماه و نیم باتهام ضدیت با سلطنت مشروطه زندان بود که محکومیتش با پرداخت مبلغی خاتمه یافت.
8 - بار دیگر در سال 1331 بجرم اسلحه غیرمجاز و غارت و آتش سوزی طبق قرار بازپرس شعبه 18 دادسرای تهران بازداشت شد پس از چهار ماه که در زندان بود طبق ماده 261 و 257 قانون بازداشت عمومی پرونده اش باتهام داشتن اسلحه و آتش سوزی به دادرسی ارتش احاله شد و جمعا" شش ماه زندان شده و سپس آزاد شد.
مسئول انتشارات سومکا: 1 - داریوش همایون در دوران نویسندگی در روزنامه سومکا اغلب علیه رژیم مملکتی مقالات می نوشت گاهی با نام و گاهی بدون نام او در مقالات خود سعی دارد خودش و حزب سومکا را مخالف رژیم سلطنتی معرفی کند اما در عین حال سعی می کند دشمنیش با دولت دکتر مصدق را هم انکار نماید همین نظرات یعنی مخالفت با رژیم مملکتی سبب شده تا دولت دکتر مصدق در روزهای بحرانی 25 تا 28 مرداد او را وادار نماید تا در روزنامه سومکا که مستقیما" تحت نظر او اداره میشده بشاه فحش و ناسزا بدهد و در حالیکه صبح 28 مرداد 1332 روزنامه سومکا بسر دبیری و نوشته داریوش همایون برژیم سلطنتی فحش و ناسزا میداد و به مأموران ابلاغ فرمان سلطنتی ناسزا می گفت عصر آن روز بموجب عکس چاپ شده در شماره 54 روزنامه سومکا دکتر منشی زاده رهبر سومکا بنفع قیام ملی 28 مرداد در میدان مخبرالدوله به روی دست بالا میرود و بنفع شاه وقیام کنندگان نطق می کند و شعار می دهد.
دو روز بعد از این حادثه در دستگاه رهبری سومکا اختلاف ایجاد میشود و اعضاء می خواهند تا مسئولان این تناقض را مرتفع کنند چون داریوش همایون شخصا" با دکتر فاطمی تماس گرفته و با او توافق برای دادن فحش به شاه گرفته بود لذا دکتر منشی زاده او را مسئول معرفی کند و برای اینکه او از بازداشت مصون بماند بنام سرکشی بخوزستان میفرستد ولی سرانجام در دیماه 1332 داریوش همایون از سومکا نیز کنار میرود.
2 - داریوش همایون از اول سال 1333 سعی می کند با کمک دکتر ضرابی - امیر مکرمی خود را بجهانگیر تفضلی نزدیک کند آنها قصد داشتند تشکیلاتی بنام (ناسیونالیست مثبت) بدهند ولی جهانگیر فقط از آنها استفاده نوشتن مقالات در روزنامه ایران ما بود.
3 - تا نیمه سال 1324 داریوش همایون فعالیتی نداشت در این سال در روزنامه اطلاعات کلاس درس نویسندگی و خبرنگاری تشکیل شده بود و امتحان ورودی ترتیب داده شد داریوش همایون قبول شد ابتدا بکار خبرنگاری و سپس نویسندگی و تفسیر سیاسی پرداخت در تفسیرهائیکه ابتدا می نوشت علیه امریکائیان مطالبی بود که مورد گله امریکائیان از عباس مسعودی واقع شد.
4 - درسال 1339 سازمان جاسوسی امریکا در ایران (سیا) تصمیم میگیرد جبهه ملی را بدست گیرد بدین منظور جمعی از فارغ التحصیلان امریکا را با چند نفر دیگر بداخل جبهه ملی می فرستد که بنام (دسته هاروادیها) معروف شدند در بین اینعده داریوش همایون هم با کمک دکتر عبدالحسن صدیقی بجبهه ملی پیوست و در کمیسیون حقوق جبهه ملی که ریاست عالیه آن با دکتر صدیق و معاونت پروانه اسکندری همسر داریوش فروهر بود باتفاق دکتر فریدون مهدوی (هم اکنون از دشمنان سرسخت رژیم سلطنت در امریکا است) فعالیت می کند.
6 - از این تاریخ روابط داریوش همایون با موسسه فرانکلین شدیدتر شد تا جائیکه از مقام دبیری بسر دبیری و سپس رفتن بامریکا و اخذ تعلیمات لازمه منتهی شد او بسمت بازرس فرانکلین در خاورمیانه و خاور دور معرفی و در مدت سه سال 21 سفر بخاورمیانه وخاور دور کرد و بسیاری از حوادث جهانی در دو منطقه جهان اوسفر نمود.
داریوش همایون چند روز قبل از آغاز جنگ شش روزه (اعراب و اسرائیل) داریوش از تهران به اسرائیل رفت.
7 - در سال 1964 دانشگاه هاروارد سمینارهایی تحت عنوان (روابط ایران و امریکا بعد از جنگ دوم جهانی) تحت نظردکتر یانگ استاد امریکائی تشکیل داد.
دکتر یانگ در این سمینار مصالبی فوق العاده شدید علیه ایران گفت در این سمینار سه نفر ایرانی دکتر فریدون مهدوی - دکتر فاطمی (سیف پور) - داریوش همایون شرکت داشتند.
8 - از سال 1966 بتدریج معاشرت او با (راسیاس) معاون سازمان جاسوسی امریکا در ایران بیشتر گردیده راسیاس یونانی الاصل که زبان فارسی خوب می دانست و در دو حزب توده - حزب کمونیست عراق و سواحل خلیج فارس - فعالیت شوروی در ایران کار می کرد با داریوش همایون رابطه بسیار نزدیک و آمد و شد فراوانی داشت و چندین بار بین او و (کانشن) رئیس سازمان سیا در ایران ملاقاتهائی رویداد و هر روز او با سازمان سیا نزدیکتر میشد.
9 - بوسیله دکتر عالیخانی با امیر عباس هویدا1 نخست وزیر و سپس وزیر اطلاعات که تماس گرفت و موفق شد در تلویزیون ملی ایران برنامه هائی اجرا کند و در موسسه روزنامه نگاری دانشگاه بسمت معلم روزنامه نگاری مشغول تدریش شود.
10 - با گرفتن امتیاز روزنامه آیندگان بنام (صدیقه کامکار شاهرودی) که دختر عمه داریوش همایون میباشد و همچنین مشاورت وزارت اقتصاد داریوش همایون و اینکه 700 /1 میلیون تومان از بودجه محرمانه وزارت اطلاعات را برای خرید چاپخانه گرفته است وهمچنین کمکهای دیگری که دولت وقت باو می نماید شالوده همکاری آیندگان را با اشخاص زیر بنا نهاد: 1) جهانگیر برومند مدیر نشریه اکواف ایران ،دارای سوابق مضره(حاد) 2) دکتر مهدی بهره مند مدیر کل وزارت اقتصاد، بطوریکه در اطلاعیه ذکر گردیده دارای سوابقی ازنظر جمع آوری اطلاعات درباره فعالیتهای کمونیست برای سازمان سیا 3) نجف دریابندری دبیر اول سازمان فرانکلین و هم اکنون معاون همایون صنعتی زاده (دارای سوابق مضره) 4) دکتر مهدی سمسار سردبیر روزنامه کیهان (فعلا"سهامدار شرکت آیندگان) دارای سوابق مضره 5) منوچهر پزشکان (مشهور است که با سیا همکاری دارد) 6) هوشنگ پورشریعتی دارای سابقه عضویت در حزب منحله توده 7) غلامحسین صالحیار کارمند دارائی و دارای سابقه عضویت در حزب منحله توده.
بر حسب اوامر صادره تیمسار و مدیریت کل ضمن تماس با بخش 325 و از آن طریق نسبت بصحت و سقم مفاد اطلاعیه پیوست بررسیهای دقیق معمول و با کسب اطلاعات تکمیلی نتیجه بعرض معظم میرسد.
علیهذا نامه های پیوست جهت مراجع کشف تهیه تا پس از امضاء صادر گردد.
توضیحات سند:
1 - هویدا: امیر عباس هویدا در سال 1298 ه.ش به دنیا آمد.
تحصیلات متوسطه خود را در مراکز آموزشی بیروت سپری کرد و پس از عزیمت به لندن راهی بروکسل شد و در رشته علوم سیاسی فارغ التحصیل گشت.
وی در سن 24 سالگی به استخدام وزارت امور خارجه درآمد و مناصب متعددی در داخل و خارج از کشور به عهده گرفت: عضو اداره اطلاعات وزارت خارجه، وابسته سیاسی سفارت ایران در پاریس، کارمند اداره حفاظت منافع در آلمان، (در همین زمان به همراه حسنعلی منصور به جرم قاچاق مواد مخدر به وسیله پلیس فرانسه دستگیر شد)، کنسول یار ایران در اشتوتگارت، منشی وزیر خارجه، معاونت اداره سوم سیاسی وزارت خارجه در دولت محمد مصدق، مأموریت در کمیساریای عالی پناهندگان درسازمان ملل، رایزن سفارت ایران در آنکارا و سرپرست سفارت ایران در ترکیه.
هویدا در سال 1327 عضو هیأت مدیره شرکت ملی نفت شد.
وی در کابینه حسنعلی منصور عهده دار وزارت دارایی بود و پس از کشته شدن منصور به نخست وزیری محمدرضا پهلوی منصوب شدوسیزده سال در این منصب دوام آورد.
درسال 1356 جای خود را به جمشید آموزگار سپرد و خود، وزارت دربار شاه را عهده دار شد.
هویدا پس از انقلاب اسلامی در دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه شد و در 18 فروردین 1358 اعدام گردید.
در کتاب " پژوهه صهیونیست " در ارتباط با او می خوانیم " امیر عباس هویدا از نخست وزیران معروف دوران سلطنت محمدرضا پهلوی به شمار می رفت.
او از نوادگان " میرزا یعقوب " یهودی و از بهائیان مشهور و عضو بلند پایه فراماسونری ایران بود.
در دوران هویدا، پیوندهای نهان و عیان دربار پهلوی با محافل قدرتمند و چپاولگر غرب و صهیونیسم جهانی به مستحکمترین شکل خود رسید.
"