صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: آزادی آقای قمی و نظریات مردم

تاریخ سند: 24 فروردین 1343


موضوع: آزادی آقای قمی و نظریات مردم


متن سند:

شماره: 2554 /9ﻫ تاریخ:24 /1 /1343
موضوع: آزادی آقای قمی و نظریات مردم

آزادی آقای قمی ازنظر توده مردم به‌خصوص طبقه عوام، تنها با یک خوشحالی و شادی، بدون تفسیر و علت سیاسی آن مورد استقبال قرار گرفت. تقریباً 80 درصد از مردم بازار و کسبه مشهد فقط با شادی و خوشوقتی از آزادی ایشان، از مشارالیه استقبال کردند و به دیدن ایشان شتافتند و نظر این عده تأیید بدون تفسیر و بدون توجه از نامبرده می‌باشد و حتی یک عده از این افراد که کمتر به جریانات روز توجه دارند، آزادی آقایان خمینی و قمی و قاضی تبریزی را به‌واسطه خواهش آقای کفایی در حرم مطهر از اعلیحضرت می‌دانند ولی چون روز ورود اعلیحضرت به مشهد، آقای خمینی به قم برده شده بودند تقریباً این شایعه نتوانست قوت بگیرد و اما آن‌هایی که تقریباً روی هر مسئله‌ای تفکر می‌کنند و به‌اصطلاح سنجیده و با در نظر گرفتن علل و جهات هر واقعه را موردبررسی قرار می‌دهند، نخست ملایمت دولت را نسبت به همه روحانیون به‌خصوص سخنرانی آقای منصور را در فرودگاه به مناسبت حرکت اولین دسته حجاج ایرانی به مکه معظمه و به زیارت رفتن عده‌ای از نمایندگان و سفر1 وزیر امور خارجه را به کویت و سایر ملایمت‌هایی را که آقای منصور از موقع زمامداری به‌تدریج ظاهر نموده است، با جریانات بین‌المللی یعنی اتحادیه عرب، موفقیت‌های ناصر در مصر، نزدیکی اعراب و خطر آن برای ایران و همه کشورهای دست‌نشانده به‌اصطلاح امریکا و انگلیس مربوط می‌دانند و حتی روش سیاسی امریکا بعد از مرگ کندی،2 نسبت به ایران مانند سابق دوستانه نمی‌دانند و تا موقع انتخابات امریکا و تعیین رئیس‌جمهور جدید، معتقدند که امریکا به روش کج‌دار مریز3 خود به ایران ادامه خواهد داد و اگر در طول این مدت که می‌بایست مدت انتظار برای ایران نسبت به روش امریکا در این مملکت در نظر گرفت، امریکا ازنظر تأیید ایران به نحو کنونی خواهد بود. روی این اصول و با در نظر گرفتن روش اعراب و امریکا نسبت به ایران و باز با در نظر گرفتن این اصل که ایران خود را حامی تشیع و شیعیان جهان می‌داند، دولت نمی‌توانست و نمی‌تواند [بعد] از این با جبر و فشار و تهدید نسبت به روحانیون رفتار نماید. روی این اصل آقایان بازداشتی را آزاد نموده و به‌طوری‌که از جلسات محاکمات آقایان طالقانی و مهندس بازرگان مستفاد می‌شود، نسبت به آن‌ها هم روش ملایم‌تری پیش خواهد گرفت.
بعد از آزادی آقای قمی، طرفداران آقای میلانی معتقدند که سازمان امنیت و دولت کوشش دارد که بین آقایان میلانی و قمی در مشهد و همچنین سایر علما در قم و شیراز، با وسایلی تفرقه و جدایی بیندازد تا از این طریق هم سودی برده باشد. بنا به عقیدۀ عده‌ای دولت می‌داند که آقای خمینی و قمی تنها به‌این‌علت به پا خاسته‌اند که به عقیدۀ خودشان اصولی از قرآن و اسلام زیر پا گذاشته شده است و اگر احیاناً تا فردا دولتی روی کار بیاید مثل آقای منصور که مختصر گرایشی به‌طرف علما نشان دهد و یا موقتاً از کارهای دولت علم خودداری نمایند، این آقایان دست از مخالفت با دولت بر خواهند داشت و خواهند گفت که ما پیروز شدیم و دولت را قانع کردیم که مثلاً فلان عمل را انجام ندهد. درصورتی‌که آقای میلانی مخالف اصولی است و در اصل حکومت و خفقان موجود و نحوه فکری با دستگاه حاکمه ایران مخالف است. روی این اصول اولاً دولت روی امثال ایشان بیشتر حساب می‌کند، ثانیاً سازش با این افراد و خطر آینده آن‌ها را بیشتر در نظر دارد نه مخالفت آن دسته اول را؛ برای همین منظور است که در مشهد سعی می‌کنند آقای قمی را از آقای میلانی جلو بیندازند و مردم را بیشتر متوجه ایشان که سطحی‌تر فکر می‌کنند و زودتر نرم می‌شوند و بالاخره سابقه سیاسی ندارند، نمایند4 تا بدین‌وسیله بازهم آقای میلانی آن‌طوری‌که هستند، شناخته نشوند و مشهور مردم نگردند. روی همین اصل هم کانون نشر حقایق اسلامی، تبلیغات اسلامی، نهضت نیکوکاران اسلامی و سایر انجمن‌هایی که بیشتر طرفدار تز آقای میلانی هستند، اعلامیه‌ای مبنی بر خشنودی از آزادی آقای قمی ندادند و بجز آقای تدین مدیر دبستان ملی تدین، سایرین در دو سه روزی که آقای قمی به مشهد آمده بودند، فعالیتی نکردند و حتی دانشجویان وابسته به انجمن اسلامی دانشجویان و افراد نهضت آزادی هم به‌طور دسته‌جمعی به دیدن آقای قمی نرفتند؛ زیرا اولاً نامبرده مثل آقای خمینی و میلانی مجتهد و صاحب فتوی5 نیستند، ثانیاً تا قبل از این جریانات شهرت و قدرتی نداشتند.
به‌طورکلی معتقد است اولاً توده مردم این شهر و آن‌ها که روح دینی دارند، آقای قمی را دوست دارند، ثانیاً آقای قمی همان‌طوری که ذکر شد فقط پیرو مکتب به‌اصطلاح فقه اسلامی است و هیچ شم و روش سیاسی ندارد. ثالثاً محبوبیت نامبرده به‌واسطه بازداشت ایجاد6 شده است و مثل آقای میلانی نه ازنظر فکری فعالیت دارد و نه ازنظر سیاسی صاحب‌نظر است و چون قلباً جاه‌طلب و مقام‌پرست است، دیر یا زود به‌حکم اجبار با آقای میلانی در مقابل هم قرار خواهند گرفت، به مخالفت با یکدیگر بر خواهند خواست. رابعاً تأیید و پشتیبانی همین مردم که امروز برای ایشان سر و دست می‌شکنند و برای بوسیدن دست نامبرده با یکدیگر نزاع می‌نمایند، برخلاف روح مردم تهران نسبت به آقای خمینی که بسیار قوی است، ضعیف و سست می‌باشند.

گیرندگان: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور (اداره کل سوم ـ 321)

توضیحات سند:

1. در اصل: سفرای
2. جان فیتزجرالد کندی فرزند جوزف پ. کندی، متولد 1917م. در ایالت ماساچوست، سی‌وپنجمین رئیس‌جمهور ایالات متحده امریکا بود که هنگام دستیابی به این جایگاه در سال 1961م، ۴۳ سال داشت و از این رو جوان‌ترین رئیس‌جمهور تاریخ آن کشور است. از اتفاقات مهمی که در دوران ریاست جمهوری او افتاد می‌توان به تهاجم ناموفق به خلیج خوک‌ها، بحران موشکی کوبا و حمله به آن کشور، ساخته شدن دیوار برلین، آغاز مسابقه فضایی، اولین اتفاقات جنگ ویتنام و جنبش حقوق مدنی امریکا اشاره کرد. طرح تغییر و تحول سیستم و ساختار فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران توسط کندی به ایران داده شد. کندی گرچه به‌ظاهر مدعی مبارزه با کمونیست بین‌الملل بود، درحقیقت این طرح برای سلطه بیشتر در ایران تهیه شده بود.
کندی در سومین سال دوران ریاست‌جمهوری خود، در 22 نوامبر 1963 در سفر به شهر دالاس تگزاس همراه با همسرش ژاکلین کندی، در مراسم استقبال درحالی‌که سوار ماشین روبازی بود از داخل ساختمان یک مدرسه و از ناحیۀ صورت مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد. پس از این سوءقصد لی هاروی اسوالد بعدازظهر همان روز به‌عنوان قاتل رئیس‌جمهور معرفی شد اما او دو روز بعد در مرکز پلیس دالاس توسط جک روبی به قتل رسید و خود او نیز در دوره محاکمه‌اش، به طور مرموزی و آن‌طور که بیان شد، به علت ذات الریه، جان داد.
لی هاروی اسوالد اعلام کرده بود که او به کسی تیراندازی نکرده و مدعی شد که قصد دارند از او به‌عنوان طعمه استفاده کنند. طبق ادعای اسوالد عکسی که او را با سلاح قتاله نشان می‌داد جعلی و ساختگی بوده است. درنهایت، دلیل مرگ او، بی‌گناهی یا مجرم بودنش هرگز در دادگاهی اثبات نشد. بعضی منتقدان می‌گویند که اسوالد هیچ نقشی در این ترور نداشته‌است.
پس از مرگ کندی، معاونش، لیندن جانسون، همان روز سوگند یاد کرد و رئیس‌جمهور امریکا شد. او پنج روز پس از مرگ اسوالد کمیسیون وارن را تشکیل داد تا پروندۀ این ترور در آنجا بررسی شود. این کمیسیون نتیجه گرفت که اسوالد به تنهایی در قتل دست داشته‌است. در تحقیقاتی که بعدها در دهۀ هفتاد توسط کمیته انتخابی مجلس برای ترورها صورت گرفت نیز قاتل بودن اسوالد تأیید شد، اما این کمیته ادعا کرد که او احتمالاً تنها بخشی از یک دسیسه برای قتل رئیس‌جمهور بوده‌ است.
3. در اصل: مریض
4. در اصل: بمانند
5. در اصل: تقوی
6. در اصل: از ایجاد

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 04 صفحه 43


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.