تاریخ سند: 2 مرداد 1344
صدور گذرنامه
متن سند:
شماره:1384 / قز تاریخ:2 /5 /1344
[از:] ساواک قزوین
[به:] ریاست ساواک استان مرکزی
صدور گذرنامه
برابر سوابق موجود نامبردگان مشروحه زیر از افراد مشکوک و مظنون بوده که غالباً به طور پنهانی و یا در پوشش انجام فرائض دینی به فعالیتهای مضره مبادرت مینمایند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت قزوین ـ نادور
1ـ حاج سیدحسن روئین معروف به موسوی شالی فرزند محمد (واعظ) تقویت روحانیون مخالف دولت از جمله خمینی
2ـ شیخ سیفاله نورانی فرزند الماس (شغل معمم واعظ) تقویت روحانیون مخالف دولت از جمله خمینی
3ـ محمدجعفر چایچی فرزند محمدحسین (شغل بزاز) در پوشش مذهب مشکوک به فعالیت و تماس با عناصرمخرب و نهضت آزادی1
4ـ حاج محمود شاعری2 فرزند محمدحسین (شغل نجار) در پوشش مذهب مشکوک به فعالیت و تماس با عناصر مخرب و نهضت آزادی
5ـ غلامحسین امینی3 (معروف به غنچه) فرزند حاج رضا (میخفروش) در پوشش مذهب مشکوک به فعالیت و تماس با عناصر مخرب و نهضت آزادی
6ـ جعفر رفیعزاده فرزند محمد (شغل شاگرد مغازه ایران گاز) در پوشش مذهب مشکوک به فعالیت و تماس با عناصر مخرب و نهضت آزادی
7ـ حاج سیدمحمود تقوی4 فرزند سیدمحمد (مدیر سابق چاپخانه نور) در پوشش مذهب مشکوک به فعالیت و تماس با عناصر مخرب و نهضت آزادی رهبر جامعه دیانت اسلامی( نهضت اسلامی)
8ـ مهدی امانی همدانی5 فرزند محمود (شغل کتابفروش) در پوشش مذهب همکاری با روحانیون مخالف
9ـ رضا امانی همدانی6 فرزند محمود (شغل کتابفروش) در پوشش مذهب همکاری با روحانیون مخالف
10ـ تقی امانی همدانی7 فرزند محمود (شغل کتابفروش) در پوشش مذهب همکاری با روحانیون مخالف دولت مشکوک و مظنون به همدستی با عوامل براندازی
توضیحات سند:
1. نهضت آزادی: جمعی از نیروهای مذهبی جبههی ملی در اردیبهشت سال 1340 فعالیت تشکّلی را رسماً اعلام کردند و عنوان نهضت آزادی را بر آن نهادند. این تشکل که با هماهنگی و اذن دکتر محمد مصدق شکل گرفت، خود را وفادار به قانون اساسی مشروطیت و پیرو راه مصدق معرفی کرد. با اوجگیری نهضت روحانیت به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، نهضت آزادی با حفظ مواضع خود به آن پیوست. در بازگشت تاریخی امام(ره) در بهمن 57 مهندس بازرگان از مؤسسین این نهضت بر اساس قولی که در فرانسه مبنی بر پذیرش اصول انقلاب داده بود، به فرمان امام(ره) به نخستوزیری دولت موقت منصوب شد، اما دولت موقت مهندس بازرگان به دلیل گرایشهای سیاسی، از اهداف رهبری انقلاب به مرور فاصله گرفت و اختلاف مبانی فکری خود را با اصول انقلاب آشکار ساخت و زمینه را برای بازگشت مجدد آمریکاییها مهیا میکرد. بروز این گرایش منجر به اشغال لانهی جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام شد که دولت موقت را مجبور به استعفا کرد. از آن پس نهضت آزادی نیز به صف مخالفین انقلاب پیوست و به یک اهرم فشار علیه ایران در دوران هشت سال دفاع مقدس تبدیل شد. این گروه، با القای روحیه ترس از آمریکا و با تبلیغ عدم فایدهی جنگ عملاً به خدمت دشمنان استقلال ملّت درآمد.
2. محمود شاعری، فرزند حسین در سال 1309 ﻫ ش به دنیا آمد. طبق گزارش شهربانی قزوین وی به همراه عدهای از روحانیون و بازاریان جلساتی را در حمایت از 15 خرداد 1342 تهران برگزار کرده است. در 31 / 1 / 1342 طبق گزارش ساواک قزوین پس از معرفی کفیل قانونی نامبرده که جزو دستگیرشدگان 15 خرداد 1342 بود از زندان آزاد شد. وی طبق رأی دادگاه عادی پادگان قزوین در 26 / 8 / 1342 به 70 روز زندان محکوم شد. وی از اعضای مؤثر نهضت اسلامی (جامعه دیانت) بود.
3. غلامحسین امینی معروف به غنچه، فرزند رضا در سال 1310 ﻫ ش در قزوین به دنیا آمد. وی در 27 / 3 / 1342 به اتهام پخش اعلامیه در قزوین دستگیر و 31 / 5 / 1342 آزاد شد. وی در سال 1342 مجدداً دستگیر و به شهرستان کرمان تبعید گردید. اما به مناسبت جشنهای تاجگذاری با یک درجه تخفیف به قزوین برگردانده شد.
4. حاج سیدمحمود تقوی، فرزند محمد در سال 1302ﻫ ش در خانوادهای روحانی در قزوین به دنیا آمد. در دبستان دیانت و دبیرستان پهلوی تحصیل کرد و پس از اخذ دیپلم پنج متوسطه در سال 1322، به مدت یک سال، ناظم دبستان فرهنگ شد و پس از آن به مدت 5 سال، به عنوان حسابدار در تجارتخانهی حاج رمضان سقطچی کار کرد و پس از آن چند سالی نیز حقالعمل کار بود تا اینکه در سال 1331 چاپخانهی نور را دایر کرد. در همین راستا، از سال 1331 تا 1335ش، مدیر داخلی روزنامه نجات قزوین بود که تحت مدیریت حجتالاسلام سیدرحیم سیاهپوش قرار داشت. در سال 1340ش نایب رئیس انجمن شهر بود که به علت چاپ یکی از اعلامیههای طرفداران جبهه ملی، برای مدتی کوتاه چاپخانهی وی تعطیل شد. در جریان نهضت امام خمینی(ره) در سال 1341 نیز، اعلامیهای که علیه لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود را چاپ کرد که منجر به تعطیلی مجدد چاپخانه وی شد. پس از محدودیتهایی که ساواک برای او ایجاد کرد، با تدبیری که اندیشید، در سال 1342 چاپخانه را به نام حاج یوسف فیاضی انتقال داد و در همین سال گزارش شد که تشکیلاتی به نام «جامعه دیانت (نهضت اسلامی)» تشکیل داده است. او که فرد فعالی بود و با هواداران جبهه ملی نیز ارتباط داشت، به علت این فعالیتها، چند بار از طرف ساواک احضار شد. در سال 1350 ش، یکی از اعضای هیأت امنای امامزاده حسین(ع) قزوین بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به فعالیتهای خود ادامه داد و در سال 1390 از دنیا رفت.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
5. مهدی امانی، فرزند محمود در سال 1306 ﻫ.ش به دنیا آمد. مهدی امانی اولین بار نیز در 9 / 12 / 1341 به دلیل توزیع عکس امام(ره) دستگیر و پس از بازجویی در 13 / 12 / 1341 آزاد شده بود. وی به کتابفروشی اشتغال داشت و اعلامیهها و کتابهای امام(ره) را در اختیار علاقهمندان قرار میداد. وی در سال 1342 اعلامیههای امام(ره) و روحانیون را پخش میکرد و به همراه برادرانش از سوی ساواک به عنوان عوامل اصلی انتشار اعلامیهها و جزوات امام(ره) در قزوین معرفی شده است. مهدی امانی در 23 / 3 / 1346 به دلیل فروش کتاب ماکسیم گورکی مجدداً دستگیر و چند روز بعد در 25 / 3 / 1346 آزاد شد.
6. رضا امانی، فرزند محمود در سال 1302 ﻫ.ش در تهران به دنیا آمد. وی در 19 / 2 / 1342 به دلیل توزیع و نگهداری اعلامیه و در 19 / 3 / 1342 به همراه برادرانش تقی و رضا و حبیباله جورابچی و تقی جلالیان و کریم اردکانی دستگیر و 14 / 7 / 42 آزاد شد. وی در خیابان پهلوی قزوین کتابفروشی داشت و در آنجا کتابهای انقلابی و رسالهها و اعلامیههای امام(ره) را پخش میکرد.
7. تقی امانی، فرزند محمود در سال 1309ﻫ.ش در تهران به دنیا آمد. وی به دلیل کشف مقدار زیادی اعلامیه در کتابفروشیاش در 19 / 2 / 1342 به همراه چند نفر دیگر دستگیر شد. تقی امانی در 13 / 10 / 1343 به اتهام ارتباط با محمد بخارایی ضارب حسنعلی منصور مجدداً دستگیر و به تهران اعزام شد و یک ماه بعد آزاد گردید. وی از عاملین توزیع اعلامیههای امام(ره) در استان قزوین بود و در مساجد پیغمبریه و پنجه علی فعالیت میکرد و عضو جمعیت جامعه دیانت(نهضت اسلامی) بود. گزارشهای متعددی از ساواک راجع به فعالیتهای وی گزارش شده است. از جمله اعتراض به وعاظ به دلیل دعا برای شاه در سال 1351، استهزاء انقلاب سفید شاه در سال 1351، پخش اعلامیه امام(ره) راجع به جشنهای 2500 ساله و اعلامیه راجع به کودتای 28 مرداد 1332.
منبع:
کتاب
آیتالله سید حسن موسوی شالی به روایت اسناد ساواک صفحه 63
