تاریخ سند: 21 مرداد 1353
موضوع : غیرنظامی درویش کریمی قطب آباد
متن سند:
از ضد اطلاعات گارد شاهنشاهی (شعبه 1)
به : تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور شماره : 10 /07 /507(ش)
روز 13 /5 /53 غیرنظامی درویش کریمی قطب آباد، ساکن تهران، خیابان
ناصر خسرو کوچه جنب گاراژ شمس العماره مسافرخانه اسلام درویش با
مراجعه به ضد اطلاعات گارد شاهنشاهی اظهارات زیر را نموده است :
1ـ حدود یکسال قبل که در
منزل آقای شیخ حسین
لنکرانی واقع در گلوبندک
کوچه شیخ فضل اللّه کار
می کردم متوجه شدم که
اعمال زیر در منزل وی
انجام می گیرد که در حال
حاضر هم به همین منوال
ادامه دارد :
الف ـ نامبرده دارای یک
دستگاه فرستنده و گیرنده
می باشد که [به] وسیله آن
مرتب با آیت الله خمینی در
تماس بوده و دستورات وی
را اجرا می نماید.
ب ـ کلیه اعلامیه ها و
کتابهای مضره ای که از طرف آیت الله خمینی منتشر می گردد به منزل حسین
لنکرانی فرستاده می شود و از این طریق [به] وسیله عواملی که شخص مزبور در
اختیار دارد در تهران و شهرستانها بین اشخاص تقسیم می گردد.
پ ـ یکی از برادران حسین لنکرانی با دکتر کشاورز1 که در شوروی بسر می برد
مکاتبه دارد و مرتبا به منزل وی رفت و آمد می نماید.
ت ـ اکثر دانشجویان منحرف و طرفدار دکتر مصدق بطور مخفیانه به منزل حسین
لنکرانی رفت وآمد می نمایند.
و از وی دستور می گیرند.
ث ـ دکتر علی کیا که زندانی فراری می باشد اکثرا اوقات خود را در منزل حسین
لنکرانی می گذراند.
ج ـ یکی از پیش نمازهای شهرستان تبریز بنام سید محمد طباطبایی1 قاضی که
از اشخاص با نفوذ آن منطقه می باشد [به] وسیله بیسیم با حسین لنکرانی در
تماس می باشد و بدینوسیله با هم مشورت می کنند.
2ـ وضع عراقیهای مقیم تهران :
الف ـ مقابل گاراژ شمس العماره دو برادر عراقی عصرها عده ای را دور خود جمع
کرده و با گرفتن رادیو عراق
آنان را علیه امنیت داخلی
ایران تحریک می نمایند.
ب ـ در خیابان ناصر خسرو
کوچه مروی عده ای عراقی
زندگی می کنند که اکثرا
درجه دار ارتش عراق
بوده اند که برای جاسوسی
به ایران آمده اند و دارای دو
شناسنامه و دو گذرنامه
می باشند و مرتبا به عراق
رفت و آمد می کنند و [به]
وسیله یک نفر عراقی بنام
آسید علی ذرتین که در
همین محل سکونت دارد
تقویت مالی می شوند.
پ ـ حاج اسداللّه ریسمانچی که در بازار تجارتخانه دارد و حاج محمود لولاچی
که در خیابان ناصرخسرو به شغل تجارت اشتغال دارد و همه ساله مبلغی حدود
6 میلیون تومان به عراقی ها می دهند تا بتوانند به راحتی وسائلی را که احتیاج
دارند از کشور عراق وارد نموده و در ایران از آن استفاده نمایند.
3ـ نارضایتی مردم از دولت و مقامات مختلف :
الف ـ مردم از گرانی اجناس و هزینه سرسام آور زندگی به ستوه آمده اند و بیم آن
می رود که اقدام به اعمالی نمایند که موجب گردد خائنین به وطن از این موضوع
به نفع خود سوء استفاده نمایند.
ب : در قم آقای صدری رئیس اداره منابع طبیعی و حسن اعرابی رئیس دارائی شهرستان مزبور که از
اشخاص با سابقه و توده ای سابق بوده اند به عناوین مختلف از مردم اخاذی می نمایند.
پ ـ در دروازه غار کوچه معصومی کافه شعبان دژبان کلیه مواد مخدری (حشیش) که در ایران تهیه
می شود جمع آوری می گردد و وسیله اشخاص ناباب و قاچاقچی بین اشخاص در تهران توزیع می گردد و
مقدار قابل توجهی از آن به کشورهای خارج حمل می شود.
بدینوسیله مراتب جهت آگاهی و هرگونه اقدام لازم اعلام می گردد.
فرمانده گارد شاهنشاهی ـ سپهبد محسن هاشمی نژاد
از طرف سرلشگر مهدی رحیمی 21 /5
آقای باقری مراتب به ساواک تهران منعکس و تحقیق لازم به عمل آید.
اداره کل سوم 23 /5 /53
محترما تکثیر شده و در پرونده های فوق بایگانی شود.
توضیحات سند:
1ـ فریدون کشاورز در سال
1286 در گیلان متولد شد.
پدر
حسن وکیل التجار گیلان حرفه
تجارت داشت و دو دوره هم به
وکالت مجلس رسیده بود.
کشاورز پس از تحصیلات
متوسطه در ایران به فرانسه
رفت و در رشته پزشکی
تخصص خود را در زمینه
کودکان گرفت.
پس از بازگشت
به تدریس و طبابت مشغول شد.
با اشغال ایران توسط متفقین و
تأسیس حزب توده، به مرکزیت
حزب راه یافت و از فعالین
گردید.
روزنامه وزیر را منتشر
نمود.
در دوره چهاردهم به
مجلس رفت و عضو فراکسیون
حزب توده بود.
با روی کار
آمدن قوام السلطنه و سازش
پشت پرده به کابینه راه یافت.
پس از پایان وزارت به فعالیت
حزبی روی آورد.
در سال
1327 زندگی مخفی را آغاز و
در سال 1329 به شوروی
پناهنده شد.
با آغاز درگیری
چین و شوروی به سوی مائو
تمایل پیدا کرد.
مدتی عضو
سازمان انقلابی حزب توده بود،
سپس از فعالیت کناره و با
انتشار کتاب «من کمیته مرکزی
حزب توده ایران را متهم
می کنم» بخشی از حقایق پنهان
حزب و رهبران آن را آشکار
نمود.
از آن پس در مطبوعات
خارج از کشور به نویسندگی
روی آورد.
وی با انتشار خاطرات خود به
افشای ماهیت، اهداف، کارنامه
حزب اقدام نمود.
او هیچگاه به
ایران بازنگشت و در حزب
همچنان وفادار ماند.
1ـ شهید آیت الله سید محمد
قاضی طباطبایی، از سادات
حسینی در خانواده ای روحانی
در شهر تبریز متولد شد و پس از
کسب مقدمات علوم دینی در
سال 1319 به قم رفت و سالها
از محضر امام خمینی و آیات
عظام سید محمدحجت کوه
کمره ای و سیدصدرالدین صدر
و سیدمحمدرضا گلپایگانی بهره
جست.
در سال 1328 به نجف
مشرف گشت و پس از سه سال
اقامت در نجف در سال 1331
ناگزیر به بازگشت به تبریز شد.
وی در نهضت امام خمینی و
بسیج مردم آذربایجان نقش اول
را ایفا می نمود و در پیروزی
انقلاب نقش برجسته ای داشت.
وی در خرداد سال 42 بازداشت
و در زندان قزل قلعه زندانی و
سپس به عراق تبعید شد.
آیت الله
قاضی در سال 1347 نیز به
بافت کرمان و زنجان تبعید شد.
وی رهبری قیام خونین 29
بهمن تبریز در سال 56 را
عهده دار بود و سرانجام در 11
آبان ماه سال 1358 به دست
گروهک فرقان به شهادت رسید.
از تألیفات وی بیش از 43 کتاب
و مقاله به زبان فارسی و عربی
برشمرده اند و خدمات فرهنگی
و عمرانی زیادی از او به یادگار
مانده است.
(ر.ک : قاضی
طباطبایی، قله شجاعت و ایثار،
در مجموعه دیدار با ابرار)
منبع:
کتاب
شیخ حسین لنکرانی به روایت اسناد ساواک صفحه 502