تاریخ سند: 5 اسفند 1314
ستاد ارتش
متن سند:
13141205
کشف تلگراف لشگر ۳ از رضائیه
اسم کشف کننده معین انصاری
نمره وارده 6984
(ارکان حرب کل قشون)
مرموزات
تاریخ وصول 5 /12 /1314
تاریخ کشف ماه ۱۳۱
تاریخ اصل 4 /12 /1314
تاریخ مخابره - ماه ۱۳۱
مرجع--40
ستاد ارتش
عطف [به] امریه نمره6957-3 /12 /14 که برای ستاد ارتش پوشیده نخواهد بود، لشگر با مسئولیتی را که عهده دار است در به دست آوردن اطلاعات و تعقیب کوچکترین مسموعات و تقدیم راپرتهای مهمه به ستاد ارتش، صرف نظر و خودداری نکرده و نخواهد کرد. راجع به مراتب مرقومه به محض حصول اطلاع از اینکه صحبتهایی در بین بیگ زادهها رخ داده فورا رئیس انتظامات را به محل اعزام [کرده] و پس از بازدید و تفتیشات محلی و ملاقات حاج بابا شیخ که مسموع شده بود اشخاص مذکور از او تقاضای تکلیف نمودهاند، راپرت داده است. پس از ملاقات خوانین بیگ زاده خبری که باعث نگرانی باشد، مشهود نگردیده؛ فقط در اطراف رفع حجاب و اینکه لشگر به آنها آزادانه اخطار کرده است، خوانین نزدیک به شهر و متمکن برای عمران شهر به ساوجبلاغ اسکان یابند، دلتنگی حاصل نمودهاند، که راجع به حجاب در بین عشایر منطقه لشگر با دستوراتی که داده شده به سهولت و با وضعیت ساده عملی شده و میشود. چنانچه بر طبق راپرتهای واصله خوانین منگور1" و طوایف دیگر سرحدی خانه2 و سایر اکراد منطقه شاهپور3" و غیره به تشکیل مجلس جشن هم اقدام نمودهاند و معلوم شده انتشار قضیه بیگ زادگان از طرف مدیر دبستان بوکان4 بوده که چون دلتنگی خوانین را احساس نموده است، با عدم اطلاعی که از وضعیت آنان این قبیل اشخاص دارند به طور سطحی به تقدیم راپرت اقدام مینمایند. و به علاوه راپرت دیگری هم راجع به شیخ اسماعیل نام شنیده شد که در دهات مشغول گردش و ملاقات و تبلیغ اکراد است. و روزنامههایی هم با لسان کردی بین اکراد منتشر شده که آن هم به محض اطلاع تعقیب و نه تنها معلوم شد که تراوش خبر از طرف رئیس مالیه5 بوده و شیخ اسماعیل مذکور ساکن اشنویه و شخص فقیری است که برای جمع آوری زکات حسب المعمول به دیدن ملاکین و خوانین رفته و برای پیشرفت عملیات دولت نیز اهالی را موعظه و ابدأ حرفی برخلاف از او تراوش ننموده که بر اثر احضار به رضائیه حاضر گردیده بلکه با تفتیشات لازمه موضوع انتشار روزنامه عراقی را هم در بین اکراد تکذیب نموده است که مراتب راجع به بیگ زادگان بوکان مفصلا طی نمره ۲۲۵۰ دوم [ماه] جاری کتباً به عرض رسیده و با این حال برای اینکه منطقه مذکور بیشتر تحت نظر قرار داده شود، یک نفر افسر مطلع مخصوصا به بوکان اعزام که کاملا وضعیات خوانین را تحت مراقبت مستقیم قرار داده، در خاتمه با عرض مراتب لشگر با صدور دستورات و اقدامات اساسی به اجرای منویات ذات اقدس اعلیحضرت همایون شاهنشاهی در بین اکراد و عشابر اشتغال داشته و دارد و به طوری که قبلا هم عرض شده اوامر همیشه نصب العین [ است] چنانچه مرتکبین هم پیدا شوند البته بر طبق دستور صادره با آنها رفتار [خواهد شد] و مراتب به عرض خواهد رسید.
عیناً به شرف عرض خواهد رسید.
4 /12 /14- نمره ۲۲۵۳
سرلشگر شاه بختی
6 /12 /14
توضیحات سند:
١ - ایل منگور از طوایف کردی هستند که به طایفه های: عبدالله بایزیدی، مروت، کاکا عباس، محمودی، رزق خدر تقسیم میشود. این ایل با ایلات دیگر در اطراف مهاباد زندگی میکنند و جزء آن دسته از ایلات و عشایری هستند که به همراه ایلات: مکریها و شکاکها در مهاباد تخته قاپو شدند. به همین خاطر دهستانهای بخش حومه شهرستان مهاباد را منگور مینامند. این دهستان در جنوب باختری مهاباد واقع است و از نظر آب و هوا کوهستانی و سردسیر است. این دهستان ۷۹ آبادی دارد که جمعیت آن نیز نزدیک به ده هزار نفر میشود و محصولات آن غلات، توتون، حبوبات و لبنیات است. (ر.ک: شرح زندگانی من، عبداله مستوفی، جلد سوم، صفحه ۵۰۶ و گلگون کفنان...، سرتیپ یکرنگیان، صفحه ۳۲۵ و فرهنگ آبادیهای ایران، دکتر لطف الله مفخم، صفحه ۴۵۷ و فرهنگ معین)
۲- خانه، نام قبلی شهر پیرانشهر بوده که از توابع شهرستان مهاباد شمرده میشد (ر.ک به تاریخ، فرهنگ... مکریان صفحه ۶۹۵)
٣- از بخشهای تابعه شهرستان خوی در استان چهارم (ارومیه - رضائیه) است. نام اصلی آن سلماس است که توسط رژیم پهلوی به شاهپور تغییر یافت. مهمترین قوم کرد در اطراف سلماس قوم «شکاک» بود. در سال ۱۹۰۵م [۱۲۸۳ ش] جعفر آقا، ریاست ایل شکاک را به عهده داشت. ارتفاعات سلماس در سر حد ترکیه در تصرف این ایل بود و میان اهالی و کردهای این منطقه روابط بسیار تیره بود. جعفر آقا پسر محمد آقا و برادر بزرگ اسماعیل آقا معروف به «سمیتقو» است که بعد از سالها جنگ و گریز با رژیم رضاخان در سال ۱۳۰۹ ش کشته میشود. (ر.ک : ایران امروز، اوژن اوبن، ترجمه علی اصغر سعیدی و بخشنامه مورخه ۱۳۱۷/۱/۲۰ ش ستاد ارتش، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات).
۴- بوکان از بخشهای تابعه شهرستان مهاباد در استان چهارم (ارومیه - رضائیه) بوده است. بوکان از شمال به میاندوآب، از جنوب به بخش حومه سقز، از خاور به بخش شاهین دژ و از باختر به بخش حومه مهاباد محدود است. دارای آب و هوای سرد در زمستان و نسبتا گرم در تابستان است. جمعیت بوکان در زمان ناصرالدین شاه قاجار در حدود دوازده خانوار و جمعا ۶۰ نفر بوده و در سال ۱۳۴۵ ش ۹۳۵۷ نفر بوده است. دارای سه دهستان بنامهای آختاجی، بهی، ترجان است. آختاجی شامل ۴۸ آبادی، بهی۶۲ آبادی، و ترجان ۳۸ آبادی است. و اولین مدرسه ابتدایی دولتی در بوکان در سال ۱۳۰۷ شمسی تأسیس گردیده و اولین مدیر آن آقای مهدی شیبانی اهل تبریز و اولین معلم مرحوم شیخ حسن کاظمی مکری اهل بوکان بوده است. بعد از شیبانی به ترتیب ورقائیان، حسن مدرسی و سلیمان امیری مدیر مدرسه بودند (بدون ذکر تاریخ مسئولیت و اتمام آن). (ر.ک : بخشنامه قبل و تاریخ، فرهنگ و ادب مکریان، ابراهیم افخمی، صفحه ۲۵).
۵- اولین رئیس مالیه بوکان فردی به نام عباسعلی نظری بود. (بدون تاریخ) (همان، صفحه ۶۱).
منبع:
کتاب
تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد صفحه 253