تاریخ سند: 7 شهریور 1356
موضوع: سخنرانى سید عبدالحسین دستغیب
متن سند:
از : 7/ ه 1 تاریخ : 7 /6 /36
به : 312 شماره : 12027/ه1
موضوع: سخنرانى سید عبدالحسین دستغیب
13560607
نامبرده بالا در روى منبر مطالبى بشرح زیر عنوان نموده است.
1ـ در ساعت 1415 روز 31 /5 /36 در مسجد جامع عتیق ضمن گفتارى درباره خداشناسى اظهار داشته این دنیا فانى و آن دنیا باقى است هر که در عالم ملکوت برود آن وقت مىبیند که وجود خدا در آن عالم چه ملکوتهائى است. در این دنیا اگر میلیونها تومان هم داشته باشید از چنگ مردن فرار نخواهید کرد و فنا-مىشوید و مىگویند حکم، حکم شاه است مگر شاه و دیگران همه از یک نطفه نیستند مگر شاه چهار چشم دارد و دیگران دو چشم این را مثال مىزنم مىگوینـد ملک اسـت و یا رئیس جمهور است بله رئیس جمهور. مورچهها در قبر به سراغش مىآیند سلطان محمود بعد از مردن به خواب یک نفر مىآید و به او مىگوید-سلطان چطور هستى. جواب میدهد به من سلطان نگوئید ما در دنیا اشتباه کردیم سلطان دیگرى است. آدم پول دار مردنش هم بدبختى است اگر پول دار هم باشد باید بعد از مرگ به عدلیه و دادگسترى مراجعت کند.
2ـ در ساعت 1410 روز 3 /6 /36 یاد شده در مسجد جامع اظهار داشت تخت جائى است که در آن حکمرانى میشود تخت سلطنت جائى است که پادشاه در آن مىنشیند و وزیران را براى دادن گزارش
مملکت حکم مىکند تختها بر روى آب قرار دارند و شیراز که محل علم بوده و بزرگانى پرورده است این روزها جشن هنر در آن گرفتهاند آیا رقاصه هم هنرمند است مىگویند جشن خوکها. رقص خوکها و زن و مرد هم مانند خوک میرقصند و مؤسس و آنهائى که مىروند براى تماشاى آن میمون و خوک هستند که لعنت خدا بر آنها باشد هر چه مىگویند بابا کشور ایران مسلمان و اسلامى است و این جوانها را به راه بد نکشانید مگر کسى گوش به حرف میدهد صداى مردم بلند شده یک وقت نمیشود جلوى آنها را گرفت مسئولین باید از این کار بگذرند کار خوبى نیست.
3ـ ساعت 1430 روز 4 /6 /36 در مسجد جامع ضمن سخنرانى دینى اظهار داشته است ما میگوئیم این جشن بد است چطور آنها مثل خوک دنبال هم مىافتند (اروپائیها) ما نیفتیم. ما این همه روى منبر داد میزنیم. شما که غرض ندارید شما که مىخواهید ایران را خراب کنید. نادانید. از روى نادانى مىخواهید مذهب را بگیرید مىخواهید کمونیستش کنید. کشور ایران به این مهمى عفتى که در ایران بوده است حالا شما رقاص بیاورید. خوک نر و ماده براى اظهار تنفر گفتم استعمار اروپائى هنوز ایران بدبخت نیست یعنى مثل شما نیست حتى چند جوان ایرانى از بس برنامه زننده بوده جلو چشم خود را گرفتهاند شما ندانسته پرده حیا را پاره مىکنید. اگر مىخواهید کارى نکنید که مردم دین نداشته باشند جراید را بخوانید همین تهران زن در جلو شوهرش ربوده شد. دیگر کسى جرأت ندارد خیابان بیاید ایران هنوز ماه رمضان دارد. اما قصد داشتند مسجد را تعطیل کنند که اولیاء امور قول دادند جشن هنر تعطیل شود و آن هم براى همیشه خدایا جشن هنر را
موقوف فرما که در سال آتى هم در کشور اسلامى انجام نگیرد. آقاى محلاتى گفتهاند اگر امشب تعطیل نشود فردا علماء مساجد را تعطیل مىنمایند.
نظریه شنبه: خبر صحت دارد.
نظریه یکشنبه: مصادف بودن جشن هنر با ایام ماه مبارک رمضان و تشکیل جلسات مذهبى و سر و صداى نمایش (خوک.بچه. آتش) موجب ناراحتى اکثریت روحانیون و متعصبین مذهبى گردیده است که همگى در روى منابر بشرح این نمایشنامه و اثرات آن پرداختهاند و با عطف توجه به اینکه خاطره این نمایشات و اثرات سخنرانیهاى وعاظ در مردم موجب بدبینى و امکان هر نوع عکسالعمل را بوجود مىآورد ضرورى است بمنظور جلوگیرى از وقوع چنین اتفاقاتى از هم اکنون مسئولین جشن و هنر در جهت چگونگى برگزارى این جشن در سالهاى آینده و همچنین انتخاب نمایشات و در نظر گرفتن روزهاى جشن با ایام سوگوارى و ماههاى رمضان و محرم تدابیرى اتخاذ نمایند. پیمان
نظریه چهارشنبه: چنانچه امکان داده شود وعاظ برنامه تحریکات خود را بیشتر و مسائل دیگرى را نیز عنوان و موجبات بدبینى و تنفر مردم را نسبت به مقامات عالى کشور فراهم مىسازند اصلح است به فرد فرد روحانیون تذکرات لازم داده شود که از عنوان مطالب غیر مذهبى در بالاى منبر خوددارى نمایند. خورشید
نظریه 7 / ه : معمم مزبور فردیست قشرى و مسن و فاقد دانش و اطلاعات کافى و خود را وابسته به خمینى مىداند و فعالیتهایى در این زمینه بطور آشکار و پنهان داشته است. 2 ـ در نیمه اول سال 2529 به علت سخنرانى تحریکآمیز خلاف مصالح ممنوع المنبر شده 3 ـ اتهامات دیگرى از جمله تحریک به شکستن شیشه مغازهها و سینما بعد از ختم شریعتى1 (موضوع گزارش ـــ) و نظائر آن دارد 4 ـ شهربانى فارس براى نامبرده تقاضاى تشکیل کمیسیون امنیت اجتماعى نموده ولى نظر آقاى آزمون استاندار فارس اینست که تشکیل جلسه به بعد از ماه مبارک رمضان موکول شود 5 ـ در صورت تصویب تقاضا میشود تا تشکیل کمیسیون امنیت اجتماعى و صدور رأى مقتضى ممنوع المنبر مقرر فرمایند نظریه اعلام نمایند.
توضیحات سند:
1ـ دکتر على شریعتى در سال 1312 در مزینان از توابع سبزوار متولد شد. پدرش محمد تقى شریعتى اولین معلم او بود. تحصیلات را در مشهد به پایان رسانید. در 18 سالگى در یک روستا مشغول تدریس شد. سپس در دانشگاه مشهد به ادامه تحصیل پرداخت و از سال 1338 با بورس تحصیلى به دانشگاه سوربن فرانسه راه یافت. در سال 1343 به ایران بازگشت و در مرز دستگیر و روانه زندان شد. پس از آزادى به تدریس مشغول شد و در سالهاى 1347 ـ 1350 در حسینیه ارشاد سخنرانىها و سمینارهائى پیرامون جامعهشناسى و موضوعات و مباحث اسلامى و دینى ترتیب مىداد. دکتر شریعتى در سال 1356 به انگلستان رفت و پس از اندکى بطور مشکوک در گذشت.
منبع:
کتاب
جشن هنر شیراز به روایت اسناد ساواک صفحه 392