تاریخ سند: 15 فروردین 1356
موضوع: حسن روحانی فرزند اسداله شغل واعظ
متن سند:
از: 26/ ﻫ تاریخ: 15 /1 /2536[1356] 13560115
به: 312 شماره: 1014 /26 ﻫ
موضوع: حسن روحانی فرزند اسداله شغل واعظ
صبح روز 4 /1 /2536 نامبرده بالا ضمن سخنرانی مذهبی در منزل محمدعلی یارب اظهار داشته: میگویند رسولالله فرموده افتخار من این است که در زمان پادشاه عادل قدم در این عالم گذاشتم. همه عالم باید به پیغمبر اسلام افتخار بکنند. آیا پیغمبر به یک ستمگر افتخار میکند. در هرحال انوشیروان تصمیم میگیرد شورائی تشکیل دهد، شورائی از یک گروه خاصی مرکب از چند نفر نظامی، روحانی و دبیر. پس از تشکیل شورا یکی از دبیران که سمت دفترداری و دیوانداری داشته اشتباه میکند و چون فکر میکرده شورا آزاد است و همه میتوانند اظهارنظر کنند پس از عنوان مسئلهای از طرف انوشیروان نامبرده به موضوع اعتراض و نظر خود را ابراز میدارد، در این موقع مشارالیه ضمن اشاره به نوشته مورخین اظهار میدارد با همان قلمدان و چوب قلمدان آنقدر به صورت دبیر مذکور میزنند تا از سیمایش خون جاری میشود و در اثر همین ضربات از بین میرود به خاطر اینکه چرا یک نفر در برابر خدای ایرانی با لحن اعتراض سخن گفته است و در خاتمه گفتارش به شورای رسولالله و اینکه همه اعضاء آن با آزادی کامل اظهار نظر مینمودهاند اشاره نموده است.
نظریه شنبه: اظهار مطالب فوق از طرف نامبرده بالا صحت دارد.
نظریه سه شنبه: نظریه شنبه مورد تأیید است. 2. وسیله مسئولین امر به نامبرده و بانی مجلس تذکر و توجه لازم داده شده و روز 15 /1 /36 مجلس وعظ و سخنرانی وی در یزد خاتمه میپذیرد. اورنگ
نظریه 26 ﻫ : نظریه سهشنبه مورد تأیید است.
آقای کنونی بهرهبرداری شود 18 /1
موضوعی یزد
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 1 صفحه 498