تاریخ سند: 25 خرداد 1354
موضوع: حوادث اخیر قم
متن سند:
رونوشت گزارش خبر شماره 26773 /20 ﻫ 12 ـ 25 /3 /54
موضوع: حوادث اخیر قم
1ـ دو سه روز قبل از 15 سال جاری1 در مدرسه فیضیه قم سخنرانیهایی انجام و احتمالاً شعارهایی داده شده تا اینکه شب 15 /3 /54 مجلس فاتحهای تشکیل و در شب 16 /3 /54 پس از نماز جماعت مغرب و عشا از بلندگوهای مدرسه مذکور شعارهایی دادهاند و سرانجام عصر شنبه 17 /3 /54 با مداخله مأمورین انتظامی جریان پایان مییابد.
2ـ روز 18 /3 /54 مراجع تقلید از قبیل شریعتمداری ـ گلپایگانی ـ نجفی در منزل شیخ مرتضی حائری جتماع کرده تا درباره حوادث صحبت نمایند ولی پس از آگاهی طلاب آنان جلو منزل نامبرده آمده و حائری اظهار میدارد راضی نیستم در خانه من بیایید آنها میگویند ما در کوچه ایستادهایم و در نتیجه سخنان تندی بین طلاب و حائری رد و بدل می گردد.
3ـ روز 19 /3 /54 آقایان مراجع در منزل سیدمحمدحسین طباطبائی جمع میشوند طلاب پس از اطلاع به منزل وی مراجعه مینمایند و هنگام خروج مرعشی و گلپایگانی جلوی آنان را میگیرند و پس از اینکه آقای شریعتمداری از منزل خارج میشود طلاب به ایشان برخورد و آیتاله شریعتمداری اظهار میدارد خبیثها بروید معلوم نیست شما طلبهاید یا نه. آنها هم داد زده میگویند شما لیاقت مرجعیت را ندارید.
4ـ روز 20 /3 /54 آقای گلپایگانی از برخی مدرسین قم دعوت میکند که ساعت 8 صبح به منزل ایشان بروند که آقایان ناصر مکارم شیرازی . حسین نوری . صلواتی . غروی و وحید و بعضی دیگر میروند. آقای گلپایگانی پس از اظهار تأسف میگوید از شما می خواهیم این طلاب را آرام کنیم. و اینها اجازه دهند ما بنشینیم با آقای شریعتمداری کاری انجام دهیم و اضافه مینماید که من در این دو سه روز بیش از سی مرتبه به آقای شریعتمداری تلفن کردهام اما طلاب نمیگذارند که ما کار کنیم در این جلسه مکارم شیرازی پیشنهاداتی بشرح زیر اظهار میدارد:
الف ـ باید علاج واقعه را قبل از وقوع کرد و نگذارند چنین حوادثی پیش آید و برای جلوگیری از تکرار این واقعه از آمدن افراد کم سن و سال و نوجوان به حوزه علمیه جلوگیری شود و چون این عده کمتر از 20 سال دارند باید حوزه یک مدرسه عالی و دوره نهایی داشته باشد.
ب ـ به درددل طلاب رسیدگی شود اینها خواستههائی دارند و وقتی توجه نشود این مسائل پیش میآید.
پ ـ آقایان از دولت بخواهند که آمار دستگیرشدگان را بدهند تا معلوم شود کدام یک طلبه هستند و کدام نیستند.
ت ـ آقایان از رفتن به نماز فعلاً خودداری کنند تا تکلیف نماز آقای اراکی در مدرسه فیضیه روشن شود.
آقای گلپایگانی اظهار نموده بنظر من مدرسه فیضیه اهمیت بسیار دارد و اگر این مرکز بدست دولت بیافتد گرفتن مدرسههای دینی شهرستانها خیلی آسان خواهد بود ما باید کوشش کنیم تا مجدداً مدرسه را در تصرف خودمان بگیریم .
نظریه شنبه: نظری ندارد.
نظریه چهارشنبه: شنبه در اظهارات خود صادق میباشد ضمناً به وی آموزش داده شده هرگونه اجبار واصله در این زمینه را به موقع گزارش نماید.
اصل در 161111 است در پرونده 75862 بایگانی شود.23 /7 /54
توضیحات سند:
1. پانزده خرداد 1354، مراسم بزرگداشت شهداى پانزده خرداد 1342 که همه ساله از سوى طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه برگزار مىگردید، برپا شد و به تظاهرات علیه رژیم مبدل گشت. بطورى که وقتى مأمورین رژیم قصد خارج کردن طلاب را از مدرسه داشتند، آنها با امتناع از این کار دست به تحصن زدند. در پى این تحصن، رژیم درهاى مدرسه را بست و متحصنین را در آن جا محبوس کرد؛ بطورى که حتى از رساندن مواد غذایى از خارج به آنها ممانعت مىشد. در شانزده خرداد، به طلاب متحصن در مدرسه فیضیه ـ که مأمورین رژیم از رساندن مواد غذایى به آنها خوددارى مىکردند ـ مقدارى مواد خوراکى از سوى طلاب خارج از مدرسه رسید. همچنین برخى توانستند از پنجرههاى پشت مدرسه بگریزند فرداى آن روز (هفده خرداد 1354)، طلاب محبوس در مدرسه فیضیه به نشان سرخى خون شهید، پرچم سرخى را بر فراز بام مدرسه افراشتند این موضوع، دستمایهاى براى جوسازى رژیم علیه آنها گردید؛ بطورى که روزنامههاى وابسته نوشتند : اینها عدهاى از طرفداران شوروى هستند و پرچم سرخ را که علامت کمونیستهاست، برافراشتهاند. البته به این طریق، خبر مدرسه فیضیه ـ اگر چه تحریف شده ـ در کشور منتشر شد و علاقهمندان به روحانیت بطور ضمنى در جریان خبر قرار گرفتند. منابع تبلیغاتى رژیم ـ که ناچار به عدم سانسور خبر حرکت طلاب حوزه علمیه قم شده بودند ـ در روزهاى پانزده و هفده خرداد ماه 1354 نوشتند: در لباس روحانیت، اخلالگران در قم دست به اغتشاش زدند! اخلالگران ماسک به چهره زده، شعار کمونیستى مىدادند و پرچم سرخ برافراشته بودند و با چوب و چماق به مأمورین انتظامى حمله بردند. عدهاى از محرکان و اخلالگران، شناخته و بازداشت شدند و در بازرسى محل سکونت اخلالگران بمب دستساز کشف شد.
سرانجام با حمله مأمورین رژیم به مدرسه فیضیه و ضرب و شتم طلاب متحصن عدهاى از طلاب روانه زندان و گروهى دیگر به سربازخانه گسیل گشتند. لذا برخى از طلاب از فرصت استفاده کرده و در سربازخانهها به فراگیرى فنون نظامى پرداختند.
ر. ک : هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامى، غلامرضا کرباسچى، ج 2، صفحات 632 ـ 633.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 325