تاریخ سند: 25 آبان 1357
موضوع: دستگیری 9 نفر در گرگان
متن سند:
شماره: 4245 /2 ﻫ 1 تاریخ:25 /8 /1357
از: سازمان اطلاعات و امنیت مازندران 2 ﻫ
به: مدیریت کل اداره سوم /312
موضوع: دستگیری 9 نفر در گرگان
پیرو شماره 4228 /2 ﻫ 1- 22 /8 /57
در اجرای اوامر تیمسار ریاست ساواک پس از اینکه 9 نفر محرکین تظاهرات و اغتشاشات در گرگان که در بازداشت بودند مرخص شدند چند نفر از محترمین و مقامات ازجمله رئیس دادگستری و دادستان گرگان از اینکه ساواک با اقدام سریع خود از وقوع یک فاجعه حتمی جلوگیری نموده است تشکر کردند که به هریک پاسخ مقتضی و مناسب داده شد. در مکالمهای که رئیس دادگستری و دادستان گرگان با اینجانب داشتند پس از تشکر فراوان و تایید ساواک گفتند واقعاً اگر یک ساعت بیشتر تاخیر میشد فاجعهای رخ میداد که شاید در سطح کشور تاثیر میگذاشت زیرا با اینکه عده زیادی از تظاهرکنندگان به علت بارندگی و شروع تاریکی محل را ترک کرده بودند معهذا حدود 6000 نفر دیگر همچنان دادگستری را در محاصره داشتند و مرتباً با رفتار و گفتار عصبانیت خود را نشان میدادند و حتی عدهای به داخل سالن و دفاتر و اتاقهای دادگستری آمده و تهدیدهایی میکردند و وقتی هم به آنها گفته شد به فرمانداری مراجعه کنید تا از طریق جناب استاندار اقداماتی بشود پاسخ دادند فرمانداری را هم با خاک یکسان میکنیم. آقای دادستان اضافه کردند که حدود 4 هزار پرونده جاری و در دست اقدام داریم که بعضاً مدعی 5 میلیون تومانی هم دارد و من نمیدانم اگر اقدامات ساواک نبود علاوه بر آنکه همه دادگستری گرگان با خاک یکسان میشد و همه ما کشته میشدیم وضع به کجا کشانده میشد. اضافه کردند ماموران انتظامی میبایست جلوگیری کنند و اجازه ندهند که این عده به طرف دادگستری سرازیر شوند و باید مسیر آنها را منحرف کنند و راه آنها را سد نمایند چون اگر همین رویه ادامه یابد معلوم نیست چه خواهد شد و هیچ کس تامین نخواهد داشت. در پاسخ به آقایان گفته شد به خاطر تشکری که از اقدام ساواک میفرمایید سپاسگزارم و خوشحالم که کماکان ساواک از وقوع فجایع با اقدام سریع جلوگیری کرده است و شماها که در مصدر قضا هستید این موضوع را توجه فرمودهاید که برای من مهم است اما آیا راه حل پیشنهادی شما فقط این است که پلیس عبور مهاجمان و اغتشاشگران را به طرف دادگستری سد کند؟ آیا در این صورت اگر اقامه دعوا برعلیه پلیس بشود شما به پلیس حق میدهید یا به شاکی؟ مسلماً به شاکی! چون خواهید گفت که جرمی از کسی سر نزده که پلیس دخالت کرده! به علاوه اگر پلیس به عنوان احتمال اخلال نظم اقدام کنند و منجر به جرح و ضرب بشود که مسلماً خواهد شد آیا پاسخ دوستان قضایی خودتان را میتوانید بدهید؟
در آمل برای اینکه پلیس از ادامه اغتشاش و آشوب و آتشسوزی جلوگیری کند مجبور به دخالت شد اما برعلیه پلیس اعلام جرم کردند و آنها را متهم به قتل نمودند. آقایان جوابی نداشتند و گفتند البته تصدیق میکنیم که تعدادی از همکاران ما هم گمراه هستند، از آقایان سوال شد شما میفرمایید ما را حفظ کنید پلیس هم اگر اقدام کرد او را مقصر میدانیم امنیت و آرامش هم میخواهیم و اگر پلیس ضرورتاً برای ایجاد امنیت و آرامش اعمال قدرت کرد او را مذمت و تعقیب قانونی میکنید و از طرفی همانطور که در شهر گرگان کراراً مشاهده نمودید و در سایر شهرهای استان نیز نظایر فراوان دارد آشوبطلبان در چهرههای گوناگون مرتباً به آشوبگری و اغتشاش مبادرت مینمایند پس شما میخواهید امنیت به چه صورت و با چه اقدامی تامین شود؟ آقایان در پاسخ مطالبی گفتند که خود در ادامه مذاکره متوجه شدند حرفهایشان منطقی نیست لذا نگرانی و التهاب شدید خود را از ادامه وضع موجود تشریح کردند که گفته شد بهتر است نظر و پیشنهادهای خود را با تشریح اعمال اخلالگران به وزیر دادگستری منعکس نمایند و مخصوصاً اعمال و رفتار توام با عناد بعضی از قضات را که منجر به ایجاد احتیاط نامعقول در پرسنل انتظامی برای انجام وظایف شده تشریح کنند شاید خود دادگستری تصمیماتی برای جلوگیری از فعالیت افراد مزدور که به صورت محرک و مسبب اغتشاش هستند و شناسایی شدهاند اخذ نماید سپس آقای دادستان یک نفر از افراد بازداشت شده به نام صالحی را اسم برد افزود این شخص میان عدهای پرخاش کرده و گفت تو هم یکی از عوامل بازدارنده هستی علت را پرسیدم صالحی گفت همسر شما به صف ما نمیپیوند که به او جواب دادم همسر من 20 سال پیش لیسانس شده و در حال حاضر رئیس شما و امثال شما است من چطور به او تکلیف کنم که به صف شما بیاید و به علاوه همسر من به من چه ارتباطی دارد! چرا همسر خود شما شرکت نکرد صالحی که دبیر است جواب داد همسر من برای نگهداری از فرزندانش در خانه مانده آقای دادستان به او میگوید پس همسر من که دارای 3 فرزند است نباید در خانه باشد و باید دنبال شما و در صف شما باشد؟ به آقای دادستان گفته شد چرا از آقای صالحی سوال نکردید شما که یکی از خواستههایتان را به اصطلاح و به ظاهر آزادی بیان و قلم و عقیده عنوان میکنید چطور قبول ندارید که یک خانم خودش آزادانه فکر کند و عمل نماید و حتماً دنبال شما و عقاید شما باید باشد و در غیر این صورت بازدارنده است!
با عرض مراتب بالا به استحضار میرساند که در حال حاضر اکثر مردم از اقدامات آخوندها و روحانیون و افراد مزدور و محرک و از معلمین ناراحت و ناراضی هستند ولی انتظار دارند دولت با این اخلال و اخلالگران شدیداً و به طور قاطع مقابله کند نه خودشان و برای توجیه انتظار خود هم دلایلی دارند، به احتمال بسیار زیاد در هر کجا که فردی دستگیر شود چند هزار نفر با تجمع و تظاهر و تهدید آزادی او را خواستار خواهند شد و امکان دارد که این تظاهرات با اندک تحریکی تبدیل به فاجعه شود و به ضرر مسئولان هم خاتمه یابد و لذا به نظر میرسد چنانچه سیاستی باتوجه به مطالب معروضه فوق از طرف مقامات اتخاذ شود که با وضع قوانین و یا با استفاده از قوانین موجود و صدور دستورات قدرت و جرات بیشتری به ماموران انتظامی در انجام وظایف بدهند کنترل آشوبها و اغتشاشها میسر است و در غیر این صورت احتمال دارد شدت فعالیتها به هرج و مرج تبدیل شده و قابل کنترل نباشد. در خاتمه به استحضار میرساند که بازداشت نه نفر (9) در گرگان و ترخیص بعدی آنان و انجام بعضی ریزهکاریهای به موقع تا حد زیادی همچنان قدرت ساواک را نشان داده و عدهای این قدرت را ستودهاند ولی مسائل دیگری هم به شرح زیر بر ملا شده که توجه به آن را پیشنهاد مینماید:
1- سایر مسئولان در منطقه که به نحوی از انحاء در بازداشت افراد دخالت و یا مسئولیت داشته سعی کردند که فقط ساواک را برای این اقدام بنمایانند زیرا که از نتیجه کار بیاطلاع بودند و هم بیم داشتند البته با چهرههای مناسب هم رفتار میکردند.
2- بازداشت این 9 نفر در گرگان هشداری به سایر گردانندگان آشوبها داده که پنهانتر شدهاند و چهرههای تازهتری به مرور خود را نشان خواهند داد.
3- ترخیص این 9 نفر الگویی برای اغتشاشگران در مقابل اقدامات بعدی شده که مسلماً در سایر نقاط استان و شاید در سطح کشور انجام میگیرد.
4- اغتشاشکنندگان فکر میکنند قدرتشان از نیروهای انتظامی بیشتر است.
5- نیروهای انتظامی هم همچنان آن احتیاط نامعقول و نامطلوب را ادامه میدهند.
6- ضرورت تقویت روحی و نیروی اجرایی افراد انتظامی مشخص شده است.
7- انتظار و اعتقاد مردم برای دخالت افراد پلیس حتی با اعمال قدرت بیشتر شده است.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت مازندران- رخشا
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گلستان- کتاب5 صفحه 120


