تاریخ سند: 13 شهریور 1354
موضوع : حبیب اله فروغیان
متن سند:
شماره : 2417
عطف : 1691 /331ـ 11 /4 /54
نامبرده سروان هوایی سابق ارتش بود نخست از دانشکده افسری توپخانه
فارغ التحصیل و سپس به نیروی هوایی منتقل گردید و مدتی در گروه هوایی
پادگان اصفهان بود و در آنجا با شمس الدین بدیع تبریزی ستوان یکم هوایی
سابق مأنوس شد و تا اندازه ای با سازمان افسری نزدیک شد اما گویا هنوز رسما
وارد سازمان افسری نبود.
پس از مدتی به باربری
ارتش منتقل و در آنجا با
محسن میلانیان سرهنگ 2
سوار سابق مربوط شد به
طریقی که افسران فراری
درباره او می گفتند او به سبب
دستبردهایی مالی که در
باربری کرده بود ناچار شد
خود را به سازمان افسری
حزب توده بچسباند اما خود
او می گفت که من هرچه در
باربری ارتش پول به سرقت
بردم برای حزب توده بوده
است و همه را تا شاهی آخر
تحویل عبدالصمد کامبخش
داده ام از اینرو چگونگی و حقیقت موضوع زیاد روشن نگردید اما در این که
کامبخش و جانشینش کیانوری در ایران پاکترین اشخاص را وادار به دزدی
کردند شکی نیست.
فروغیان می گفت به دستیاری دو نفر مذکور در باربری
ارتش مأموریت ها و مسافرتهای قلابی برای یک کامیون ترتیب می دادیم و من
همه آنها را بار می زدم و با یک رفتن و برگشتن به اصفهان و شیراز پول بزرگی
دریافت می کردیم و آن را برای مخارج حزب در اختیار کامبخش می گذاشتیم.
در باکو مدتی توسط حسن نظری با غلام یحیی نزدیک شد چنانکه غلام یحیی او
را نامزد کار در گروه افسرانی که می بایستی بعدها کار پارتیزانی کنند کرد و یک
بار هم همراه حسن نظری ستوان یکم سابق هوایی و احمد علی رصدی سروان
سابق توپخانه و چند نفر دیگر برای آموزش گروه به اصطلاح فدایی به شکی
(یکی از بخشهای شمال آذربایجان) رفت و او حتی در گروه غلام یحیی که با
گروه پناهیان سرهنگ یک ستاد سابق به جان هم افتاده بودند فعال بود.
او دوره مدرسه باکو را با دیگر افسران فراری و رهبران حزب گذرانید و در باکو با
یک دختر آلمانی الاصل دوست شده ازدواج کرد که از او 3 یا 4 فرزند دارد.
مشارالیه بعدها با کمک
کامبخش به مسکو منتقل
شد و در انیستیتوی فلسفه
مسکو در بخش شرق آن
کارمند علمی شد و خانه ای
نیز در مسکو به او داده اند و
اکنون در نتیجه توجهات و
معرفی کامبخش یکی از
پادوهای فعال وزارت امنیت
شوروی است و در مسکو
مامور تفتیش عقاید و
کارهای عبدالرضای آذر
سرهنگ پیاده سابق بود.
توضیح پروانه ـ اینگونه
اشخاص از این راهها نان
نسبتا چرب و نرمی
میخورند چون گذشته از حقوق ناچیز رسمی و پولهایی که به عنوان کمک از
مقامات مزبور دریافت می دارند به دستور آنها به عنوان تألیف کتاب و فرهنگ و
ترجمه هایی صد تا یک غاز و بی معنی پولهای نسبتا زیادی نیز دریافت می دارند.
فروغیان نیز از پادوهایی بود که اجازه داشت در مواقع لزوم از در مخالفت با
حزب و شوروی درآید.
ضمنا محسن میلانیان سرهنگ سوار سابق نیز یکی از مأمورینی بوده که مراقب
پروانه بوده است.
کوروش
منبع:
کتاب
چپ در ایران - کادرهای حزب توده به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 249