صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : دکترعلی امینی نخست وزیر پیشین

تاریخ سند: 19 دی 1346


موضوع : دکترعلی امینی نخست وزیر پیشین


متن سند:

به : 321 از : 20 / ه / 7 شماره : 32076 /20/ ه / 7 ساعت 1030 روز چهارشنبه گذشته در منزل دکترعلی امینی نخست وزیر پیشین عده ای در حدود ده نفر و از جمله دکتر ناظرزاده کرمانی استاد دانشگاه محمدحسین فریور از اعضای اسبق نخست وزیری در زمان حکومت مصدق ـ فضل اللّه گرگانی1 مدیرکل اسبق وزارت دارائی ـ محمد نور2 رئیس اداره دارائی کرج ـ عالیوند از اعضای اداره مالیات بر درآمد وزارت دارائی ـ خبازباشی از اعضای صنف نانوایی تهران که در زمان حکومت مصدق نفوذ زیادی بین اصناف داشت ـ یداللّه محمدی از اعضای بانک مرکزی ایران ـ زرین کلک از نویسندگان اجتماع داشتند و مذاکرات زیر صورت گرفت.
1ـ ابتدا راجع به طرز سخنرانیهای خطبا صحبت شد و دکتر امینی گفت طبقات بالا که نطق می کنند اصلاً حتی یک بار هم مرور نمی کنند تا اقلاً آن را صحیح بخوانند و زمانی که دکتر اقبال سرکار بود بارها کلمات عربی و فارسی را اشتباها تلفظ می کرد و روزی به دکتر کاسمی3 گفتم که آیا بهتر نیست از گذاردن کلمات عربی در نطق های ایشان خودداری کنید و سال گذشته که آقای هویدا برای حجاج صحبت می کرد بین علما و روحانیون به جای این که بگوید کل مومنون اخوه گفت کل مومن اخوه و همه خندیدند و گفتند چطور شخصی که تسلط به زبان عربی دارد این طور کلمات را غلط تلفظ می کند.
2ـ سپس درباره انقلاب در سازمان اداری مذاکره شد و دکتر امینی گفت شنیده ام که می خواهند به جای اصل موضوع انقلاب این جنبه را عملی کنند که به جای افراد فعلی که در سرکارها هستند همه را از اعضای حزب ایران نوین بگذارند ولی با این کار جز ایجاد بدبینی و پیدا شدن نفاق کاری از پیش نخواهند برد و اولین شرط اصلاح اداری این است که برای افراد در تمام دستگاهها حقوق یکسان داده شود و وضع حقوق افراد پائین کارمندان را که تمام زحمات کار روی دوش آنهاست ترمیم کنند واز بعضی تشریفات اداری هم کاسته شود همان طوری که اعلیحضرت موقع معرفی معاونین وزارت کشاورزی فرمودند باید مهندسین کشاورزی میزها را ترک و در مزارع کار کنند و تاکنون چندین بار این حرفها زده شده ولی متاسفانه از صورت حرف خارج نشده است و بسیار بسیار خوب و شایسته است که هم مهندسین و هم اطباء و هم سایر متخصصین که به جای کار در مزارع و بیمارستانها و کارخانجات در ادارات میزها را اشغال کرده اند آنها را رها کنند و هر کس به کاری مشغول شود که در آن کار تخصص داشته باشد و در این صورت مملکت پیشرفت خواهد کرد.
سپس آقای دکتر امینی اضافه کرد چه بهتر که امور مربوط به استخدام به کلی در تهران ممنوع شود و هر کارمندی که می خواهد استخدام شود مدت پنج سال در خارج از مرکز کار کند و بعد به تهران منتقل گردد تا هم قدر خدمت در تهران را درک کنند وهم اینکه به وضع مردم آشنا گردد.
ضمنا این موضوع باعث می شود که از تمرکز در تهران کاسته شود و اگر غیر از این عمل گردد و استخدام کارمند در تهران عملی گردد در نتیجه شهرستانها پس از چندی خالی از سکنه خواهد شد و امور اداری هم در تهران دچار اشکال می گردد.
راجع به وضع اقتصادی مملکت مذاکره شد و دکتر امینی اظهار داشت هفته گذشته که بیمار بودم نظر مرا یکی از اقتصادیون به نام علی اکبر مدنی بازرس سابق دولت در بانک ملی ایران سوال کرد هر چه طفره رفتم نشد و بالاخره در جواب ایشان پاسخ دادم که ما آمار صحیح و درستی نداریم و دستگاهی هم نیست که آمار درست منتشر کند اما آنچه از نظر ظاهر امر آشکار است در پنج سال اخیر درآمد ارزی مملکت بدون شک قدری افزایش یافته است ولی در مقابل خرج مملکت هم چند برابر شده است.
رونوشت برابر اصل است.
در پرونده کلاسه 62423 بایگانی شود 21 /8 /46

توضیحات سند:

1ـ فضل اللّه گرگانی فرزند محمدتقی مجتهد گرگانی در سال 1295 ه ش در تهران به دنیا آمد.
مدت 9 سال نزد پدر خویش، دروس صرف و نحو و منطق و فقه خواند و پس از آن در کلاس ششم دبستان فردوسی ثبت نام کرد.
در سال 1314 دیپلم گرفت و پس از آن در رشته زبان و ادبیات فرانسه در دانشسرای عالی، ادامه تحصیل داد، ولی 5 روز قبل از امتحان دوره لیسانس، به همراه گروه 53 بازداشت گردید و پس از شهریور 1320، پس از آزادی از زندان، امتحان داد و لیسانس گرفت.
مشارالیه که پس از آزادی از زندان و اخذ لیسانس در وزارت دارایی استخدام شده بود، در مشاغل مختلفی در آن وزارتخانه کار کرد و تا رده مدیرکلی پیش رفت.
ساواک در سال 1331 وی را چنین معرفی کرد : «فضل اللّه گرگانی جزو سازمان جوانان کمومول (کوسومل) بوده و به 5 سال زندان محکوم، پس از خروج از زندان به وزارت دارائی رفت و شغل دولتی گرفت و با سیاست سر و کاری ندارد.
اکنون نیز در وزارت دارایی پست حساسی دارد.
» وی در سال 1338 رئیس اداره مالیات بر شرکت ها بود که به علت اختلاف با وزیر دارایی استعفا داده است.
فضل اللّه گرگانی از جمله کسانی بود که در جلسات منزل دکتر علی امینی و سید جلال الدین تهرانی شرکت می کرد.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 2ـ محمد (ناصر) نور نعمت اللهی فرزند دکتر علی نورالحکماء در سال 1305 ه ش متولد شد.
از دبیرستان دارایی دیپلم و از دانشکده عالی ترجمه، لیسانس گرفت و در وزارت دارائی استخدام شد و در مشاغل مختلفی از جمله : کارمند اداره بازرسی و معاون اداره مالیات بر درآمد، ریاست دارائی مناطق 6 و 7 تهران، کار کرد.
در سال 1334 هنگامیکه رئیس بخش 10 پیشه وران در وزارت دارائی بود، به علت سابقه توده ای، بازجویی شد که کاملاً تکذیب کرد.
در همین سال شعبان جعفری که با وی دوستی داشت، بصورت کتبی متعهد شد تا او را به فرمانداری نظامی معرفی کند.
مشارالیه در ارزیابی سال 1339 ساواک، اینگونه معرفی شد: «جوانی است ورزشکار و داش مسلک، متظاهر به درستی، بددهن، فحاش و کنجکاو، با سیدحسین امامی (امام جمعه)، سید ضیاءالدین طباطبائی و سایر رجال، رفت و آمد دارد.
وقتی در سال 39 به علت سوابق سوء با صدور پروانه اسلحه کمری، برای وی مخالفت شد، معاونت دوم ساواک در ذیل این مخالفت، اینگونه پی نوشت کرد : «ایشان را کاملاً می شناسم داشتن یا نداشتن آن [مجوز حمل سلاح] برای او فرقی ندارد.
نسبت به صدور پروانه اسلحه به نام وی موافقت شود.
7 /12 /39» محمد نور که دارای یک اسلحه کمری برونینگ بود و در سال 1341 در یک رستوران در محله یوسف آباد تهران، به طرف کسی شلیک کرده بود، در گزارش فردی بنام حسین مقدم تهرانی، چنین معرفی گردید: «محمدنور از کثیف ترین مأمورین برکنار شده وزارت دارایی است...
همیشه مفعول بوده و از وجود کارمندان زیردست خود برای این عمل کثیف استفاده می کند...
با چاقوکشی و ارعاب ممتحنین، دیپلم قلابی از مدرسه دارایی دریافت کرده است...
خود را مأمور سازمان امنیت معرفی می کند.
» وی که مدت مدیدی ریاست دارایی کرج را به عهده گرفته بود و به علت سوءاستفاده چند بار منتظر خدمت شده بود در سال 47 توسط فرماندار کرج، خطاب به وزیر دارایی چنین ارزیابی شد : «نور انحرافاتی داشته و خدمتش در کرج به مصلحت نمی باشد.
» و ساواک در بررسی این گزارش، چنین نظر دارد : «محمدنور بین اهالی کرج فردی عیاش و خوشگذران و مشروب خوار شناخته شده که با سرگرد شیروانی رئیس وقت شهربانی کرج و قانع فرماندار کرج در باغات کرج به مشروبخواری و عیاشی مبادرت می کرده است.
» او که در سال 51 کارمند دارائی شمیران شده بود، فردی دلال و سوءاستفاده چی معرفی شد که با برادر فرخ رو پارسای (وزیر وقت آموزش و پرورش) زدوبند داشته است.
علی رغم همه گزارشات و ارزیابی های صورت گرفته در خصوص مسائل سوء مشارالیه ضمن اینکه اسلحه اش تبدیل به یک قبضه 6 تیر بلژیکی شد، به عنوان معاون مدیرکل مالیات های غیرمستقیم وزارت دارائی نیز منصوب گردید.
محمدنور از جمله افرادی بود که در جلسات منزل دکتر علی امینی نیز شرکت می کرد.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 3ـ فضل اللّه کاسمی فرزند اسداللّه در سال 1298 ه ش در ساری متولد شد.
دوره ابتدایی را در ساری و متوسطه را در دبیرستان های ایرانشهر و دارالفنون تهران به پایان رساند و در سال 1320 از دانشگاه تهران در رشته حقوق لیسانس گرفت و در سال 1321 به استخدام وزارت دادگستری درآمد.
نامبرده در رژیم پهلوی در مناصب مختلف از جمله : رئیس دبیرخانه دفتر کل وزارت دادگستری، رئیس سازمان وزارت دادگستری، معاون اداره کل کارگزینی وزارت دادگستری، بازرس کل کشور، عضو هیئت مدیره روزنامه رسمی، دادیار دیوانعالی کشور، سرپرست بانک عمران استان مازندران، سرپرست شرکت تعاون روستایی املاک پهلوی در مازندران، سه دوره نماینده مجلس شورای ملی و وزارت دربار بکار پرداخت.
مشارالیه در زمان نخست وزیری مصدق از طرفداران او بود و بعد از کودتای 28 مرداد 1332 طرفدار اقبال و حزب ملیون شد.
وی در جبهه یاران متحد، حزب ایران نوین و رستاخیز عضویت داشت و در مجلس شورای ملی نایب رئیس کمیسیون دادگستری بود.
فضل اللّه کاسمی فردی بهایی، اهل مشروب و قمارباز بود و از طریق تبانی و سوءاستفاده ثروت زیادی اندوخت.
از جمله دارایی های او، کارخانه آب معدنی آمولو، کارخانه آب میوه گیری تالار و در محمودآباد، املاک زیاد و سهامدار چندین شرکت بود.
نامبرده در تشکیلات فراماسونری در لژهای کرمان، طوس و آریا عضویت داشت.

منبع:

کتاب امیر عباس هویدا به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 365


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.