تاریخ سند: 3 مرداد 1347
موضوع: تشکیل انجمن تبلیغات اسلامی شهرستان شاهی
متن سند:
از: 2/ﻫ تاریخ:3 /5 /1347
به: 323 شماره: 8709/ﻫ
موضوع: تشکیل انجمن تبلیغات اسلامی شهرستان شاهی
پیرو: 8647/ﻫ1 /5 /47
در ساعت 17:30 روز جمعه 28 /4 /47 انجمن تبلیغات اسلامی شهرستان شاهی در مسجد عشقی تشکیل و ابتدا جعفر کاظمی کارمند پست و تلگراف جویبار شاهی پشت تریبون قرار گرفت و در مورد جوانان مملکت شروع به صحبت نمود و اظهار میداشت: جوانان ایرانی را منحرف کردند و مجله قلابی جوانان1را چاپ و آنان را به سوی منجلاب و بدبختی کشانیدند و آزادی مطلق را از دستشان گرفتند و به جای راه حقیقت به راه هویوهوس دچارشان کردند و اما هدف تبلیغات اسلامی این است که جوانان را خوب تربیت کند که برای گفتن حقیقت از هیچ مقام ذیصلاحی ترسی نداشته باشند زیرا پیغمبر اسلام همیشه طرفدار حق و حقیقت بوده و به جوانان علاقه خاصی داشت متاسفانه اگر امروز جوانان تحصیلکرده متدین بخواهند در ادارات استخدام شوند، اگر ایمان راسخ به دستورات خدا و پیغمبر داشته باشند از استخدام محروم خواهند شد زیرا آنقدر دستگاه مردم را به بیدینی وادار نموده که نمیتوان بیش از این درباره آن صحبت کرد، هم مسلکان و حضار محترم توجه فرمائید برای ملت ایران عدالت حاکم مهمتر از خوراک و پوشاک آن ملت است متاسفانه ما از آن برخوردار نیستیم و جوانان از ترس پلیس از آمدن به این تبلیغات امتناع میورزند زیرا حق هم دارند چون چندتن جوانان غیور و متدین این شهر را که برای گفتن حق فعلاً در زندانها به سر میبرند دیدند، ناگفته نماند خوشبختانه جوانانی را سراغ دارم بسیار بسیار متدین و پاک سرشت که به جای نگاه کردن به مجله قلابی جوانان کتاب (زمامدار آینده) و امثال آنرا مطالعه مینمایند والسلامعلیکم و رحمتاله و برکاته.
سپس ولیاله زمانی دبیر ادبیات دبیرستانهای شاهی پشت تریبون قرار گرفت و ابتدا درباره جمهوری عراق صحبت کرد که ملک فیصل2 را باید میکشتند زیرا دست نشانده دولتهای دیگر بوده. بعضی از ایرانیان میگویند که سیدی را به این وضع کشتن صحیح نبوده اما من زمانی میگویم از کجا معلوم ملک فیصل سیدحجاجی نبوده ولی عبدالکریم قاسم3 را نباید نابود میکردند زیرا او بسیار به مملکت خود خدمت کرد و همچنین عارف4 که یکی از پادشاهان عادل و قهرمان بود نباید حتی تبعیدش میکردند و اضافه نمود تخمترتیزک را بخواهید در زمین بکارید با اینکه خیلی مانوس است سه روز طول میکشد سبز شود چطور دولت عراق یک ساعته از مردم رای گرفت و رئیس جمهور را انتخاب کردند. این انتخابات مثل .............5 هرچه فکر میکنم در چهار دیواری قرار گرفتهام.
نظریه منبع: منظور از این انجمن تبلیغات اسلامی فقط ایجاد حس بدبینی و گلآلود کردن آب و نفع شخصی یک عده سودجو و گمراه کردن جوانان مملکت است.
نظریه رهبر عملیات: یک جلد کتاب (زمامدار آینده) که در جلسه مزبور وسیله سیدعلی کیا بین عدهای ازحضار پخش و وسیله منبع در جلسه مزبور اخذ گردیده به پیوست ایفاد میگردد.
در ساعت 11 روز 5 /5 /47 به بخش 316 واصل گردید.
آقای کاشی. آقای سوزنی ــ ساواک محل با نفوذ در جلسات ماهیت اصلی آنان را روشن نموده و ... هدف واقعی از تشکیل چنین جلساتی با تعین قدرت و امکانات و عوامل و میزان نفوذ در محل و شناسائی گردانندگان، موسسین، اعضاء سریعاً اقدام نماید ضمناً وابستگیهای سیاسی این انجمن تشخیص و ارائه شود. 5 /5
توضیحات سند:
1.این مجله از مجموعه انتشارات موسسه اطلاعات بود که در دهه 40 و 50 نقش مهمی در انحراف افکار عمومی و ترویج ابتذال در میان جوانان کشور داشت.
2. فیصل دوم پادشاه عراق، نوۀ فیصل اول و پسر ملک غازی بود. ملک غازی از 1933 تا 1939 پادشاه عراق بود و هنگامی که در یک سانحه به قتل رسید فیصل که کودک خردسالی بود جانشین وی گردید و امیر عبدالله برادر ملک غازی نیابت سلطنت را عهدهدار شد. فیصل با عموزادۀ خود، ملک حسین، پادشاه اردن مناسبات دوستانه و بسیار نزدیک داشت. این دوستی و قرابت خانوادگی یکی از عوامل ایجاد فدراسیون عراق - اردن بود که انگلستان در برابر جمهوری متحدۀ عربی در منطقه علم کرد. این اقدام عراق و اردن با استقبال سیاستمدار کهنهکار عراق، نوری سعید نیز مواجه شد. در واکنش به این اقدام، عبدالکریم قاسم و گروهی از افسران عراقی در 14 ژوئیه 1958 طی کودتای خونینی فیصل، عبدالله، نوری سعید و دیگر زمامداران عراق را کشتند و به عمر حکومت سلطنتی خاتمه دادند.
فرهنگ تاریخ، جلد دوم، ترجمه احمد تدین، شهین احمدی، ص 846 و 847
3. عبدالکریم قاسم در سال 1914م/ 1292 ﻫ ش در بغداد به دنیا آمد، پس از اتمام تحصیلات متوسطه در سال 1310 وارد دانشکدهی نظامی شد، در 1318 به دانشکدهی ستاد راه یافت و 15 سال بعد به درجهی سرتیپی نایل آمد. قاسم در 14 ژوئیه 1958 برابر با 23 تیر 1337 علیه ملکفیصل دوم پادشاه عراق کودتا کرد و قدرت را به دست گرفت و یکبار نیز مورد سوء قصد اعضای حزب بعث قرار گرفت که به شدت مجروح شد. وی چون به اتحاد جماهیر شوروی گرایش داشت فعالیت حزب کمونیست عراق را آزاد ساخت و دولت ایران نیز در 8 مرداد 1337 رژیم قاسم را به رسمیت شناخت. عبدالکریم قاسم با کودتای عبدالسلام عارف در سال 1341 سرنگون و به قتل رسید.
ـ نگاهی به تاریخ سیاسی عراق، سرهنگ ع الجمیلی، ترجمۀ محمد حسین زوار کعبه، ص 68ـ65
4. عبدالسلام عارف در سال 1921م/ 1300 ﻫ ش در بغداد به دنیا آمد. پدرش پارچهفروش بود و در شهر «الرمادی» زندگی میکرد. وی در سال 1938 پس از اتمام تحصیلات دبیرستانی وارد دانشکده نظامی شد و در سال 1941 با درجه ستوان دومی فارغ التحصیل گردید. هنگام شکست قیام رهاییبخش در 1941 مسئولیت حراست زندان اردوگاه الرشید را که ـ صدها تن از شرکت کنندگان قیام در آن محبوس بودند ـ عهدهدار گردید. سپس به عنوان افسر ارتش اطلاعات منصوب شد و تا سال 1943 در این سمت انجام وظیفه نمود. در جنگ 1948 فلسطین شرکت کرد. عارف فردی طائفهگرا و نژادپرست بود. شب قبل از انجام کودتای 14 ژوئیه 1958 به یکی از افسران آزاده تأکید کرده بود که بعد از پیروزی انقلاب بایستی سه طائفه کرد، شیعه و مسیحی از بین بروند. عبدالسلام عارف بسیار جسور و متهور بود. علاقه شدیدی به بحث و مجادله با دشمنان و مخالفین داشت. اولین اختلاف او با عبدالکریم قاسم قبل از انجام کودتای 14 ژوئیه پیدا شد، زیرا قاسم مخالف اعدام اعضای خانواده سلطنتی بود. اختلاف این دو بعد از پیروزی کودتا تقریباً شدت یافت. حتی روزی در صدد سوء قصد به جان وی برآمد. وی در تاریخ 3 آوریل 1966م/ 14 فروردین 1345 که مسئولیت ریاست جمهوری را عهدهدار بود، بر اثر سقوط هلیکوپتر کشته شد.
نگاهی به تاریخ سیاسی عراق، سرهنگ. الجمیلی، ترجمه محمد حسین زوار کعبه، صص 69 و70
5. نقطهچین در متن سند آمده است و احتمالاً به رفراندوم رژیم پهلوی در ششم بهمن 1341 اشاره دارد.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 01 صفحه 35