درباره : سید عبدالکریم هاشمی نژاد بازگشت به 1294/316-23/3/49
تاریخ سند: 9 تیر 1349
درباره : سید عبدالکریم هاشمی نژاد بازگشت به 1294/316-23/3/49
متن سند:
به : تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور اداره سوم (312) شماره 10987/ه1 از : ساواک خراسان نامبرده بالا بساواک احضار تذکرات لازم داده شد وی اظهار میدارد «من در ختم جلال آل احمد1 که منبر رفتم باین علت بود که دکتر هزارخانی سخنران قبلی من بدون اینکه توجه کند محل مسجد و ختم است سخن راند و اصلاً اسمی از خدا و امام نبرد و حتی مطالبی گفت که مغایر خداپرستی بود از این جریان ناراحت شدم با اینکه وقتی برای سخنرانی من منظور نشده بود سخنرانی کردم و قصدم صرفا بیان مطالب دینی و خداپرستی بود و اینکه چرا روشنگری و روشنفکری عصر حاضر بافراد مجال داده که منکر بدیهیات باشند حرف زدم و گفتم احمد را اصلاً ندیده بودم ولی میدانستم قبلاً توده ای بود و بعد بمکه مشرف شده و کتابی در زمینه دین نوشته است» در خصوص سخنرانی در کانون بحث و انتقاد دینی اظهار مینمود «من در تمام اخبار و نشریات میخوانم که دولت بامر اعلیحضرت از کشورهای عربی حمایت و از تجاوز اسرائیل انتقاد شدید میشود مسئله حمایت اسرائیل از طرف کشورهای غربی هم امری است علنی و کسی نمیتواند منکر آن باشد در حالیکه رهبران کشورهای عربی با هم اختلاف دارند اسرائیل و متحدین آن با شدیدترین وضعی باعراب میتازند حال که بیان این قبیل مطالب و شرکت در جلساتی نظیر ختم جلال آل احمد از نظر دستگاه مصلحت نیست در آینده توجه خواهد شد و قول میدهم نظر دستگاه را در این خصوص جلب کنم من با همکاری سید حسن ابطحی رهبر کانون از طرفداران ایت اله شریعتمداری هستیم و این طرفداری مربوط بحال نیست که ایشان مرجع شده اند بلکه از زمانهای گذشته از ایشان طرفداری کرده ایم غیر ایشان با هیچ آخوندی ارتباط نداریم و در آینده هم نخواهیم داشت در عین حال اعمال و رفتارش تحت مراقبت میباشد.رئیس سازمان اطلاعات و امنیت خراسان بهرامی آقای نحوی بهره برداری شود 4013 بهره برداری شد بایگانی شود 16 /4 /49 ارائه شود 13 /4
توضیحات سند:
1 ـ جلال آل احمد در سال 1302 شمسی در خانواده ای روحانی چشم به جهان گشود.پس از طی دوران تحصیل، در سال 1323 توده پیوست و در مدّتی کمتر از چهار سال در ردیف رهبران توده قرار گرفت.
وی مدت 2 سال به نوشتن مطالبی پرداخت که خود آن را «پرت و پلا» می نامد و به سبب همین نوشته ها مأموریت یافت تا زیر نظر طبری به انتشار نشریه بپردازد.
در سال 1326 با انشعاب از حزب توده که دنباله رو سیاست استالینی بود، یک حزب سوسیالیست بنا نهاد.
در ماجرای ملّی شدن صنعت نفت فعالانه شرکت جست و پس از مرداد 1332 از سیاست عملی کناره و دنبال کار تحقیق و تعلیم را گرفت.
وی برای احراز هویت ملّی، «غربزدگی» را در 1341 منتشر کرد.
در سال 1347 بود که اقدام به تشکیل کانون نویسندگان ایران کرد و کنگره هنرمندان دربار را تحریم نمود.
با بروز تحولی عظیم در افکارش و روی آوردن به دین، در سال 1343 به حج رفت و «خسی در میقات» را نوشت.
مهمترین آراء سیاسی و اجتماعی و مذهبی آل احمد در کتاب «در خدمت و ضیافت روشنفکران» آمده است.
وی تشیع را نوعی نهضت مبارز روشنفکری می دانست و انتظار و اجتهاد را دو نقطه اوج آن می خواند.
جلال آل احمد که در طول زندگی 25 کتاب و سفر نامه و مقاله را به رشته تحریر در آورد و 11 عنوان ترجمه انجام داد، در سال 1348 در اسلام دارفانی را وداع گفت.
ر.ک : روزنامه ایران، 17 /6 /75