تاریخ سند: 30 خرداد 1342
موضوع: پشتیبانی از اصول ششگانه1
متن سند:
شماره: 1894 تاریخ: 30 /3 /1342
موضوع: پشتیبانی از اصول ششگانه1
اطلاعیه
طبق اطلاع واصله از دامغان، زندانیان زندان شهربانی دامغان شرحی به عنوان اداره کل انتشارات و رادیو نوشته، حین اعلام پشتیبانی خود را از لوایح اصلاحی 6 گانه، نسبت به عملیات اشرار فارس2 و عوامل ارتجاع سیاه3 در تهران، ابراز انزجار و تنفر نمودهاند.
گیرندگان: وزارت کشور. ساواک
در پرونده تظاهرات 15 خرداد بایگانی شود. شهابی
توضیحات سند:
_
1 .رژیم شاهنشاهی که از شکست در جریان تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی به سختی مفتضح شده بود، هنوز چند صباحی از این مسئله سپری نشده بود که طرح به رفراندوم گذاشتن مواد ششگانه موسوم به اصلاحات ارضی را در 19 دی ماه سال 1341 اعلام کرد. در جریان این حرکت جدید رژیم شاهنشاهی، حضرت امام خمینی در دیداری که با مرحوم آیتالله کمالوند و برخی از علمای قم داشت، خطاب به آنان گفت:
«آقایان توجه داشته باشند که با وضعى که پیش آمده، آینده تاریک، و مسئولیت ما سنگین و دشوار مىباشد. حوادثى که اکنون در جریان است، اساس اسلام را به خطر نابودى تهدید مىکند. توطئه حساب شدهاى علیه اسلام و ملت اسلام و استقلال ایران تنظیم شده است. باید توجه داشت که این حادثه را نمىتوان با غائله «تصویبنامه» مقایسه کرد و به همان ملاک، نسبت به این ماجرا برخورد نمود.
آن غائله، به حسب ظاهر به دولت مربوط مىشد، طرف حساب ما دولت بود؛ شکست نیز به پاى دولت محسوب گردید و شکست یک دولت حتى سقوط دولتى در یک حکومت چندان اهمیت ندارد، اساس رژیم را بر باد نمىدهد و حتى گاهى براى تحکیم رژیم و حفظ آن از خطر، به سقوط دولت مبادرت مىشود؛ لکن در اینجا، آن که روبروى ما قرار دارد و طرف خطاب و حساب ما مىباشد، شخص شاه است که در مرز مرگ و زندگى قرار گرفته و چنانکه خود اظهار داشته، عقبنشینى او در این مورد به قیمت سقوط و نابودى او تمام خواهد شد. بنا بر این او مأمور است که این برنامه را به هر قیمتى که است به مرحله اجرا بگذارد و نه تنها عقبنشینى نمىکند و دست از کار نمىکشد، بلکه با تمام قدرت و با کمال درندگى با هر گونه مخالفتى مقابله خواهد کرد. بنابراین نباید مثل غائله گذشته، عقبنشینى دستگاه را انتظار داشت؛ و در عین حال، مخالفت و مبارزه با آن از وظایف حتمیه و ضروریه ما مىباشد، زیرا خطرى که اکنون عموم مردم را تهدید مىکند بزرگتر از آن است که بتوان از آن چشم پوشید و در قبال آن بىتفاوت ماند.
دستگاه حاکمه براى اغوا و اغفال ملت، دام وسیعى گسترده و به یک سلسله اعمال ظاهر فریب و گمراهکننده دست زده است. و ما اگر در مقابل به بیدار کردن و متوجه ساختن توده مردم اقدام نکنیم و از افتادن آنها به دام استعمارى که براى آنان گستردهاند جلوگیرى ننمایم، ملت اسلام در معرض فنا و نیستى قرار خواهد گرفت؛ فریب خواهد خورد و منحرف خواهد شد؛ و در آن صورت علماى اسلام و جامعه روحانیت علاوه بر آنکه خواه ناخواه خود نیز راه نیستى و انحراف را خواهد پیمود و خداى نخواسته از میان خواهد رفت، پیش خداوند تبارک و تعالى نیز مسئول و مؤاخذ خواهد بود که چاه را دیده و نابینایان را از افتادن در آن بر حذر نداشته است. ما اگر بتوانیم در مقابل این دسیسه و توطئههاى شاه، فقط مردم را بیدار و آگاه سازیم و نگذاریم که گول بخورند و تحت تأثیر برنامه فریبنده او قرار بگیرند، حتماً او را با شکست مواجه خواهیم ساخت و درمانده خواهیم کرد. ما که نمىخواهیم به جنگ توپ و تانک برویم که مىگویید از ما ساخته نیست، چه کار مىتوانیم بکنیم و مشت با درفش مناسبت ندارد؛ بزرگترین کارى که از ما ساخته است، بیدار کردن و متوجه ساختن مردم است. آن وقت خواهید دید که داراى چه نیروى عظیمى خواهیم بود که زوال ناپذیر است و توپ و تانک هم حریف آن نمىشود. در عین حال، چنانکه گفتم راه دشوار و خطرناکى در پیش داریم و آنها که وظیفه خود را مقابله مىدانند، باید جوانب امور را بسنجند؛ عواقب امور را ملاحظه کنند و ببینند که در برابر شداید و مصایبى که ممکن است در این راه به آنان وارد آید تا چه درجه تاب مقاومت و استقامت دارند.....» صحیفه امام ج 1 ص 134
2 .پس از انتشار خبر دستگیری امام خمینی (ره)، علمای شیراز به فعالیت مشغول شدند؛ بازارها تعطیل شد و در بامداد روز شانزدهم خرداد، سیل مردم به سوی مسجد جامع عتیق سرازیر گردید و از آنجا به سوی مسجد نو که آیتالله شهید دستغیب(ره) در آنجا مستقر بود، روانه شدند. نیروهای امنیتی و نظامی که قصد جلوگیری از حرکت مردم را داشتند، به سوی مردمی که برای آزادی امام (ره) شعار میدادند، حمله و جمعیت را به گلوله بستند. در این جریان، آیتالله دستغیب نیز دستگیر و به تهران اعزام شد و در شیراز نیز حکومت نظامی برقرار گردید. نفس مطمئنه. شهید آیتالله سیدعبدالحسین دستغیب به روایت اسناد ساواک. صفحه 118 تا 127
3 .اشاره به سخنان محمدرضا پهلوی در چهارم بهمن ماه سال 1341ش در شهر قم میباشد که گفت: «ما بساط مفتخوری را در ایران برچیدیم ... از ارتجاع سیاه، بیش از مخربین سرخ کینه دارم ... »
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان سمنان - کتاب 1 صفحه 20