درباره: جمع آوری وجه جهت سازمان الفتح1
تاریخ سند: 31 اردیبهشت 1349
درباره: جمع آوری وجه جهت سازمان الفتح1
متن سند:
از : 316 محترما معروض میدارد.منظور: بعرض رساندن سوابق عاملین جمع آوری وجه.
خلاصه پیشینه: گزارشاتی که اخیرا از ساواک تهران واصل شده حاکی است سه نفر از روحانیون باسامی مرتضی مطهری، سید ابوالفضل موسوی زنجانی و محمد حسین علامه طباطبائی حسابهائی بشماره های 45600 بانک بازرگانی شعبه مرکزی ـ 77388 بانک ملی ایران شعبه مرکزی و 9595 بانک صادرات شعبه بازار ظاهرا بمنظور تأسیس مسجد، افتتاح و طی اعلامیه های چاپی از مردم خواسته شده کمکهای خود را برای فلسطین بحسابهای مزبور واریز نمایند و اعلامیه هائی که در این زمینه صادر شده در نقاط مختلف تهران از جمله بازار، دانشگاه تهران و حسینیه ارشاد توزیع گردیده و ساواک تهران در تاریخ 20 /2 /49 اعلام داشته موجودی حساب شماره 9595 بانک صادرات مبلغ دوازده هزار ریال می باشد.
اینک خلاصه سوابق صاحبان حسابهای فوق بشرح زیر از عرض می گذرد: الف ـ شیخ مرتضی مطهری فرزند حسین شغل استاد دانشکده الهیات، از روحانیون افراطی و طرفدار نهضت باصطلاح آزادی است که در تاریخ 15 /3 /42 باتهام اقدام بر ضد امینت داخلی کشور دستگیر و در تاریخ 26 /4 /42 از زندان آزاد و سرانجام قرار منع پیگرد درباره وی صادر شده است.
شخص مذکور مدتی بجای سید محمود طالقانی در مسجد هدایت نماز جماعت برگزار مینموده و همواره در گفتار و مذاکرات خود مطالب تحریک آمیز و انتقادی بیان مینماید که از جمله در تاریخ 31 /4 /43 بطور خصوصی اظهار داشته مردم بسکه مبارزه کردند و نتیجه نگرفتند خسته شدند و همگی مایوسند مخصوصا جبهه ملی که روی همین اصل عقب نشینی کرد و سران نهضت آزادی هم تنها روی ایمان آنها بود که ایستادگی کردند.
وظیفه ما روحانیون و وعاظ است که نگذاریم مردم از مبارزه خود ناامید شوند بلکه باید آنها را امیدوار سازیم و روحیه آنان را تقویت کنیم.
مشارالیه روز 17 /7 /48 ضمن سخنرانی در حسینیه ارشاد مطالبی در مورد نهضت آزادیبخش اسلام مطالبی ایراد و افزوده با شعار زنده باد و مرده باد نمی توان آزاد شد و آزادی معنوی با آزادی اجتماعی همراه است.
اسلام گفته است هیچکس در اجتماع نمی تواند برتر و بهتر از دیگری باشد و قرآن این حق را داده که اگر کسی دارای قدرت شد و بر ضعیف ستم نمود و قوانین اسلامی را نادیده گرفت او را از مقام خود بزیر بکشند و حق خود را از وی بگیرند.
سپس اضافه کرده چرا مردم از یک مقامی که در رأس قرار دارد با نام و القاب ستایش کننده او را صدا می کنند؟ فقط خداست که بایستی مورد ستایش قرار گیرد.
نامبرده روز 10 /9 /48 در سالن امتحانات کوی دانشگاه تهران تحت عنوان انسانیت در مکتب علی صحبت و اظهار نموده استعمارگران غربی میکوشند تا ما را در قید و بند اسارت نفس خود نگهداشته و حس آزادیخواهی و آزادی طلبی را از ما سلب کنند.
ب ـ سید ابوالفضل موسوی زنجانی فرزند محمد، از وعاظ افراطی و طرفدار نهضت باصطلاح آزادی است و مدتی در مسجد هدایت سخنرانی می نموده و بعضا مطالب تحریک آمیز ایراد کرده از جمله در تاریخ 9 /6 /46 ضمن وعظ اظهار نموده در دنیا جز خداوند هیچ مقامی وجود ندارد که مورد ستایش و تعظیم قرار گیرد.
آنهائی که برای موقعیتهای دو روزه دنیا از هر ستایش و تملقی خودداری نمی کنند سخت در اشتباهند روزی فرا خواهد رسید که باید جواب این ستایشهای بیجا را بدهند.
مقام و جاه دیگران ملاک عمل برای بشر نیست که وادار بستایش کند.
پ ـ محمد حسین علامه طباطبائی فرزند محمد.
از روحانیون مقیم نجف بوده که فاقد سابقه می باشد.
با عرض اینکه در زمینه جمع آوری وجه اطلاعات تکمیلی از ساواک تهران خواسته شده مراتب جهت استحضار معروض گردید.
مسئول بررسی ـ اوانی رئیس بخش 316 ـ ازغندی رئیس اداره یکم عملیات و بررسی ـ جوان
توضیحات سند:
1ـ سازمان الفتح: فتح مهمترین، بزرگترین و باسابقه ترین گروه اصلی فلسطین به رهبری یاسر عرفات است که پیدایش آن به سالهای 1959 میلادی مطابق با 1338 شمسی باز می گردد.در این سال عده ای از جوانان فلسطین که برخی از آن ها در عملیات چریکی در غزه شرکت کرده بودند دور هم جمع شده و خواستار تشکیلاتی به منظور تبلیغات و فعالیتهای سیاسی گردیدند ولی آنها در آن هنگام بنام «فتح» فعالیت نداشتند.
تشکیلات فتح به شکل هرمی است که در پایه آن واحدهای مختلفی برای آوارگان هر اردوگاه، دانشجویان هر دانشگاه و کارگران هر کارخانه قرار دارند که هرکدام از این واحدها کارها و مسئولیتهای مختص به خود را دارند و شاخه نظامی فتح بنام «عاصفه» در دو دفتر سیاسی و کمیته مرکزی فعالیت دارد و تمام افسران آن نظامی ـ سیاسی هستند و بطور کلی فتح بعنوان یک جنبش ملی، تمام فرقه های نظامی و سیاسی مختلف را دور هم جمع کرده است.
پس از پیروزی فتح در جنگ کرامه (شهر اردنی ساحل شرقی) در اوایل 1968 م مطابق با 1346 شمسی و درپی آن بخاطر برتری نفراتش در ساف (سازمان آزادی بخش فلسطین) در پایان همان سال توانست در پنجمین اجلاس شورای ملی فلسطین که در فوریه 1969 در قاهره برگزار شده بود ریاست آن را بعهده بگیرد که در پی آن یاسر عرفات بعنوان رئیس کمیته اجرایی ساف انتخاب شد.
در ژوئیه 1971 روابط فتح با کشورهای بلوک سوسیالیسم بهبود بیشتری یافت و در ژوئیه 1972 یاسر عرفات درست یک روز پیش از اعلام پایان مأموریت کارشناسان نظامی شوروی در مصر از جانب انور سادات از مسکو دیدن کرده و از همان زمان شورویها نسبت به مسئله فلسطین اظهار تفاهم بیشتری از خود نشان دادند تا جائیکه کمکهای نظامی و اقتصادی شوروی افزایش یافته و همچنین تعدادی بیشتری از فلسطینیها را در دوره های آموزش نظامی پذیرفتند که این کمکها موجب تقویت بیشتر فتح در کشورهای عربی و در سطح بین المللی گردید.
رابطه فتح با آلمان شرقی نیز به حدی رسید که به ساف مجوز گشایش دفتر نمایندگی داده شد که این دفتر تقریبا اولین دفتر سیاسی بود که در یک کشور کمونیست طرفدار شوروی گشایش می یافت.
پس از جنگ که چهارمین جنگ اعراب و اسرائیل بحساب می آید شکافی درون فتح بوجود آمد و اکثریت افراد فتح به رهبری یاسر عرفات در یک سو و چند تن از اعضای دیگر به رهبری ابوالفضل (صبرلنبا) نماینده ساف و سفیر سابق ساف در بغداد در سوی دیگر قرار گرفتند.
ابونضال در مصاحبه با مجله لبنانی «الدیار» در اکتبر 1974 (1353 ه.
ش) تائید نمود که کمیته او متشکل از اعضای ناراضی و منشعب از فتح تحت عنوان «جبهه امتناع» (جبهه الرفض) می باشد.
البته او در اکتبر 1974 (1353 ه ش) غیابا توسط دادگاه نظامی فتح محکوم به اعدام شد اما بعدها ابونضال گروه انشعابی خود را تحت عنوان «فتح شورای انقلابی» ذکر نمود.
لازم به ذکر است که قبل از این انشعاب و در واقع پس از جنگهای سپتامبر 1970 (1349 ه ش) در اردن گروهی نیز تحت عنوان «سازمان سپتامبر سیاه» بوجود آمد اما چون پایدار نبود به مرور زمان به فراموشی سپرده شد.
سومین انشعاب فتح در 1983 (1363 ه ش) توسط سرهنگ ابوموسی تحت عنوان «فتح قیام» بخاطر دخالتهای سوریه بر امور داخلی فتح صورت پذیرفت.
(اهداف سیاسی خارجی ساف در فلسطین اشغالی (1988ـ1964) محمود نورانی)