تاریخ سند: 18 دی 1336
گزارش اطلاعات داخلی موضوع: روضه
متن سند:
شماره: 242 ـ ه
منبع خبر: مأمور ویژه
محل: منزل شیخ جواد فومنی حائری
دیشب در منزل شیخ محمدجواد فومنی خیابان خراسان کوچه مسجد نو
روضه بوده که در مجلس آن آقای حاج سیدابوالقاسم رکن الاسلام حاج سید
عبدالجبار کنی فقیه عراقی شیخ محمود احمدی شیخ محمود عراقی حاج میرزا
آقا بزرگ نوری سید محمد کروسی وعده دیگر از طلاب علوم دینیه و تعداد
کاسبهای خیابان خراسان به پنجاه نفر میرسید بودند شیخ مرتضی انصاری منبر
رفته و در اطراف فضیلت حضرت زهرا صحبت کرد و مصیبتی خواند پائین آمد
بعد از منبر ایشان آقای رکن الاسلام و سیدعبدالجبار و حاج آقا بزرگ نوری
رفتند سید محمد کروسی که سید معممی است اظهار داشت که این روزها سینما
بهلول و هارون الرشید و حضرت موسی ابن جعفر را دارند میدهند و در این
سینماها نهایت بی احترامی نسبت بحریم دین دارد میشود.
شیخ محمد جواد فومنی گفت آقایان تا کی نشسته اید و حرف میزنید آیا روزنامه
اطلاعات امروز را که راجع به 17 دی1 نوشته است مطالعه کرده اید و رادیو را
امروز گوش داده اید که چه رطب و یا بس ها را نسبت بزنان شروع کرده بود.
آقایان من امروز وقتیکه روزنامه اطلاعات را خواندم بروزنامه اطلاعات تلفن
کرده گفتم آقا مگر این مملکت شیعه نیست مگر در قانون اساسی آن راجع بائین
جعفری تذکر داده نشده است چرا شما اینقدر دارید احساسات مردم شیعه را
جریحه دار میکنید چرا اینقدر شما دارید ترویج از فحشاء میکنید بروزنامه
اطلاعات گفتم شما روی چه قانونی دارید از بی حجابی زنان و 17 دی تعریف
میکنید روزنامه اطلاعات در جواب من گفت ما این موضوعات را از نظر تاریخی
داریم مینویسیم و یک موضوع گذشته است فومنی میگفت روزنامه اطلاعات
بمن گفت که شما چرا اینقدر احساسات بخرج میدهید این کارها را باید آیت الله
بهبهانی تذکر بدهد آقای فومنی گفت من در جواب گفتم آقا موضوع بی حجابی و
17 دی جنبه قانونی ندارد و عمل اعلیحضرت فقید نباید برای این موضوع در
این مملکت شیعه برای ما حجت باشد و شاهنشاه قسم خورده است که من بائین
جعفری پایبند میباشم آقای فومنی گفت بعد از تلفن روزنامه اطلاعات بایت اله
[به آیت الله] بهبهانی تلفن کردم و ایشان گفتند بخدا من مایل بچنین افتضاحاتی
نیستم ولی چه بکنم هرقدر تذکر میدهم کسی از من نمیشنود در این موقع آقای
فومنی روزنامه اطلاعات را برداشت و مقاله ایرا که راجع به 17 دی نوشته بود
برای حضار خواند گفت آقایان من حرفهای خودم را میگویم و از هیچکس
ترسی ندارم بالاتر از اعدام مگر چیز دیگری هست و یکدفعه مرا فرمانداری
نظامی دستگیر کرد و بعد از چند روز آزاد شدم آقای فومنی به فقیه عراقی گفت
آقای فقیه شما در این جلسات پنجشنبه چه کار تا حال برای مردم این مملکت
انجام داده اید فقط دور هم جمع شدن و شوخی کردن و چای و شیرینی خوردن که
حرف نشد.
فقیه عراقی گفت ما تقصیری نداریم باید آقای بهبهانی و چهل ستونی
اقدام کنند2 در
این موقع سید محمد کروسی احساسات بخرج میداد میگفت آقای فومنی فردا
باید در منزل آقای بهبهانی جمع بشوید و تکلیف این بی ناموسی ها و بی عفتی ها
را یکسره کنید فقیه عراقی میگفت آقای کروسی شما بچه هستید و نمیدانید این
کارها راههای مخصوصی دارد خود آقای فومنی وارد هستند و اقدام میکنند
آقای فومنی گفت فردا من صبح منزل آقای بهبهانی میروم و در اطراف این
موضوعات صحبت میکنم و من حرفهای خود را چه در منبر و چه در روی زمین
نشسته میگویم و این گفتن ها اثر خواهد کرد و طالب هیچ مقامی هم نیستم و پول
هم از دستگاهها بعنوان حق السکوت نمی گیرم و همین قدر ای مردم مسلمان
بدانید روزی خواهد رسید که همین دولت و همین پارلمان لایحه آزادی مذهب
را بمجلس ببرد و آن روز روزی است که ختم مذهب جعفریرا باید گرفت شیخ
محمود عراقی گفت وقتیکه زنان دولتیها بی حجاب شده و طرفدار بی حجابی
باشند ما چه کاری میتوانیم بکنیم آقای فومنی میگفت ما حرفهای خودمان را
میگوئیم و این گفتن ها اثرات عمیق خود را خواهد کرد.
شیخ مرتضی انصاری میگفت فلسفی3 امروز در مسجد سیدعزیزاله راجع بسید
شرف الدین4 بالای منبر هنگامه کرد و گفت ای مردم مسلمان علماء باین مملکت
خدمت زیاد کرده اند قدر این علماء را باید بدانید آقای فلسفی گفت آقایان علماء
امروز روز مجاهدت است و امروز بیشتر باید برای دین خدمت کنید آقایان
مالیات سینماها را ارزان کرده و قیمت نفت را زیاد کرده اند آقایان امروز این
مملکت یک مملکت فاحشه خانه شده است و قبح از اعمال برداشته شده است
برای این موضوعات است که میگویم آقایان علماء امروز مجاهدت شما باید
بیشتر باشد.
آقای فقیه عراقی میگفت این پنجشنبه هیئت علماء برای خاطر فوت سید
شرف الدین مجلس خود را تبدیل به مجلس ترحیم برای سید شرف الدین کرده و
صبح پنجشنبه در مدرسه سپه سالار مجلس ترحیم میباشد و اغلب اعضاء هیئت
در آن مجلس ختم خواهند بود.
صحبتهای منزل آقای فومنی در اطراف موضوعات فوق الذکر بوده است.
ـ آقای قلقسه
تحقیق نمائید اگر صحت دارد آخوندهاییکه هتاکی کرده اند احضار و مورد بازخواست قرار
دهید.
21 /10
ـ درباره بیانات فلسفی تحقیق شود که چه گفته است.
21 /10
ـ تحقیق شد مصحلت است که فعلاً اهمیتی بگفتار آنان نداد زیرا ایجاد تشنج بیشتری با پیش آمدن
ماه رمضان خواهد نمود.
ـ بایگانی شود.
توضیحات سند:
1 ـ سفر رضا شاه به ترکیه
در سال 1313 اثر عمیقی بر
نگرش او نسبت به میزان
عقب ماندگی ایرانیان از ترکان
داشت.
این تأثیر چنان اساسی
بود که از آن پس ترکیه بعنوان
الگوی پیشرفت تلقی شد.
اولین
اقدام عملی رضا شاه پس از
بازگشت از سفر ترکیه تغییر کلاه
پهلوی به کلاه شاپو ـ به عنوان
کلاه بین المللی ـ بود.
دومین
اقدام توجه وی به مسأله زنان و
کشف حجاب آنان بود.
پس از
سفر شاه به ترکیه در فاصله
سالهای 1313 تا 1314
اقدامات وسیع تبلیغاتی
به منظور آماده ساختن افکار
عمومی برای کشف حجاب
انجام شد.
هنگامیکه رضاخان
در 11 آذر ماه 1314 محمود
جم را مأمور تشکیل کابینه
میکند از وی می پرسد: «چطور
می شود این چادر چاقچورها را
از بین برد؟ از وقتی که به ترکیه
رفتم و زنهای آنها را دیدم که
پیچه و حجاب را دور
انداخته اند، دیگر از زن چادری
بدم می آید.
اصلاً چادر و
چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت
است.
درست حکم یک دمل را
پیدا کرده که باید با احتیاط به آن
نیشتر زد.
» وی پس از مشورت
با جم در روز 17 دی 1314
همسر و دختران خود
(تاج الملوک و شمس و اشرف)
را بدون حجاب بیرون می آورد
تا همراه وی در جشن
دانشسرای مقدماتی شرکت
کنند.
در این مراسم همسران
وزرا و جمعی از مقامات
مملکتی نیز بدون حجاب همراه
با شوهرانشان شرکت داشتند.
در
پایان مراسم رضاخان به جم
دستور داد که باز هم از این
قبیل جلسات تشکیل دهد تا
بانوان کشور بیشتر به وضع
جدید و معاشرت با مردان آشنا
گردند.
از آن پس جشنهای
متعدد برای این کار ترتیب دادند
و به مأموران نیز دستور اکید
دادند که با بانوانی که با حجاب
ظاهر می شوند با خشونت رفتار
کنند.
از آغاز سال 1315 تا 1317
اقدامات انتظامی ابتدا در کنار
اقدامات تبلیغی صورت گرفت و
بعد از مدتی به مهمترین ابزار
اجرای کشف حجاب تبدیل شد.
از اواسط سال 1317 بی نتیجه
بودن کار برد اقدامات انتظامی
روشن شد و ترکیبی از روشهای
اداری و تلاش های تبلیغی در
کنار برخوردهای خشن مورد
استفاده قرار گرفت.
رژیم شاه
این حرکت را از افتخارات خود
می دانست و هر سال در روز 17
دی اقدام به برپایی جشن و
پایکوبی می نمود و در مقابل
آنها روحانیون و مردم مسلمان
ایران نیز به انحاء گوناگون به
مخالفت و اعتراض می پرداختند.
منبع: واقعه کشف حجاب، اسناد
منتشر نشده از واقعه کشف حجاب در
عصر رضا خان از انتشارات سازمان
مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی و
موسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی
/ 1371 کتاب «کوثر» جلد اول
2 ـ برخی از روحانیون و
وعاظی که در مسائل سیاسی
دخالت نمی کردند و نه تنها به
مخالفت با سیاستها و برنامه های
دولت نمی پرداختند بلکه روابط
حسنه و مراوداتی نیز با رژیم
داشتند با پیروی از روش و
طریقه آیه ا...
بهبهانی در
جلساتی که روزهای پنجشنبه
تحت عنوان هیئت علماء تشکیل
می شد شرکت و به گفتگو در
حول و حوش مسائل مختلف
می پرداختند.
آقای چهل ستونی
یکی از اعضاء متنفذ این
جلسات و از مریدان و اطرافیان
نزدیک آیه ا...
بهبهانی بود.
بسیاری از روحانیون و علماء
بوسیله ایشان و آقای بهبهانی
اعتراضات و نقطه نظرات خود
را به رژیم منعکس می کردند.
3 ـ حجه الاسلام حاج شیخ محمد
تقی فلسفی فرزند علامه شیخ
محمدرضا تنکابنی در سال
1327 ق در تهران متولد شد،
پس از طی مقدمات و ادبیات و
سطوح معقول و فلسفه در تهران
و قم روش نوینی را در منبر
پایه گذاری کرد و تحول عمیقی
را در فن سخنرانی بوجود آورد.
روایات پیامبر(ص) و ائمه (ع)
را با منطق علمی روز تشریح و
توضیح می نمود.
در زمان
حضرت آیه الله بروجردی
معمولاً دهه آخر صفر را در منزل
ایشان به سخنرانی می پرداخت.
وی مورد توجه کلیه مراجع
تقلید گذشته و حال بوده و آثار و
تالیفاتی گرانقدر به رشته تحریر
درآورده است، از آن جمله
است: کتاب کودک در دو جلد،
کتاب جوان در دو جلد.
آقای
فلسفی در طول دوران مبارزات
مردم ایران با سخنرانیهای خود
به افشای چهره رژیم شاهنشاهی
می پرداخت.
بعد از پیروزی
انقلاب اسلامی نیز علیرغم کبر
سن در سنگر تبلیغ به ادای
وظیفه ادامه داد.
و در تاریخ
27 /9 /1377 ه.
ش دار فانی را
وداع گفت.
برای اطلاع و آگاهی
از زندگی و فعالیتهای
دینی، اجتماعی و سیاسی ایشان
رجوع کنید به خاطرات فلسفی /
تهران / مرکز اسناد انقلاب
اسلامی / 1376.
4 ـ سید عبدالحسین شرف الدین
به سال 1290 ه.
ق در شهر
کاظمین زاده شد.
پدر و مادر او
هر دو از سادات شریف و محترم
بودند از آل شرف الدین: پدر
سید یوسف شرف الدین و مادر
بانو زهرا صدر دختِ آیه اله سید
هادی صدر.
نسبت شریف و
درخشان شرف الدین با 31
واسطه به ابراهیم المرتضی
فرزند امام هفتم منتهی می شود.
شرف الدین تحصیلات مقدماتی
را در جبل عامل نزد پدر فرا
گرفت و تا 17 سالگی در آنجا
زیست.
از آن پس راهی نجف
گشت و سالیانی چند در آن
حوزه علمی به تکمیل مراحل
تحصیل خویش پرداخت و در
فقه و اصول و حکمت و تفسیر و
حدیث تحصیلات مداوم کرد.
شرف الدین 15 سال در نجف با
شوق و پشتکار به تحصیل علوم
مختلف پرداخت و هنگامیکه در
سن 32 سالگی عازم جبل عامل
می گشت صاحب چندین اجازه
اجتهاد بود.
بدلیل تبحر ایشان در
علوم مختلف اسلامی آثار
ارزنده بسیاری تالیف نمود و
مورد توجه علماء و مسلمانان
قرار گرفت.
یکی از آثار
ارزشمند ایشان کتاب
المراجعات می باشد که در
برگیرنده مکاتبات وی با شیخ
سلیم رئیس الازهر در مورد
احتجاجات ایشان بر حقانیت
شیعه می باشد.
وجود ایشان
مشعل فروزان جهان تشیع و
خدمات وی به جهان اسلام
و بخصوص شیعیان بلاتردید در
تاریخ ثبت خواهد شد.
سیدشرف الدین به سال 1377
هجری قمری در سن 88 سالگی
دار فانی را وداع گفت و به
رحمت ایزدی پیوست و در
جوار حضرت امیرالمومنین
علی(ع) دفن گردید.
جهت اطلاع و آشنایی با ابعاد
گوناگون شخصیت بزرگ این
عالم ربانی و مجاهد به کتاب
شرف الدین تالیف محمدرضا
حکیمی مراجعه کنید.
سید شرف الدین / محمدرضا حکیمی
/ تهران / دفتر نشر فرهنگ اسلامی
/ 1367
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ جواد فومنی حائری به روایت اسناد ساواک صفحه 30