بیوگرافی حبیبالله عسگراولادی
متن سند:
بیوگرافی حبیبالله عسگراولادی
الف- مشخصات
نام حبیبالله، نام پدر مرحوم حسین، نام خانوادگی عسگراولادی مسلمان، سن 32 سال، شماره شناسنامه 118 صادره تهران ـ متاهل دارای سه فرزند پسر ـ شغل بنکدار (برنج فروش ـ میزان سرمایه در حدود ده هزار تومان ـ میزان تحصیلات جمعاً دوازده سال و شش سال در علوم قدیم) ـ مسلمان شیعه ـ ساکن بوذرجمهرینو، کوچه امامزاده یحیی، کوچه حزیره، خانه 49.
ب- سابقه اتهامی
1- در سال 32 یا 1333 از طرف شهربانی احضار و مدت 3 ساعت بازداشت بوده به این منظور که آدرس برادر خود را که به اتهام عضویت در حزب توده تحت تعقیب بود به آنها بدهد.
2- در سال 1341 به علّت چاپ و توزیع تراکتهای مذهبی به مدّت 3 الی 4 روز در شهربانی بازداشت بوده است.
ج- مسافرتها
1- مشهد و قم مکرر به منظور زیارت
2- شهرهای شمالی به منظور خرید برنج
به خارج از ایران مسافرتی نکرده است
د- نحوه ارتباط با آیتالله خمینی
در سال گذشته بعد از مراجعت خمینی از تهران به قم نزد او رفته و مبلغی متجاوز از هزار تومان بابت خمس و سهم امام به او میپردازد و از طرف خمینی به او تکلیف میشود که مطالبات مربوط به سهم امام و خمس را در نزد اشخاص در تهران جمعآوری کرده و در قم به او بپردازد وی این کار را قبول میکند و در نتیجه مکّرر به قم رفته و مطالبات وصول شده را به خمینی میدهد و گاهی اوقات مسائل دینی را از او استفسار میکند هم چنین حامل پیامهای از مردم در مورد سؤالات دینی به خمینی میشود که یک مورد جالب توجه آن استعلام نظریه از آقا درباره ترور رجال دولتی بوده ولی به طوری که حبیبالله عسگر اولادی (متهم) اظهار میکند آقا مخالفت میکند برای بار دوم (در سفر بعدی) باز تکرار درباره ترور میکند. خمینی عصبانی شده جواب میدهد تو که هستی و این سئوالها چیست؟ چه کارهاید که منع کنید یا نکنید؟ به ادعای مشارالیه این استفتاء را صرفاً به خاطر این که هاشم امانی از او خواسته بود از آقا سئوال کرده و نمیدانسته است که هاشم امانی این جواب را به منظور آزمایش کردن آقا میکرده یا قصد ترور اشخاص داشته ـ پرونده اتهامی در این مورد در شهربانی تحت رسیدگی است و در این باره سئوال بیشتری از او به عمل نماید.
ﻫ- چگونه فکر تأسیس هیئت مؤتلفه اسلامی به وجود میآید؟
حبیبالله عسگراولادی اظهار میکند تا کلاس 6 ابتدائی در دماوند بوده و سپس در سالهای بعد از 25 یا 1326 به مدّت دو سال ترک تحصیل میکند سپس در تهران در بازار در یک تجارتخانه برنج فروشی شاگرد شده و شبها نزد شیخ محمدحسین زاهدی در مسجد امینالدوله به مدّت شش سال به تحصیل علوم دینی میپردازد در همین اوقات (در حدود چهارسال پیش) بوده که به اتفاق عدهّای از رفقای مسجد از جمله:
1- مهدی شفیق
2- حاج حسنبزاز
3- احمد ساعینژاد
4- مهدی مشهدیاصغر
تصمیم به تاسیس یک جلسه هفتگی مذهبی گرفته و از شیخ ذبیحالله محلاتی دعوت میکنند تا به طور سیّار در منازل آنها بیانات دینی ایراد کند تا مدتی این کار ادامه داشته و بعد تصمیم میگیرند که خود همین اشخاص که اطلاعات مذهبی دارند مطالعه کنند و صحبت کنند. در ماه رمضان سال گذشته تصمیم میگیرند که جلسه را به صورت کلاس تبدیل کنند و از سیدمحمد بهشتی اصفهانی به منظور تدریس علوم دینی استفاده کنند ـ در حدود هشت الی ده ماه پیش چون در همه جا موضوع تغییر برنامه (تبدیل جلسه مذهبی به کلاس دینی) گفتگو میکنند عدهّای دور هم جمع شده به این فکر میافتند که برنامههای سایر مجالس دینی را به صورت صحیحتری در بیاورند (یعنی برنامه کلاس را به جلسات هیئتهای دیگر دینی تعمیم دهند) که بالاخره اساس هیئت مؤتلفه اسلامی پیش میآید. مبتکر ایجاد یک هیئت مؤتلفه به ادعای حبیباله عسگراولادی در خاطرش نیست ولی اظهار میکند که خود او این فکر را داشته است.
توضیحات حبیبالله عسگراولادی درباره هیئتهای مؤتلفه
هیئتهای مؤتلفه
تعداد هر هیئت غالباً کمتر از ده نفر یا ده نفر است ـ مارک، یادداشت، یا پرچم، یا علامت دیگری ندارد.
هدف
جامعه عالی اسلامی
اساسنامه
راه رسیدن به هدف را تعیین میکند بهتر شناختن اسلام ـ بهتر عمل کردن به آن ـ بهتر شناساندن آن به دیگران و فعالیّتهای دینی و قانونی با رعایت حفظ نظم و آرامش.
برنامه جلسات
تقریباً در هرهفته یک شب به طور مختلف و هرشب در حدود یک ساعت [و] نیم ساعت جلسه طول داشته.
موضوعات مورد بحث در جلسه
پیرامون یک عقیده دینی و بقّیه وقت صرف اخبار و اطلاعات راجع بدین و روحانیت و خلاصه امور دینی
مشاورین در تهیه بحثهای جلساتی
1- حاج شیخ مرتضی مطهری
2- آقای سیدمحمد بهشتی اصفهانی
3- حاج شیخ محیالدین انواری
4- شیخ محمدجواد باهنر ـ این شخص مسئول تدریس کتاب انسان و سرنوشت تالیف مطهری بوده
کتابهائی که از مطالب آنها در جلسه استفاده میشده
1- انسان و سرنوشت درباره قضا و قدر به قلم شیخ مرتضی مطهری در شرف طبع بوده
2- تاریخ صحیح اسلام شامل اطلاعات کامل از زندگی فردی و اجتماعی [پیامبر] (ص) و جریانات زندگی ائمه تا امام زمان ـ از نویسنده آن اطلاعی ندارد.
برنامه کار
1- تعظیم شعائر مذهبی از قبیل شرکت در جشنها ـ سوگواریها ـ تشییع جنازهها و ختمها.
2- اعانه به مستمندان ـ رسیدگی به وضع زندانیان از روحانیون و متدینین ـ پرداخت حقوق معّلم که مباحث دینی را برای آنها تهیه و یا تشریح میکرده است.
شرایط عضویت در هیئت
مسلمان ـ شیعه اثنیعشری ـ بالغ و عاقل بودن ـ نداشتن سابقه سوء و معروف نبودن به فساد اخلاق. شرکت هر فردی از یک هیئت در هیئت دیگر...
امور مالی
در امور مالی هیچ نوع فورم چاپی در کار نبوده، مسئول معینی هم نداشته هرکس وقت پیدا میکرد در جمعآوری پول و صرف آن اقدام میکرده و به طور مثال نام خودش و عسگراولادی ـ مهدی شفیق ـ توکلی را نام برد ـ سابقه جمعآوری پول در حدود چهار الی پنج ماه بوده.
محل جلسات اعضاء مرکزی
محل تشکیل جلسات معین نبوده و در منازل اعضاء به صورت سیار انعقاد مییافته ولی بیشتر این جلسات در منزل حبیباله عسگراولادی بوده.
امور تبلیغاتی
طبق اظهار عسگراولادی مسئول معینی برای این کار نداشت ولی خودش کتاب انسان و سرنوشت را نزد شیخ جواد باهنر خوانده و در جلسه آن را بین خودشان بیان کرده است.
کمیته اجرائی
طبق اظهار عسگراولادی کمیته اجرائی وجود نداشته و هر وقت کاری مربوط به هیئتهای دینی بود یک نفر مأمور میشد.
در پرونده کلاسه شماره 4- س- 257 بایگانی شود
26 /2 /44 رئیس بخش 313 محتشمی
اعضای جلسه مرکزی (نمایندگان از سه هیئت)
نمایندگان یک هیئت
1- حبیبالله عسگراولادی مسلمان، شغل بنکدار (برنج فروش)، محل سکونت خیابان بوذر جمهرینو، کوچه امامزاده یحیی، کوچه حزیره، شماره 49
2- ابوالفضل توکّلی، شغل بلورفروش در بازار نجارها
3- مهدی شفیق، شغل شاگرد خواربار فروش بازار حضرتی، محل سکونت کوچه غربیان در بازار
4- مهدی ابراهیمعراقی، شغل صاحب سهم در معدن زغالسنگ آبیک قزوین، محل سکونت خیابان دولت، کوچه شیرین، انتهای کوچه منزل حسین تنساز. کمتر در جلسات شرکت داشته
نمایندگان هیئت دیگر
5- علی حبیباللهیان، شغل بلور فروش در تیمچه، محل سکونت شهباز
6- سیدمحمود میرفندرسکی، شغل عطار در مراجع حاج حسن، محل سکونت سه راه سلسبیل، خیلی نادر در جلسات شرکت میکرده.
7- مهدی بهادران، شغل دلال قماش در بازار تهران، محل سکونت خیابان سلیمان، به علت مسافرت به جنوب کمتر شرکت داشته
8- حسین خلیلی، شغل اتوشوئی در جاده شهرری، محل سکونت جنب اتوشوئی در جاده شاهزاده عبدالعظیم
9- محمدصادق اسلامی، شغل تحصیلدار، محل سکونت خیابان لرزاده خیابان اتابک
10- صادق امانی، شغل خواربار فروش در بازار، محل سکونت کوچه غربیان در بازار، به علت کثرت کار کمتر شرکت داشته
11- سیداسدالله لاجوردی، شغل محتملاً پیراهن فروش، محل سکونت خیابان مولوی کوچه مقابل خانیآباد
12- حسین رحمانی، شغل آهن فروش، محل سکونت بازار آهنگرها کوچه حاج سیدمحمود صراف
توضیح
بعضی اوقات اشخاص دیگری به جای بعضی اشخاص فوقالذکر در جلسه شرکت میکردهاند
منبع:
کتاب
حبیبالله عسکراولادی به روایت اسناد ساواک صفحه 130