تاریخ سند: 10 اردیبهشت 1357
موضوع : شیخ محمدرضا امین1 فرزند محمدحسین
متن سند:
به : 311
از : 10 ه شماره : 5814 /10 ه
ساعت 1700 عده ای در حدود 200 نفر جوان و حدود 30 نفر دختر با چادر
مشکی در تکیه درب کوشکی تخت فولاد به مناسبت چهلمین روز درگذشت
کریم نصرآزادانی دانشجوی دانشگاه صنعتی آریامهر تهران اجتماع نموده بودند.
در بین جمعیت، شیخ
محمدرضا امین دبیر آموزش
و پرورش با یک نفر آخوند
دیگر مشغول صحبت بودند،
مرتب با هم آهسته صحبت
می کردند.
سپس آن آخوند منبر رفت و
ضمن صحبت از مصطفی
خمینی یاد کرد و گفت: تو
نمرده ای زنده هستی و
شهدای اخیر هم در خاطره
مردم باقی مانده اند.
سپس صلوات برای خمینی
فرستاده شد، بعد جوان 18
ساله ای آیاتی از قرآن تلاوت
نمود و تفسیر کرد که مضمون
آن این بود که: زیر بار ظلم و زور نروید و از حقوق خودتان دفاع کنید و نگذارید
ظالم به شما حکومت کند.
بعد آن آخوند گفت: به گروههای 4 نفری تقسیم و از درب خارج شوید0 در این
موقع پلیس دخالت کرد و اعلام نمود که: متفرق شوید و پلاکهای (پلاکاردهای)
خود را بیاندازید سپس آنها خارج شدند و شروع به تظاهرات در خیابان نمودند
که عده ای از آنها دستگیر شدند و شیخ محمدرضا امین2 نیز با پیکان شماره
35113 ـ اصفهان 11 و پنج نفر دیگر رفت.
ضمنا چند نفر از آنها مردم را دعوت
به رفتن به مسجد مصلی می نمودند که توسط افراد مقاومت ملی به پلیس معرفی و
دستگیر شدند .
نظریه شنبه : شعارهائی که روی پلاکها [پلاکاردها] نوشته شده بود انقلابی به نظر
می رسید.
نظریه یکشنبه : شیخ محمدرضا امین از دبیران آموزش و پرورش و دوست سید
جلال طاهری حسین آبادی می باشد و احتمالاً از محرکین اصلی وقایع
حسین آباد و چهلم فوق بوده است1.
نظریه جمعه : نظریه یکشنبه مورد تایید است.
نظریه 10 ه : خواهشمند است دستور فرمائید در مورد انتقال شیخ محمدرضا
امین به یکی از شهرستانهای دیگر از طریق وزارت آموزش و پرورش نظریه
اعلام دارند.
دهقان
نادری
1 /1
توضیحات سند:
1ـ حجه الاسلام محمدرضا امین
سال 1317 ه.
ش در اصفهان به
دنیا آمد و پس از طی تحصیلات
ابتدائی و متوسطه وارد حوزه
علمیه اصفهان شد و پس از
فراگیری دروس مقدماتی در
دانشگاه تهران پذیرفته شد و به
تحصیل در رشته الهیات و علوم
تربیتی و قضائی مشغول گردید
و از محضر اساتید بزرگی نظیر
استاد شهید مرتضی مطهری،
محمود شهابی، ابوالقاسم
گرجی، محمدکاظم معزی و
کمال الدین نوربخش بهره برد و
در سال 1340 به استخدام
آموزش و پرورش درآمد.
وی
همزمان با تدریس در آموزش و
پرورش در درس آیت الله سید
محمد علی میرمحمدصادقی و
آیت الله شیخ عباسعلی ادیب
شرکت و به تدریس در حوزه نیز
اشتغال داشته است.
حجت الاسلام امین مبارزات
سیاسی خود را همزمان با نهضت
حضرت امام(ره) در سال 1342
شروع کرد و تحت مراقبت
ساواک قرار گرفت و در سال 56
و 57 از جمله روحانیان فعال در
صحنه های انقلاب بود.
2ـ حجت الاسلام امین در مورد
برگزاری این مراسم می گوید:
فردی که از کوه پرتاب شده بود
فردی انقلابی بود که من نیز بنابر
وظیفه در مراسم شرکت کردم و
من نیز به خاطر آن که با لباس
روحانیت بودم در جمعیت
مشخص بودم.
پس از پایان
مراسم یکباره نیروهای امنیتی
رژیم شاه حمله کردند و شروع به
ضرب و شتم حاضرین و
دستگیری آنان کردند؛ در همین
حال یکی از شاگردانم مرا به
منزل خود راهنمائی کرد و برای
این که شناسائی نشوم لباس
روحانیت را از تنم درآوردم و
با لباس معمولی از خانه خارج
شدم که توسط یک پاسبان
شناسائی شدم و حین عبور مرا
احضار کرد و ضمن توهین،
کشیده ای به صورتم زد.
پس از
گذشت چند روز از این حادثه به
ساواک احضار شدم، فردی که
بازجوئی می کرد سؤال کرد:
برای چه در مراسم شرکت کرده
بودی؟ گفتم: برای خواندن
فاتحه رفته بودم.
1ـ ساواک مرکز پس از دریافت
گزارش فعالیتهای حجت الاسلام
امین دستور مراقبتی زیر را
صادر می کند:
«بازگشت به گزارش خبر شماره
5814 /10ه /10 /2 /37
خواهشمند است دستور فرمائید
در صورت صحت مفاد گزارش
خبر معطوفی نامبرده بالا را
احضار و ضمن دادن تذکرات
شدید و اخذ تعهدات لازم
عواقب وخیم ادامه این رویه به
وی گوشزد و از طریق منابع و
سایر امکانات موجود اعمال و
رفتار نامبرده را زیر نظر قرار
داده و نتایج حاصله را مستمرا به
این اداره کل اعلام دارند.
ضمنا مشخصات کامل ملصق به
عکس مشارالیه نیز مورد نیاز
است.
مدیر کل اداره سوم ـ ثابتی
ریاست امنیت داخلی به همین
ترتیب اقدام شود.
3 /4 [تقوی]
بخش 2 با سابقه ارائه شود.
»
نادری 3 /4
(1599 /324 ـ 27 /3 /37)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، کتاب 2 صفحه 113