تاریخ سند: 17 بهمن 1342
موضوع: وعظ آقای حجازی واعظ
متن سند:
در مسجد جامع آقای حجازی واعظ وعظ میکرد که از ساعت 1400 الی 1630 به طول انجامید در وعظ خود نسبت به اقتصاد و سیاست کشور و نبودن آزادی در مملک انتقاد شدیدی کرده ولی این انتقاد خیلی مؤدبانه بود.
در صحن مسجد جامع (بازار) یک دسته پلیس به ریاست یک سرهنگ 2 بود.
در حدود 5 الی 6 هزار نفر جمعیت شرکت داشتند تمام صحن مسجد و شبستان پر از جمعیت بود مشارالیه مردم را به اتحاد و یگانگی و مبارزه خیلی منطقی و بدون سر و صدا دعوت میکرد و البته از حضرت محمد (ص) و حضرت علی مثال میآورد به خاطر مبارزه با این وضعیت؛ و دستگاه کنونی دولت را یک دستگاه بیاعتناء به وضعیت مردم و دستگاهی که همۀ آزادی مردم را گرفته تشبیه میکرد و به پلیس اخطار مینمود که شما وظیفه خودتان را انجام بدهید و ما هم وظیفه خودمان را انجام میدهیم و از مردم دعوت کرد که خیلی با آرامش متفرق بشوند، چون دیروز موقعی که وعظش تمام و به منزلش میرفته در بازار قدری شلوغ شده بود به همین جهت از مردم دعوت کرده که به هیچوجه ازدحام نکنند.
مخفیانه اعلامیهای منتشر شده بود که اشخاص که به هم اطمینان داشتند بین خود رّد میکردند بعد میگذاشتند به جیبشان.
تجلیل فوقالعاده از آقای خمینی از طرف آقای حجازی واعظ مزبور در روی منبر به عمل آمد و نسبت به این که آقای خمینی آزاد نیستند در مجالس شرکت کنند و به حوزه علمیه قم بروند اظهار تأسف بسیار شدیدی کرد و مردم به محض شنیدن اسم خمینی صلوات میفرستادند و آزادی ایشان را میخواستند.
حجازی از مردم دعوت کرد که فردا هم برای شنیدن وعظ ایشان بیایند به طور کلی در مسجدهای بازار از همه مهمتر و شلوغتر وعظ آقای حجازی بود.
گیرنده : آماده بخش 311 ضیائیمهر
مراتب در ساعت 1830 به ساواک تهران به جناب سرهنگ شفارودی توسط تلفون مخابره گردید.
آماده بخش 311 ضیائیمهر
ضمناً به بخش 312 داده شود.
در پرونده عبدالرضا حجازی بایگانی شود.
صابری
توضیحات سند:
* گزارش [تاریخ:] 17 /11 /42
محترماً به عرض میرسانیم این جانبان استوار دوم علیاصغر شجاعی و سرپاسبان حسین رستمی از ساعت 12 الی 30 /14 که در مسجد جامع مأمور انتظامات بودیم آقای حجازی واعظ به منبر رفتند بدواً در مورد مصائب مولای متقیان امیرالمؤمنین صحبت نمودند سپس تمامی صحبت و بیانات ایشان اهانت به دربار سلطنتی که بهائی و یهودیها به ما سلطنت و حکمرانی مینمایند و تکذیب از لوایح ششگانه و تحریکات مردم بر علیه دولت و خواستن آزادی آقای خمینی را تا چند مرتبه بلند تکرار نمود و اظهار داشت مردم شما هم باید بلند بگوئید صحیح است و بخواهید از دولت لغو لوایح ششگانه و آزادی آقای خمینی را و مقداری هم بعد حرفهای رکیک به طبقه کشاورز ادا نموده که شما باعث زندان آقای خمینی و همچنین شمشیر به روی امام زمان کشیدهاید.
مراتب گزارشاً عرض شد.
استوار شجاعی
امضاء
سرپاسبان رستمی
امضاء
رونوشت برابر اصل است.
سرپاسبان ابراهیمی
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 99