تاریخ سند: 20 شهریور 1357
بعد از 5 سال توقیف : انتشار 5 مجله و روزنامه آزاد شد
متن سند:
مهندس عبداللّه والا مدیر مجله تهران مصور
علی اکبر صفی پور1 مدیر مجله امید ایران
عبدالکریم طباطبائی2 مدیر روزنامه دنیا و
سالنامه دنیا
نعمت اللّه جهانبانوئی3 مدیر مجله فردوسی
دکتر علی بهزادی مدیر مجله سپید و سیاه
از 5 روزنامه و مجله که متجاوز از 4 سال پیش
در محاق توقیف قرار گرفته بود رفع ممنوعیت
شد این 5 مجله و روزنامه عبارت است از : مجله
فردوسی به صاحب امتیازی نعمت اللّه
جهانبانوئی، مجله تهران مصور به صاحب
امتیازی مهندس عبداللّه والا، مجله امید ایران به صاحب امتیازی علی اکبر صفی پور، مجله
سپید و سیاه به صاحب امتیازی دکتر علی بهزادی و روزنامه دنیا و نیز سالنامه دنیا به صاحب
امتیازی و مدیریت و سردبیری عبدالکریم طباطبایی، مجله ها و روزنامه آزاد شده در روزهای
آینده دوره جدید انتشار خود را از سر خواهند گرفت.
کیهان 20 /6 /57
مجلات توقیف شده تا 3 هفته دیگر منتشر می شوند
وزارت اطلاعات و جهانگردی برای 5 روزنامه و مجله ای که از چهار سال پیش در محاق
توقیف افتاده بودند اجازه انتشار داد.
این پنج روزنامه و مجله عبارتند از روزنامه و سالنامه دنیا،
مجله فردوسی، مجله امید ایران، مجله سپید و سیاه، مجله تهران مصور
این مجله ها و روزنامه ها را به ترتیب عبدالکریم طباطبائی، نعمت اللّه جهانبانوئی، علی اکبر
صفی پور، دکتر علی بهزادی، مهندس عبداللّه والا منتشر خواهند کرد.
ناشران این مجلات در گفتگویی با آیندگان گفتند که تا سه چهار هفته دیگر برنامه انتشار تدوین
و به مورد اجرا گذاشته خواهد شد.
نعمت اللّه جهانبانوئی در گفتگوئی با آیندگان اعلام کرد که
مجله فردوسی همچنان به عنوان نشریه ای خاص روشنفکران پابرجاست و همه کوشش ما این
خواهد بود که همراه با گستردگی فرهنگی در شرایط جامعه ما مجله ای سنگین و وزین به دست
خوانندگان بدهیم.
عبدالکریم طباطبائی نیز در این گفتگو گفت که روزنامه دنیا در قالب تازه منتشر خواهد شد.
و تا
سه هفته دیگر نخستین شماره های آن را به دست خوانندگان خواهیم رساند.
آیندگان 22 /6 /57
در پرونده مجله سپید و سیاه بایگانی شود 22 /6 /57
توضیحات سند:
1ـ علی اکبر صفی پور فرزند ابوالفضل در سال 1299 ه ش در شهرستان نهاوند به دنیا آمد.
تحصیلات ابتدائی را در
دبستان بدر نهاوند و دبیرستان را در شهرهای نهاوند، همدان و کرمانشاه سپری کرد.
وی که در دبیرستان نظام نیز
تحصیل کرده و سپس استعفا داده بود در دانشکده حقوق ادامه تحصیل داد و لیسانس گرفت.
علی اکبر صفی پور که یک دوره روزنامه نگاری را در دانشگاه تهران طی کرده بود، و در زمان سپهبد رزم آرا در دخانیات
شاغل بود و با وی همکاری نزدیک داشت و محرم اسرار او بود، پس از سر دبیری مجله بدیع و نویسندگی در مجله
خواندنیها، امتیاز مجله امید ایران را در سال 1328 اخذ کرد.
در جریانات سال 1332، تعدادی از مقالات مجله وی گرایش کمونیستی داشت و مجله وی چند بار توقیف گردید.
در
سال 1335 از طرف وابسته مطبوعاتی سفارت شوروی در ایران، برای سفر یک ماهه به آن کشور دعوت شد.
مشارالیه در سال 1339 به عضویت حزب ملیون در آمد و در اردیبهشت سال 1340، طی نامه ای به نعمت اللّه نصیری که در
آن زمان، ریاست شهربانی کل کشور را به عهده داشت، خود را فردی نویسنده که جز خدا و شاه پشتیبانی ندارد، معرفی
کرد و از او تقاضا نمود در انتخاب مجلس شورایملی در مقابل ظفر السلطان، از او حمایت کند تا با راهیابی به مجلس قلم
به دست گرفته و در مدح دستگاه قلمفرسایی و انجام وظیفه نماید.
از تقاضاهای وی، مجله را صحنه شانتاژ علیه آنها میکرد که از آن جمله است :
الف : حمله به مسئولین بانک کارگران آذرماه سال 1340 به علت عدم موافقت با وام در خواستی
ب : حمله به فرماندار نهاوند در بهمن ماه سال 1340 به علت اینکه، فرد مورد نظر وی را به عنوان شهردار انتخاب نکرده
است.
علی اکبر صفی پور در سال 1342 با زدوبندهایی به نمایندگی نهاوند در مجلس شورای ملی منصوب گردید و بعد از حزب
مردم، به عضویت حزب ایران نوین در آمد و در سال 1345، در عزل و نصب مقامات دولتی حوزه انتخابی خود به حدی
دخالت کرد که شایع شد مشارالیه از راه فروش این مقامات، ثروت کلانی بدست آورده است.
مشارالیه که یکی از مروجین ابتذال در مجله خود بود، تحت عنوان، دنیای هرزگان، به اشاعه زننده ترین مسائل غیر
اخلاقی، مشغول بود، در شماره بهمن ماه سال 45، تصاویری را، انتشار داد که به علت شباهت یکی از تصاویر با
محمدرضا پهلوی، نارضایتی او را در برداشت و مشارالیه برای جبران این مسئله در نطق قبل از دستور مورخه
25 /11 /45 به تعریف و تمجید از شاه و خدمات وی! پرداخت و با دادن رشوه به خبرنگاران به چاپ خبر آن مبادرت کرد و
در همان ایام، مراسم نیایش برای شاه را در مسجد جوانان نهاوند، ترتیب داد.
مشارالیه که با منوچهر اقبال، سر و سری
داشت و به همراه او، بنابر دعوت شرکت پان آمریکن، به آمریکا سفر کرده بود، مورد شفاعت اقبال در نزد شاه، قرار گرفت
و مسئله منتفی شد و در سال 46 به عنوان دبیر کمیته و عضو هیأت امنای دانشگاه صنعتی، انتخاب گردید.
او که عضویت باشگاه شاهنشاهی را داشت، و دبیر کمیته جشن های تاجگذاری در شهرستان ها بود، به علت اینکه به
عضویت شورای مرکزی حزب ایران نوین، انتخاب نشده بود، برای کمک به ارتقاء خودش با سر دنیس رایت سفیر
انگلیس در ایران تماس گرفت.
مشارالیه در ارزیابی های ساواک، فردی علاقمند به اساس رژیم و کشور، طرفدار غرب، نویسنده و زرنگ، اهل زد و بند،
غیر قابل اعتماد و اصل سیگار و مشروب، معرفی شده است.
علی اکبر صفی پور با نام مستعار صفائی و شماره رمز...
با ساواک همکاری داشت.
2ـ سید عبدالکریم طباطبایی فرزند حضرت آیت الله حاجی سیدحسن طباطبائی در سال 1306 متولد شد.
پانزده ساله
بود که وارد خدمت روزنامه نگاری گردید.
و وقتی در پشت میز سال سوم متوسطه درس می خواند کارت خبرنگاری چند
روزنامه یومیه و مجله را در بغل داشت.
آنروز تازه حکومت فروغی دموکراسی ظاهری را به ملت ایران نوید می داد
روزهائی بود که متفقین ایران را تحت اشغال قرار داده بودند اوضاع بین المللی ایجاب می کرد آزادی نطق بیان، قلم اگر
چه ظاهری بوده باشد به ملت ایران داده شود.
سید عبدالکریم هر روز پس از فراغت از درس به دنبال کسب خبر می رفت
و برای روزنامه های تهران مجانا اخبار و مطالب جالب تهیه می نمود.
مرحوم آیت الله کاشانی از جمله کسانی بود که از
مرحوم آیت الله طباطبائی تلمذ می کرد و از همین نظر است با وجودی که سیدعبدالکریم در مسائل سیاسی با مرحوم
آیت الله کاشانی اختلاف عقیده داشت مرحوم آیت الله کاشانی همیشه او را (برادر) خطاب می کرد.
سید عبدالکریم به این
ترتیب روز به روز در رشته روزنامه نگاری پیش رفت.
چند ماه بعد از شهریور 1320 در بعضی از جراید مقاله نویسی را
شروع کرد تا اینکه در 18 سالگی در سال آخر دوره متوسطه برای اولین بار سالنامه دنیا را منتشر ساخت.
نخستین
سالنامه دنیا در 300 صفحه و قطع بزرگ و برای اولین بار بیوگرافی بیش از پنجاه نفر از رجال ایران و خارج را در آن زمان
به چاپ رسانید که تا آن وقت بی سابقه بود.
بسیاری از نویسندگان مانند دکتر شفق، اللهیار صالح، رهنما، منصورالملک
عدل، سعیدی، حکمت، دکتر میرسپاسی برای سالنامه دنیا مقالاتی تحریر نموده اند.
وی علاوه بر سالنامه دنیا از فروردین 1326 (نامه هفتگی دنیا) را که به صورت مجله و قطع رقعی بوده است مدتی منتشر
کرد و پس از آن روزنامه (دنیا) را انتشار داد.
وی دارای لیسانس روزنامه نگاری بود و کتاب تاریخ ادبیات معاصر را تألیف
نموده است.
وی همچنین به دلیل خدماتش به رژیم پهلوی به اخذ نشان جشن شاهنشاهی فائق آمد.
3ـ نعمت اله جهانبانوئی در سال 1301 ه ش در تهران بدنیا آمد.
پس از اخذ دیپلم، تحصیلات را بصورت متفرقه ادامه
داد و در سال 1341 از دانشکده حقوق لیسانس گرفت.
وی فعالیت مطبوعاتی را از سال 1323 آغاز کرد و پس از آنکه مدت 5 سال مدیر داخلی و سردبیر روزنامه «اقدام» بود در
سال 1328 امتیاز مجله «فردوسی» را به دست آورد.
جهانبانویی که مدتی رابط اسداله علم ـ حزب مردم ـ و
روزنامه نویسان، بود تا آنها را وادار به تبلیغات به نفع حزب مردم و مخالفت نماید، توسط پوروالی که طرفدار منوچهر
اقبال بود، مورد حملات شدیدی در بامشاد قرار گرفت.
او که به طرفداری نهضت مقاومت ملی و مصدق نیز مشهور شده
بود و در سال 32 به همین دلیل مدت دو هفته در بازداشت به سر برد و در سال 1338 این چنین مورد ارزیابی ساواک قرار
گرفت :
«وی مردی ساده و بی استعداد و پرطمع است.
از نظر شم روزنامه نگاری بسیار ضعیف و کم سواد است.
» نعمت اله
جهانبانوئی که در تاریخ 29 /8 /39 به اسرائیل سفر کرده بود، در سال 48 که در درج مقالات ضد کمونیستی با وزارت
اطلاعات و ساواک، همکاری داشت و با شرکت وی در مراسم شرفیابی! موافقت شد، اینگونه معرفی گردید :
«با توجه به همکاری های قابل ملاحظه نعمت اله جهانبانویی و همچنین اظهارات مشارالیه درباره عدم توانایی تأمین
هزینه های یاد شده پیشنهاد میگردد تا در صورت تصویب، نسبت به افزایش آگهی های مجله مزبور به مسئولین وزارت
اطلاعات توصیه گردد و هر چند وقت یک بار مبالغی به عنوان پاداش از بودجه تبلیغات ضد کمونیستی به وی پرداخت
گردد.
» پی نوشت تیمسار مدیر کل ساواک به این شرح است :
«برابر نظریه اقدام گردد.
»
جهانبانوئی در سال 1354 به عضویت حزب رستاخیز در آمد.
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - مجله سپید و سیاه به روایت اسناد ساواک صفحه 102