موضوع: بهرام
متن سند:
گزارش خبر
از: ۳۰۴ تاریخ: ۱۱/۱۰/۴۶
شماره: ۱۰۱۷/۳۰۴
موضوع: بهرام
طبق اطلاع موثق.
در مقالهای که یکی از روزنامههای معروف ژنو بنام تریبون دو ژنو که در مورخه ۱۳/۱۱/۶۷ مصادف با ۲۱/۸/۴۶ درباره اطلاعیه اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی انتشار داده مجدد ضمن درج مقاله در تاریخ ۲۳ تا ۲۵/۱۲/۶۷ مصادف با ۲ الی ۴ دیماه ۱۳۴۶ چنین نوشته است که خلاصهای از آن بدین قرار است.
ژنرال تیمور بختیار رئیس سابق سازمان امنیت ایران دعوت شده است جهت محاکمه توسط یک دادگاه نظامی تهران که جواب بدهد به اتهامات مربوط به ایجاد تحریکات و اغتشاش و سوء استفاده.
با انتشار این خبر بختیار پاسخی را به عنوان روزنامه تریبون دو ژنو فرستاده است.
١- من احضاریهای دریافت کردم که بایستی خودم را به بازپرسی نظامی در تهران معرفی کنم بدون اینکه علت اتهام در این احضاریه ذکر شده باشد.
٢- من به این احضار جواب نخواهم داد زیرا در ایران به هیچوجه امنیتی برای یک محاکمه و همچنین برای قضاوت وجود ندارد. این عدم اطمینان شامل متهمین. و وکلای آن نیز میشود و در مراحلی قضاوت و وکلا از نظر اینکه وظائف قانونی خود را انجام دادهاند مشمول مجازاتی شدند..
٣- بعد از سال ۱۹۳۵ من بکشورم در لباس یک افسر خدمت کردم و در سالهای اخیر این خدمت را به صورت رئیس سازمان امنیت ادامه دادم و در سال ۱۹۶۲ کشورم را ترک کردم.
۴ - این اتهامات بیاساس است و نظیر آن اتهامات در ایران بر علیه شخصیتهائی که بر علیه رژیم استبدادی اعتراض نمودهاند زیاد دیده شده است.
۵- من اراضی خودم را از یک فامیلی که مدت پانصد سال به ایران خدمت کردهاند به ارث بردهام و من عملاً تمام ثروت فامیلی خود را در ایران رها نمودهام من هیچوقت بر علیه اصلاحات ارضی مخالفت نکردهام زیرا این اصلاحات ارضی برای مملکت من یک امر ضروری است ولی این اصلاحات بایستی شامل اراضی تمام مالکین بزرگ باشد حتی شاه و فامیلشان.
۶- من هیچ وقت ایران را به علت وجود اصلاحات ارضی ترک نکردهام ولی من این عمل را از لحاظ این انجام دادم که مخالف بودم با انحلال پارلمان و لغو قانون اساسی و تشکیل یک رژیم استبدادی. ۷- من سپاسگذارم از مقامات شهر ژنو و همچنین از مقامات فدرال و برعکس آنچه در تهران اظهار میدارند که من در یک ویلای مجلل زندگی میکنم بلکه در یک آپارتمان ۵ اطاقه که در ژنو – Routede flosiant 82 زندگی میکنم. ص
محترماً به عرض میرساند.
۱- در صورت تصویب در بولتن درج گردد.
۲- مراتب به دادرسی ارتش منعکس خواهد شد. در تاریخ ۲۱/۱۰/۴۶ به اداره دادرسی ارتش طی نامه شماره ۶۹۴۵۲/۳۰۴ – ۲۱/۱۰/۴۶ منعکس گردیده
۲۱/۱۰/۴۶
فصل سوم
فعالیتهای تیمور بختیار
در خارج از کشور ۱۳۴۷-۱۳۴۰
پیش درآمد
برکناری بختیار از ریاست ساواک تحلیلهای مختلفی بهمراه داشت و در محافل مختلف از وی به عنوان یکی از مخالفان و معارضان رژیم شاهی یاد میشد. همانند هر فرد مطرود و یا حتی مخالفی در این دوران بختیار میکوشید از زمینهها و بسترهای مناسب برای مطرح ساختن خویشتن، نزدیکی به مراکز قدرت و نزدیکی به افراد و گروههای مخالف بهره ببرد. این حرکت در ابتدا یک روند کند و تدریجی داشت و در یک کنش و واکنش با فعالیتها و اقدامات رژیم ایران شدت مییافت.
رژیم شاه در هر حرکت مخالفی به دنبال یافتن رد پایی از تیمور بختیار که بتازگی از ایران اخراج و جزء مخالفان شده بود، میگشت.
بعنوان مثال در برپایی تظاهرات اول بهمن ۱۳۴۰ دانشجویان۱ و سرکوب شدید آنان توسط نیروهای امنیتی نقش بختیار مطرح شد. کاتوزیان در این زمینه میگوید: شایعات فراوانی در محافل بالای اپوزیسیون که از شورای عالی خود جبهه ملی نشأت میگرفت) وجود داشت مبنی بر آنکه در شب قبل از حادثه تیمسار بختیار پیامیبرای جبهه ملی فرستاده بود. بدین مضمون که اگر دولت امینی سقوط کند و به او برای جانشینی امینی کمک شود، با جبهه ملی همراهی خواهد کرد و شخصأ از مصدق برای اعمال ناشایست گذشتهاش عذرخواهی خواهد کرد. اسناد حاکی از آن است که اعضای جبهه ملی نسبت به بختیار بسیار بدبین بوده و او را عامل بسیاری از جنایات در دوران ریاست ساواک میدانستند.
بهرحال با اعتقاد به دخالت بختیار در هر حرکت و ناآرامی در میان ایرانیان، ساواک کوشید تا بر کلیه اعمال و رفتار ملاقاتها و مراودات بختیار در خارج از کشور و ارتباطات وی با داخل کشور نظارت داشته باشد. در بخشهای مختلف این فصل اسناد مربوط به نظارت ساواک در خصوص ارتباطات و فعالیتها، ملاقاتها، سفرها و وضعیت مالی تنظیم شده است.
توضیحات سند:
ـ
١- تظاهرات اول بهمن ۱۳۴۰: روز یکشنبه اول بهمن ۱۳۴۰ هزاران تن از دانشجویان دانشگاه تهران علیه حکومت شاه و امینی به تظاهرات پرشوری دست زدند. این تظاهرات به دنبال تظاهرات چند روز گذشته برخی از دانش آموزان دبیرستانها و اخراج چند تن از آنها صورت گرفت. در این تظاهرات که منجر به درگیری پلیس با دانشجویان گردید حدود دویست پلیس و دانشجو مجروح شدند و به تأسیسات دانشگاهی خسارت وارد آمده و مقدار زیادی از وسائل آزمایشگاهی و تدریس دانشگاه از بین رفت. این یورش بیسابقه پلیس موجب خشم توفندهای در افکار عمومیگردید و دولت که متوجه وخامت اوضاع شده بود، جریان را مرتبط با تحریکات فئودالها، جبهه ملی و حزب توده کرد. ر.ک: قلم و سیاست، ج ۲، محمدعلی سفری
منبع:
کتاب
سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، جلد اول، اولین رئیس ساواک صفحه 172