صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 18 تیر 1354


متن سند:

ثبت اظهارات متهم: نام و نام خانوادگی بازپرس سروان قضائی قاسم شهبازی خود را معرفی نمایید و مفاد ماده و تبصره 125اصلاح قانون دادرسی کیفری بشما تفیهم میشود مواظب اظهارات خود باشید.
نام سید حبیب معروف به سید عبدالکریم نام خانوادگی هاشمی نژاد نام پدر سید حسن سن 43 شماره شناسنامه 43 بهشهر محل صدور بهشهر محل تولد بهشهر مذهب اسلام تابعیت ایران میزان تحصیلات مدرس ـ در سطوح عالیه شغل مدرس ـ و نویسنده آدرس محل سکونت مشهد: خیابان شاه فرعی 24 مقابل پلاک 4 محل کار ـ مشهد ـ راسته حمام شاه مسجد داخل کوچه میر علم خان پیشینه کیفری دارم.
عیال و اولاد دارم 6 نفر امضاء متهم هاشمی نژاد س ـ با توجه به گزارشات و اظهار نظر مامورین ساواک خراسان شما متهم هستید به اقدام علیه امنیت کشور (عضویت در دسته و جمعیتی که مرام و رویه آن ضدیت با سلطنت مشروطه ایران است) آیا اتهام انتسابی را قبول دارید یا خیر؟ ج ـ نه تنها این اتهام را قبول ندارم بلکه سراسر زندگی اینجانب و پرونده هائی که از من موجود است بطور قاطع حکایت از این حقیقت دارد که من هیچگاه عضو هیچ دسته و جمعیتی نبوده ام چه رسد بآنکه هدف و یا طرز کار و روش من مخالفت و ضد امنیت کشور باشد و اما مسئله مخالفت و ضدیت با سلطنت مشروطه ایران این چیزی است که تا این تاریخ حتی احتمال آن درباره من داده نشده است و موافقت من با رژیم هم سلطنت مشروطه ایران واقعیتی است که آشکارا در پرونده ها و پرسشها و بازجوئیهای مکرری که همیشه از اینجانب شده بخوبی و آشکارا منعکس است و اکنون برای چندمین بار نیز این موافقت را رسما اعلام کرده و ابراز میکنم و اگر مقصود از سئوال (عضویت در جمعیتی که ...) جمعیتی است که در قم تظاهراتی کردند طبیعی است (و ساواک هم چنین احتمالی را نداده) که من با بیش از هزار کیلومتر فاصله از قم و عدم آشنائی با هیچیک از افرادی که آن تظاهرات را بر پا کرده اند امکان مشارکتم بهر صورت با آنها منتفی است و تنها مسئله ای که هست و احتمال آن (بدون آنکه این احتمال بهیچ دلیلی متکی باشد) از طرف ساواک داده شده است تشویق من (نه عضویت) از دو تظاهراتی بود که در مدرسه آیه اللّه میلانی و مدرسه میرزا جعفر انجام شد و درباره این دو تظاهرات نیز مشارکت من (بهر صورت و کیفیت) باز هم منتفی است امّا تظاهرات مدرسه آیت اللّه میلانی اصلاً رنگ سیاسی نداشت و ماهیت و شکل و شرکت کنندگان در آن کاملاً مشخص بوده اند زیرا آن تظاهرات صرفا از طرف طلابی انجام شد که در برنامه امتحانی آن مدرسه شرکت داشته اند و خواسته های آنها هم مسائلی از قبیل شهریه یکسان، برکناری یکی دو نفر از کارکنان مدرسه و لغو یا تغییر برنامه امتحانی مدرسه و مانند اینها بود که آشکارا این خواسته از طرف خود تظاهرکنندگان به نوه ایه اللّه در مدرسه گفته شد و ایشان هم این خواسته ها و یا قسمتی از آنرا پذیرفتند و این تظاهرات کم و بیش فصلی است که همه ساله هنگام امتحانات در آنجا انجام میشود و در هر حال تظاهرکنندگان آن خواسته های آنها ماهیت و شکل کار آنها مشخص است و اصلاً رنگ سیاسی و یا مسئله گروه و عضویت و امثال اینها در آنجا مطرح نبود اینجانب در آن عضویت و یا بهر کیفیت و صورت دخالت داشته باشم و اما تظاهرات مدرسه میرزا جعفر آنهم عمل من درست در جهت مخالف آن بوده است زیرا در روزی انجام شد که من در آنروز درس خود را شروع کرده بودم و این کار مخالفت عملی با آن تظاهرات بوده باین دلیل که یکی از مدرسین بزرگ که محل درسشان در مدرسه میرزا جعفر بود آنروز درس خود را شروع کرده بودند با اعتراض تظاهرکنندگان (طبق آنچه که شنیدم) مواجه شدند بنابراین شروع من بدرس در آنروز درست در جهت مخالف نظرات آنها بوده است با تمام این توضیحات باز هم اگر هرگونه دلیل و شاهدی بر شرکت من در این دو تظاهرات و یا تظاهرات دیگر و یا جمعیتی و یا حزبی بهر صورت و بهر کیفیت در امسال و یا در سراسر زندگی من در دسترس آقایان باشد آماده ام حداکثر مجازات مقرره را بپذیرم چون تردیدی نیست هر ادعائی را در آنصورت بتوان پذیرفت که متکی بدلیل باشد والا صرف اتهام در هیچ مکتبی جرم محسوب نمیشود از این نظر مستدعی است برای آن ادعا (که در سئوال طرح شده) هرگونه شاهدی در دست است پرسش فرمائید تا توضیح کافی داده شود هاشمی نژاد س ـ شما بچه علت ممنوع المنبر هستید و از چه زمانی این ممنوعیت برای شما ایجاد شده است؟ ج ـ تاریخ و زمان ممنوعیت منبر من مشخص است و آن از حدود دو سال قبل است که در اصفهان بازداشت شدم پس از بازداشت ممنوع المنبر شدم ولی قسمت اول سئوال (بچه علت ممنوع المنبر هستم ؟) حقیقتی است که برای خود من روشن نیست زیرا پس از ده شب منبر در مسجد سید اصفهان در آنجا بازداشت شدم باین اتهام که مطالب خلاف امنیتی ایراد کردم ولی بعدا در دادگاه نظامی اصفهان محاکمه شدم و در دادگاه بدوی و تجدید نظر هر دو از آن اتهام تبرئه شدم و با اینحال همان اتهامات عامل محرومیت اینجانب گردید هاشمی نژاد س ـ از زمانیکه شما را مأمورین امنیتی ممنوع المنبر اعلام نموده اند آیا در محلی در حضور عده ای منبر رفته اید یا خیر؟ ج ـ اولاً باید توجه داشت که ممنوعیت من از منبر مستقیما و رسما از هیچ مقامی تا این تاریخ بمن ابلاغ نشده و ثانیا در پاسخ پرسش بالا باید بگویم نه زیرا منبرهائیکه من میرفتم سطح جمعیت آن (با توجه به شرائط فصلی و موقعیت زمانی و مکانی) از سه چهار تا بیست هزار نفر مستمع بوده است و در این سطح و یا در سطحهای دیگری که برنامه های سخنرانی داشتم مانند (برنامه هایی که در مدرسه عالی بازرگانی تهران و یا دانشکده کشاورزی کرج بنا به دعوت دانشجویان داشتم) تاکنون هیچ منبر و برنامه سخنرانی نداشتم تنها مسئله ای که هست اینست که من در سالی دو بار در خانه شخصی خود بمناسبت شهادت حضرت زهرا و امام باقر علیه السلام مجلس روضه ای در سطح جمعیتی حدود دو اطاق معمولی دارم و در آنجا هم اصلاً سابقه منبر رفتن نداشتم ولی در این دو سال چون ممنوع المنبر بودم در همان منزل پس از آنکه گویندگان دعوت شده صحبت کردند من هم مقداری صحبت کردم که موضوع و خلاصه آن صحبتها در بازجوئیهایکه در ساواک از من شده منعکس است و اصلاً مسائل سیاسی نبوده و این کار هم باین علت بود که تلقی من از موضوع ممنوع المنبر بودن من آنگونه نبود که شامل اینحد باشد و اگر از نظر مقامات امنیتی چنین بود اولاً در ایام وفات امام باقر علیه السلام که اینکار عملی شده بود عکس العملی نشان ندادند و ثانیا کافی بود که حتی تلفنا بمن اطلاع میدادند که حتی در این سطح هم نباید صحبت کنم و اگر آقایان کم لطفی نداشتند اینکار نیازی ببازداشت نداشت چنانکه در حدود یکسال قبل من یک درس اقتصاد از دیدگاه اسلام و جهان روز شروع کرده بودم و با آنکه جمعیت روحانیون و دانشجویان دانشکده های مشهد وسیعا در آن شرکت داشتند و با آنکه آن درس چهار جلسه هم ادامه داشت ولی با اینحال از ساواک بمن تلفن شد که آنرا تعطیل کنم منهم پذیرفتم و بعد در برابر اعتراض من که این درس است و ارتباطی بمنبر ندارد گفتند که دائره ممنوعیت از منبر شامل این کار هم میشود و متاسفم چرا در امسال که مقداری در خانه ام (با موضوع مشخص و حدود معلوم) صحبت کردم چنین کاری را انجام نداده اند!!! هاشمی نژاد س ـ اعلامیه مربوط بدعوت مدعوین در مجلس سوگواری دقیقا چه روزی و در کجا و بین چه کسانی توزیع شد؟ ج ـ این اعلامیه خطی بوده و در تاریخ بیستم خرداد درست یکروز قبل شروع روضه منزل ما بوده است و تعداد آن به تعداد مدارس دینی مشهد بوده است یعنی حدود 7 عدد و متن آن هم مانند همه سال دقیقا چنین بوده (باطلاع میرساند ـ بمناسبت شهادت حضرت زهرا علیهاسلام روزهای چهارشنبه تا جمعه اول تا سوم جمادی الثانی از ساعت 4 تا 6 بعدازظهر در منزل اینجانب مجلس سوگواری منعقد است نشانی ـ خیابان شاه فرعی 24) این بود متن دقیق اعلامیه و این نوشته اولاً همه ساله بوده و امسال هم چیزی به آن اضافه نشده بود و ثانیا خطی بود ثالثا عدد آن از حدود هفت عدد (بتعداد مدارس روحانی اینجا تجاوز نمیکرد و رابعا منحصر بمدرسه طلاب بود و طبق معمول در غیر آنجا پخش نشده و خامسا در اعلامیه دعوت به شرکت در مجلس سوگواری شده بود نه استماع منبر و یا سخنرانی اینجانب و ملاحظه میفرمائید اینکار در این حدودی که من آنرا انجام داده ام با هیچیک از قوانین جزائی، کیفری، و حقوقی کشور مخالف نیست با اینحال نمیدانم بچه علت مورد توجه و استناد ساواک قرار گرفته است هاشمی نژاد س ـ مضمون اظهارات خودتان را در منبریکه در تاریخ 23 /4 /54 در منزلتان برگزار کرده اید بنویسید؟ ج ـ مضمون و خلاصه آن این بود که بمناسبت شهادت حضرت زهرا علیهاسلام آیه کوثر که به سوره انا اعطیناک معروف است طرح کردم زیرا در تفاسیر ما از کوثر به حضرت زهرا علیهااسلام تفسیر شده است در آنجا وجود پیغمبر در شکل دختر خود زنده است و مقدمۀً گفتم که همه مردم یک مرگ و یک ولادت دارند ولی شخصیتهای آسمانی دو ولادت دارند یکی ولادت جسمی و شخص آنها و دیگری ولادت شخصیت آنها و آنچه که مرگ دارد ـ ولادت اول است اما ولادت دوم آنها مرگی را بدنبال ندارد و آنها از نظر مکتب و شخصیت آسمانی خود مرگ ندارند و اضافه کردم که از اینجا است که قرآن میگوید پیغمبر «ابتر و بی دنباله نیست یعنی مرگ ندارد ولی حیات شخصیت پیغمبر بواسطه وجود زهرا است و در دنباله اینکه چگونه نام و مکتب پیغمبر بوسیله دخترش زنده میماند توضیح دادم که چون امامانی معصوم از آن بی بی ولادت یافتند که حیات آنها دنبال همان حیات معنوی و شخصیت پیغمبراست و باین مناسبت اشاره ای بزندگی هر یک از ائمه علیهم السلام نموده ام و آنگاه با ذکر سوگواری حضرت زهرا به سخنان خود خاتمه دادم هاشمی نژاد س ـ اشاره شده است که شما در سخنرانی که در منزل خود ترتیب داده اید ضمن اینکه اظهار داشته اید حضرت امام باقر (ع) را متهم به نصرانی بودن میکردند و همین امر موجب میشده که مردم فریاد او را نشنوند و وضع امام (ع) و مردم آنزمان را با وضعی که فعلاً در بعضی از حوزه ها رخ میدهد قیاس کرده اید.
اولاً منظورتان از حوزه کدامیک از حوزه های علمی بوده و ثانیا بچه منظوری در حضور طلاب که آمادگی فکری برای شنیدن و قبول کردن چنین صحبتهائی را دارند مطرح نمودید بویژه بعد از وقایع اخیر قم آیا ذکر اینگونه مطالب و اینکه طلاب را کمونیست بنامند بنظر شما غیر از تحریک چه اسمی دیگر میتواند داشته باشد؟ ج ـ موضوع حوزه های علمیه و قیاس آن بآنصورت که در سئوال بالا و یا بازجوئیهای ساواک منعکس بوده اصلاً در سخنرانی من نبوده است و متاسفانه گزارش دهنده بجای گزارش قضاوت کرده و استنباط کرده و استنباط خود را در گزارش منعکس کرده و آنچه در سخنرانی من بوده انتقاد از جرائد بود که نوشته بودند مارکسیسم در حوزه قم رخنه کرده است و من این را نفی کردم و انگیزه من هم ایراد اینمطلب این بود که معتقدم چون حوزه قم مرکب از بیش از هفتهزار طلبه و مدرس و روحانی است و بدون تردید اکثریت بسیار عظیمی از حوزه قم نه در تظاهرات فیضیه و داراشقاء شرکت داشته اند و نه بهیچ صورت در آن دخالت داشتند و این تنها معدودی از معممین بوده اند که در آن تظاهرات شرکت داشتند با اینحساب آنگونه برداشت جرائد اهانتی باساس حوزه و شخصیتهای اسلامی آن است، همان حوزه ای که قطعا اکثریت عظیم آن در آن تظاهرات شرکتی نداشتند و همان حوزه ای که مطمئنا نه دستگاههای دولتی و نه هیچ مقام امنیتی (با توجه باکثریت عظیم آن) با آن مخالف هستند بنابراین هدف و صریح گفتار من تبرئه شخصیتهای اسلامی آن یعنی همان اکثریت یاد شده بود از اینکه مارکسیست باشند و ثانیا من اصلاً نه نامی از طلاب بازداشت شده و نه از تظاهرکنندگان قم در سخنرانی خود داشتم و نه درباره آنها نفیا یا اثباتا قضاوت کردم زیرا قضاوت کردن درباره تعدادی که اصلاً آنها را نمیشناسم و بیش از هزار کیلومتر با آنها فاصله دارم با هیچ منطقی صحیح نیست و ثالثا آنچه که من گفتم (آنهم تنها در یک جمله کوتاه که از ده کلمه شاید تجاوز نمیکرد) همان متنی بود که من در اعلامیه خطی منسوب بایت اللّه شریعتمداری دیده بودم با توجه بآنکه مطمئنم ایشان در این نوشته و نوع کارهای خود نظر دستگاههای دولتی را رعایت می کنند و شخص معظم له نیز مورد تایید مقامات محترم دولتی هستند و رابعا این انتقاد بجرائد متوجه بود و طبیعی است که جرائد و مطبوعات طبعا استقلال دارند و در این گفتار از هیچیک مقام و یا نوشته های رسمی کشور و دولت انتقاد نه شده است و با اینحساب است که نوشتم متأسفانه گزارش دهنده استنباط کرده و آنچه که من گفتم با آنچه که گزارش شده بسیار تفاوت دارد و در گفته من بهیچ صورت تحریک در کار نبوده و اگر پرسش شود که آیا شما از حوزه قم (با این گفته ...
کرده اید ؟ پاسخ میدهم آری اما از همان اکثریت عظیمی که بآن اشاره شده است و لذا در سخنرانی من نه به تظاهرات قم و نه افراد بازداشت شده بهیچ صورت اشاره نبوده است و تردیدی نیست که حمایت از حوزه قم با توجه باکثریت بسیار عظیم روحانیین آن چیزی است که مورد حمایت دولت نیز قطعا قرار دارد و من معتقدم که جرائد با آن طرز برداشت نادرست از نظر خوانندگان خود حساب حوزه علمیه قم و اکثریت عظیم روحانیون و شخصیتهای اسلامی آنرا با آن تعداد معدود تظاهرکنندگان جدا نکرده اند هاشمی نژاد بعد از امضاء (مضافا بتوضیحات فوق مسئله اینست که در آنروزی که من در منزل در حضور جمعی انگشت شمار آن صحبتها را کردم مجامع زیادی در حد بسیار وسیع در مشهد وجود داشت که در آن سخنرانان صحبت کردند و ممکن است پس از سخنان من و یا منابر آن آقایان دهها حادثه در مشهد اتفاق افتاده باشد ولی آنچه که مهم است اینست که باید دید بین آن منبرها و آن حوادث چه ارتباطی بوده و اگر از این زاویه قضاوت شود بین گفته ی کوتاه من در آن سطحی که توضیح داده شد با آنچه که در خارج واقع شده اصلاً ارتباطی نبوده است و بهمین دلیل اولاً شاید هیچیک و قطعا اکثریت بزرگی که در آن سروصدای کوچک میرزا جعفر شرکت داشتند اصلاً در روضه منزل اینجانب نبوده اند و ثانیا هیچیک از آنان ادعای اینرا کرده که در اثر منبر من تحریک شده و نه شاهد و اعترافی در این باره در کار است هاشمی نژاد س ـ تعبیرات سئوال قبل را عینا یکی از اشخاصیکه در روز 23 /4 /54 در منزل شما حضور داشته صراحتا بیان نموده واین موضوع تنها برداشت مأمورین ساواک نیست بلکه بر این مدعا شاهد عینی حضور و وجود داشته است ج ـ آنچه که من به مامور ساواک گزارش دهنده نسبت داده ام ناشی از سوءنیت در مامور ساواک نبوده بلکه یک اشتباه بوده است و این احتمال استباه برای دیگری هم امکان دارد ولی آنچه که هست اینست که شخص من که گوینده هستم بهتر میدانم که گفتار من چه بوده و با توجه باین مسئله است که بطور قطع ادعا میکنم که در صحبتهای من نه مسئله طلاب بازداشتی مطرح بوده و نه تظاهرکنندگاه و یا تعبیری باین مضمونها و این واقعیتی است که بطور قاطع روی آن تکیه دارم.
هاشمی نژاد س ـ بهر صورت شما متهم هستید به اقدام علیه امنیت کشور (عضویت در دسته و جمعیتی که مرام و رویه آن ضدیت با سلطنت مشروطه ایران است ) بعنوان آخرین دفاع هر مطلبی را که بنفع خود مفید میدانید بیان کنید؟ ج ـ مطلبی جز بازگشت بدفاعیاتی که نوشتم ندارم و اضافه میکنم که اصولاً کدام جمعیت و باچه نام و مرامی است که من در آن شرکت دارم و یا داشته ام؟! و موضوع موافقت من با رژیم سلطنت مشروطه ایران چیزی است که هیچگونه پوششی خوشبختانه در آن نیست هاشمی نژاد ج ـ صحت اظهارات خود را چگونه گواهی میکنید؟

منبع:

کتاب شهید حجت‌الاسلام سید عبدالکریم هاشمی نژاد به روایت اسناد ساواک صفحه 645





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.