صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 25 مهر 1342


متن سند:

تلگرافات وارده از: تبریز به: تهرانشمـاره: 7868 ساعت 1900 دیروز قاضی طباطبایی در مسجد سخنانی بشرح زیر ایراد نمود.
1ـ راجع به [امام] خمینی گفت هیات حاکمه جبار سنگ آزادی خواهی به سینه می زنند آزادی این است که قانون اساسی را زیر پا بگذارند در کجا نوشته با علما اینگونه رفتار شود انزابی را چرا نمی گذارند به منبر برود.
2ـ جوانان مسلمان در تهران بدست مامورین بی رحم به مسلسل بسته شده و کشته شدند.
1 3ـ همسایه شمالی تا مدتی قبل خوب نبود حالا چطور خوب شده خطاب به آقای کندی که به چه علت در امور ایران مداخله می کند اکنون سه دولت بزرگ از حکومت استعماری ایران پشتیبانی می کنند.
4ـ حکومت جبار اعلامیه روحانیون را که مجاز به انتشار می باشدجلوگیری و توقیف می کند ولی مسیحیان اعلامیه در اطراف میانه پخش نمودند.
5ـ برای تفرقه بین روحانیون و مسلمانان بودجه ای اختصاص دادند کمااینکه اعلامیه ای بنام جمعیت انتقام جویان با دست خارجی تنظیم ولی ما ترس نداریم.
6ـ این وضع سربازگیری نیست از کسب و کار باز می مانند و پس از خاتمه سربازی بیچاره و سرگردان می شوند سرباز باید مشغول کسب باشد و اسلحه و مهماتش بالای سرش.
7ـ مبلغ سیصد میلیون دلار قرض را از بانک بین المللی بهیچوجه ملت ایران قبول نمی کند زیرا در قبال این پول آمریکائیها فشنگ می دهند تا بقلوب ملت ایران بزنند.
2 8ـ ما مسلمان هستیم و باید دفاع و جهاد کنیم وقتی مدعی و دشمن بخواهد به جان و مال و ناموس و دین و شعائر ما رخنه کند مثل سیدالشهداء با اطفال صغیر جان شیرین را فدا می کنیم.
210 ـ 25 /7 /42 سلیمی آیت الله قاضی طباطبایی از روحانیون متنفذ تبریز است که در جریانات امر با دولت مخالفت می نماید.
چون نسخه دیگر تلگراف بعرض رسیده است.
فعلاً این نسخه در پرونده او بایگانی شود.

توضیحات سند:

1ـ اشاره به واقعه پانزده خرداد سال 42 دارد: به دنبال ادامه مبارزه و ایراد سخنان کوبنده عصر عاشورا از سوی حضرت امام خمینی (سلام اللّه علیه)، شب دوازده محرم 1383 مطابق با پانزده خرداد 1342 حمله وحشیانه رژیم شاه به سنگر روحانیت آغاز گردید.
بسیاری از روحانیون دزدیده شدند و جمعی هم تحت تعقیب قرار گرفتند.
در ساعت 3 بعداز نیمه شب پانزده خرداد سربازان گارد به منزل امام یورش بردند و پس از دستگیری ایشان به سوی تهران روانه شدند.
حاج آقامصطفی، فرزند امام که شاهد عینی این جریان بود، با تمام نیرو فریاد سر داد که «خمینی را بردند» و مردم قم سراسیمه از خانه ها بیرون ریختند و اطراف خانه امام اجتماع نمودند.
همزمان با دستگیری قائد بزرگ، حضرت آیه اللّه قمی از مشهد وآیه اللّه محلاتی ازشیراز دستگیر گردیده و به تهران گسیل شدند.
روز پانزده خرداد فریاد «یا مرگ یا خمینی» مردم قم، شهر را به لرزه درآورد.
زنان که در صف مقدم تظاهرکنندگان حرکت می کردند، قبل از ادامه پاورقی از صفحه قبل دیگران هدف گلوله واقع شدند.
مردم که طالب آزادی بی قید و شرط قائد خویش بودند.
بی مهابا پیش می رفتند و با رگبار مسلسل دژخمیان چون برگ درخت بر روی زمین می ریختند.
اجساد و مجروحان را با کامیون به سوی مقصد نامعلومی حرکت دادند و خودروهای آتش نشانی سراسر خیابانها و کوچه ها را شسته و از خون پاک کردند! خبر دستگیری قائد بزرگ به مقامان برجسته روحانی، ملی و سیاسی پایتخت رسید و ساعتی بعد، این خبر در سراسر تهران مثل بمب صدا کرد.
بازاریها مغازه ها را تعطیل کردند و به تظاهرات پرداختند.
مردم از خانه ها و دانشگاهها بیرون ریختند و فریاد اعتراض سر دادند و همگی به سوی کاخ شاه به راه افتادند.
تانکها و توپها از کشته هاپشته ساخت و خیابانهایی که به کاخ منتهی می شد بصورت کشتارگاه مخوفی درآمد.
فجیع ترین این کشتارها سرپل «باقرآباد» اتفاق افتاد که صدها دهقان کفن پوش ورامین با فریاد «یا مرگ یا خمینی» به نظامیان یورش بردند.
اما رگبار مسلسل، آنان را قتل عام کرد و چرخ سنگین تانکها، گوشت و استخوانشان را درهم کوبید و جمجمه های آنان را خرد کرد، بطوری که شناخت اجساد آنان حتی برای بستگان نزدیکشان دشوار بود.
به منظور سرکوبی جنبش و خاموش ساختن آتش انقلابی که می رفت تهران را شعله ور سازد، از ساعت 8 بعدازظهر حکومت نظامی اعلام شد و تهران در سکوتی وحشت زا فرو رفت.
در همان شب بسیاری از شخصیتهای ملی و سیاسی و افراد سرشناس بازار و دانشجویان دستگیر شدند.
اما علی رغم این تدابیر امنیتی با طلوع صبح، هزاران تن از مردم مسلمان و از جان گذشته به پشتیبانی از قائد زندانی خویش به خیابانها آمده و با فریاد «یا مرگ یاخمینی»،به طرف کاخ شاه به حرکت درآمدند.
شاه فرمان «آتش به قصد کشت!» داد و در روز شانزده خرداد تهران به کشتارگاه مخوف و حمام خون بدل گشت.
همزمان با کشت وکشتار فجیع در تهران، قم و شهرهای بزرگ بویژه شیراز و بسیاری از شهرستانها زیر آتش توپ و مسلسل قرار گرفت.
طبق آمار تخمینی، شمار شهیدان آن روز به پانزده هزار نفر می رسید.
ر.ک: بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، سیدحمید روحانی، صفحات 494 ـ 468.
2ـ مخالفت روحانیون بیداردل ایران با نفوذ استعمارگران یکی از شاخص های اساسی حرکت و مبارزه بود که در مخالفت با دادن امتیازات خفت بار به آمریکا تجلی می یافت.

منبع:

کتاب شهید آیت‌الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی به روایت اسناد ساواک صفحه 37

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.