موضوع: تجمع عده ای متعصبین مذهبی طرفدار نهضت آزادی و روحانیون مخالف در مسجد جلیلی
تاریخ سند: 24 بهمن 1344
موضوع: تجمع عده ای متعصبین مذهبی طرفدار نهضت آزادی و روحانیون مخالف در مسجد جلیلی
متن سند:
شماره: 29158 /20 الف در ساعت 1830 روز جمعه 22 /11 /44 عده ای از عناصر طرفدار روحانیون مخالف دولت و نهضت آزادی که در میان آنها احمد رضایی1 ـ احمد سلطانی ـ احمد عدنانی ـ صادقی ـ رضا تقدسی ـ عباس محمدی ـ حسین خرازیفروش بازار سلطانی شناخته شده اند در مسجد جلیلی واقع در خیابان شاهرضا اول خیابان فرصت حضور داشتند.افراد پس از آنکه نماز جماعت را با آقای کنی پیشنماز مسجد خواندند وارد کتابخانه مسجد گردیدند و پس از صرف چای و تلاوت آیاتی چند از قرآن مجید توسط یکی از حاضرین احمد عدنانی از روی دفترچه ای که قبلاً مطالب روی آن نوشته شده بود ترجمه و تفسیر آیات را قرائت نمود.
در این ترجمه و تفسیر اشاره به روحانیون نماها و علمایی که دین اسلام را برای منافع خود می دانند و برای این منافع هر روز فتوایی صادر و پیوسته را دین را با منافع خودشان هم آهنگ می نمایند و این عده همیشه با ستمگران و کسانی که علیه دین اسلام عمل می کنند همدست بوده و این افراد چون گفتارشان از روی ایمان به خدا نیست لاجرم صحبتشان اثری بر دلها ندارد شده بود.
پس از آن آقای دکتر میرزا رضا زنجانی واعظ جلسه گفتار خود را پیرامون خاتمیت و اسلام شروع نمود و پس از اشاره به مدارک و آیات قران در مورد زندگانی و در رسالت و پیغمبری حضرت محمد (ص) گفت که محمد (ص) است خاتم پیغمبران و دین اسلام دینی است جهانی و در هر موقع علم بسر حد کمال خود می رسد سرچشمه آن از قرآن و دین اسلام است و کسانی که با دین ستیزه می نمایند و می گویند اینها مرتجع هستند نه تنها درست نمی گویند بلکه ثابت می شود که حضرت محمد (ص) مردمی را از جهل و نادانی نجات و تمام اعمال او وحی از جانب خداوند است ولی در این زمان حقایق را وارونه جلوه می دهند و به نام دین و خداوند چه فریب هایی که به مردم نمی دهند همیشه و در هر زمان آمدند و عده ای روحانی نما را تراشیدند و از آنها خبر جعل کردند و مردم را فریب دادند به نام امنیت چه نا امنیت ها و چه جنایاتی در این مملکت میشود به نام عدالت چه ظلم ها که نمی کنند و چه بیدادگریها که برپا نکرده اند و به نام صلح چه خونهایی که ریخته شده و چه جنگهایی که برپا نمی کنند اینها و صدها نمونه های دیگر همه وارونه جلوه دادن حقایق جهت تسلط بر ملت بوده است ناطق حدود یک ساعت در این زمینه صحبت نمود و سرانجام گفت که دین و قرآن ضامن ترقی زمان و ملت ها بوده و هر پیشوا حتی در جامعه بشریت مرهون دین و قرآن است پس از گفتار یاد شده آقای کنی پیرامون معراج حضرت محمد صحبت نمود و مطالبی در مورد رد نظریات ادیان دیگر اظهار نمود این جلسه در حدود ساعت 2130 پایان یافت.
نظریه منبع: یک سرهنگ شهربانی به نام حاج خاتمی نیز در جلسه حضور داشته است.
نظریه رهبر عملیات: به منبع مربوطه آموزش های لازم جهت شناسایی بیشتر افراد و همچنین آگاهی از نظریات و هدف آنان در زمینه اجتماع در مسجد مذکور داده شده است.
گیرندگان: اداره کل سوم (312) رونوشت برابر اصل است.
اصل در 528ج بایگانی است.
توضیحات سند:
1ـ احمد رضایی فرزند خلیل اللّه در سال 1324 ه ش در تهران متولد شد.در سال دوم دبیرستان در سازمان جوانان جبهه ملی ایران فعالیت داشت و در تظاهرات و فعالیت های علیه رژیم شرکت فعال داشت.
در سال سوم دبیرستان در حالی که یک ماشین چاپ را به منزل می برد توسط پلیس دستگیر و بعد از مدتی آزاد شد.
وی با اینکه در دبیرستان شاگرد ممتاز بود ولی به خاطر مبارزه با رژیم از سال پنجم دبیرستان، درس را رها کرد و به فعالیت های ضد رژیم پرداخت.
احمد رضایی در سال پنجم دبیرستان وارد نهضت آزادی شد و به دنبال آشنایی با سران و بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق به آن سازمان پیوست و به فعالیت های مخفی پرداخت و مورد تعقیب ساواک قرار گرفت.
در جریان دستگیری اولیه کادر رهبری سازمان وی تنها فردی بود که دستگیر نشد.
وی به اتفاق برادرش رضا رضایی و کاظم ذوالانوار به بازسازی سازمان پرداخت.
احمد رضایی از جمله کادرهای ایدئولوژی سازمان بود و جزوه «نهضت حسینی» سازمان تألیف اوست که برای اولین بار با جمله شرک آمیز و التقاطی «به نام خدا و خلق قهرمان» آغاز شده بود.
در یازدهم بهمن ماه سال 1350 در حالی که توسط نیروهای امنیتی و پلیس رژیم محاصره شده بود به وسیله نارنجکی که در اختیار داشت به میان پلیس می رود و نارنجک را منفجر می کند و علاوه بر خود چهار پلیس کشته و سه نفر زخمی می شوند.
به جز احمد رضایی، رضا و مهدی و صدیقه 1ـ احمد رضایی فرزند خلیل اللّه در سال 1324 ه ش در تهران متولد شد.
در سال دوم دبیرستان در سازمان جوانان جبهه ملی ایران فعالیت داشت و در تظاهرات و فعالیت های علیه رژیم شرکت فعال داشت.
در سال سوم دبیرستان در حالی که یک ماشین چاپ را به منزل می برد توسط پلیس دستگیر و بعد از مدتی آزاد شد.
وی با اینکه در دبیرستان شاگرد ممتاز بود ولی به خاطر مبارزه با رژیم از سال پنجم دبیرستان، درس را رها کرد و به فعالیت های ضد رژیم پرداخت.
احمد رضایی در سال پنجم دبیرستان وارد نهضت آزادی شد و به دنبال آشنایی با سران و بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق به آن سازمان پیوست و به فعالیت های مخفی پرداخت و مورد تعقیب ساواک قرار گرفت.
در جریان دستگیری اولیه کادر رهبری سازمان وی تنها فردی بود که دستگیر نشد.
وی به اتفاق برادرش رضا رضایی و کاظم ذوالانوار به بازسازی سازمان پرداخت.
احمد رضایی از جمله کادرهای ایدئولوژی سازمان بود و جزوه «نهضت حسینی» سازمان تألیف اوست که برای اولین بار با جمله شرک آمیز و التقاطی «به نام خدا و خلق قهرمان» آغاز شده بود.
در یازدهم بهمن ماه سال 1350 در حالی که توسط نیروهای امنیتی و پلیس رژیم محاصره شده بود به وسیله نارنجکی که در اختیار داشت به میان پلیس می رود و نارنجک را منفجر می کند و علاوه بر خود چهار پلیس کشته و سه نفر زخمی می شوند.
به جز احمد رضایی، رضا و مهدی و صدیقه رضایی برادران و خواهر وی نیز از اعضا و عناصر مجاهدین خلق بودند که توسط ساواک دستگیر و اعدام شدند.