تاریخ سند: 16 فروردین 1343
موضوع : گفتگوی حاج انصاری و خمینی
متن سند:
شماره : 168 ق / م
حاج انصاری واعظ با یک هیئت تهرانی رفته اند منزل آقای خمینی بعد از
چند لحظه صحبت که آقای انصاری واعظ داشت هیئت تهرانی را معرفی می کرد
آقای خمینی گفت چه خوب است شخص قدمی برای خدا بردارد در نظر خداوند
و مردم عزیز باشد در این غائله چقدر کشته شدند دفاعها نمودند گویندگان چقدر
بالای منبر فعالیتها کردند
شکنجه ها دیدند و هنوز هم
بالای منبر حرفهای خدا را
به مردم می رسانند و به
هدفهای خود عمل میکنند
منظور آقای خمینی این بود
که شما در این مدت هیچ
کاری انجام ندادید مانند
دیگران و قدمی برای دنیا
برداشته شد ولی از ناحیه
شما قدمتان برای آخرت
نبود حاج انصاری خیلی
ناراحت شد از گفتهای
خمینی بعد حاج انصاری
گفت عمری بود کردیم و تمام
شد چیزی از عمر باقی
نمانده است آقای خمینی گفت من که ده سال بیشتر یا کمتر می خواهم در این دنیا
بمانم و زندگی کنم باید بدانم این عمر را در چه راه باید صرف نمایم هدف من چه
باید باشد از مال دنیا چشم پوشی کرد آخرت را در نظر گرفت دین اسلام دینی
است که پشتیبان دارد شخص هر چه قدرت بکار ببرد و بخواهد دین را که سپر
اسلام است بدست ما دادند از بین ببرند نخواهند موفق شد علماء اسلام همیشه
مواظب دین خود هستند.
منزل خمینی جمعیت زیادی از هر طبقه بودند حجازی
از اطرافیان آقای خمینی از قول حجتی نقل کرد تکلیف من چیست آقا فرمودند
حجتی کاری نکرد بیاید درس کسی با او کاری ندارد.
حجتی دیشب منزل حاج مروارید بوده بعد آمد در
مدرسه خان حجره خود را عوض کرد به حجره شماره 20 طبقه سوم رفته هر شب جای خود را عوض
میکند.
گیرندگان : ریاست ساواک تهران جهت استحضار
منبع:
کتاب
قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 5 صفحه 128