تاریخ سند: 7 فروردین 1356
درباره: پخش برنامهای در مورد ایران و ساواک۱ از
ایستگاه اول تلویزیون آلمان غربی
متن سند:
از: ساواک تاریخ: ۷/۱/۳۶ 13560107
به: وزارت امورخارجه شماره: ۳۲۶۱۰۴
درباره: پخش برنامهای در مورد ایران و ساواک۱ از
ایستگاه اول تلویزیون آلمان غربی
در ساعت 15 /20 روز ۱/۱/۳۶ در حین پخش برنامه پانوراما از ایستگاه اول تلویزیون آلمان غربی به مدت ۱۰ دقیقه گوینده مطالبی در مورد ساواک ایران و کنفدراسیون محصلین و دانشجویان منحرف ایرانی بیان و ضمن نشان دادن صحنههای از اعتصاب غذا و تظاهرات دانشجویان منحرف ایرانی در آلمان غربی و اشاره به همکاری سازمانهایی امنیتی ایران و آلمان غربی گوینده برنامه اظهار نمود. هفته گذشته اتحادیه نویسندگان آلمان در کلن علیه قرارداد فرهنگی ایران و آلمانغربی اعتراض نمود و دلیل آن همکاری ساواک که یک سازمان تروریستی و سالها است در مورد دانشجویان ایرانی که مخالف دیکتاتوری در ایران هستند جاسوسی میکند و سازمان امنیت داخلی آلمانغربی نیز با آن همکاری دارد میباشد . بعد مرد ریشوئی که عینک دودی به چشم زده بود نشان داده شد و گوینده گفت این شخص یکی از مذهبیون مخالف حکومت ایران است که توسط ساواک شکنجه و بعد موفق به فرار شده و در حال حاضر در کشور هلند بسر میبرد و تقاضای پناهندگی سیاسی نیز نموده است. آنگاه فرد مذکور به زبان فارسی مطالبی مجعول در مورد وضع ایران و شکنجه زندانیان بیان نمود. بعد گوینده ضمن نشان دادن صحنههای مختلف تظاهرات دانشجویان منحرف ایرانی به هنگام تشریف فرمایی اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر به آلمان غربی در سال ۱۹۶۷ علی صدرزاده (دانشجوی منحرف ایرانی و دبیر سابق کنفدراسیون مذکور) را نشان داد و اضافه کرد این فرد یکی از ۶۶ دانشجویی بود که در سال ۱۹۷۰ در اشغال سرکنسولگری ایران در مونیخ شرکت داشت و بعدها نام وی و سایر دانشجویان مذکور در جراید داخل ایران درج گردید در سال ۱۹۷۶ توسط پلیس آلمانغربی منزل مهدی خان بابا تهرانی (دانشجوی منحرف ایرانی که با تروریستهای آلمانی و گروه بادر ماینهوف در ارتباط میباشد) مورد بازرسی قرار گرفت و اخیرا در جراید ایران طی سلسله مقالاتی در مورد کنفدراسیون مورد بحث حتی شماره و تاریخ کارت عضویت وی در باشگاه لختیهای آلمانغربی را نیز درج نموده است. این قبیل اخبار چگونه به تهران رسیده است؟ گوینده افزود حدود ۱۲۰۰ نفر از دانشجویان ایرانی که عضو کنفدراسیون محصلین و دانشجویان ایرانی میباشند و گرایشهای سوسیالیستی و ضد فاشیستی دارند و اقلیتهای کمونیست و مائوئیست نیز بین آنان مشاهده میشوند و این عده سالها است که در حال ترس از جاسوسان ساواک زندگی میکنند. مکررا ادعا میکنند که ساواک و سازمانهای مربوط آلمانغربی با یکدیگر همکاری دارند و اینک پس از سالها تکذیب این امر توسط مسئولین مربوط آلمانی و ایرانی. سخنگوی دولت آلمان غربی رسما بوجود این همکاری از سال ۱۹۵۹ تاکنون اشاره مینماید. در حین این برنامه مصاحبه با کارل هاونس توفن اورتون دو نفر از اعضاء حزب سوسیال دمکرات و نمایندگان مجلس آلمانغربی نیز به معرض نمایش گذاشته شد که افراد مذکور نیز ضمن تایید اظهارات اعضاء کنفدراسیون موصوف اظهار مینمودند ساواک یک سازمان اطلاعاتی معمولی نیست بلکه سازمان اطلاعاتی یک حکومت ترور است و بایستی عمیق در این مورد بررسی و کلیه افرادی که در آلمانغربی... ساواک مصاحبه میکنند از آلمانغربی اخراج و همکاری بین سازمانهای امنیتی
توضیحات سند:
۱- ساواک در سال ۱۳۳۶بر اساس قانون مصوب مجلس که اسفند ۱۳۳۵ در ۵ ماده به تصویب رسیده بود، ساواک جایگزین حکومت نظامی پس از کودتای ۲۸ مرداد بود تا تواند هرگونه مقاومتی را در برابر رژیم در نطفه خفه سازد گرچه ظاهرۀ ساواک «سازمان امنیت» بود، ولی هیچگاه اعمال و کارنامهاش در رابطه با امنیت نبود، بلکه به مرور در تمام شئون کشور مداخله داشت و در واقع قدرتی مافوق دولت بود بیست سال عمر ساواک را میتوان به ۴ دوره تقسیم کرد، ۱۔ سالهای ۱۳۳۶ - ۱۳۴۰ این سازمان موجودیت خود را در ایران آشکار میسازد و فرمانداری نظامی تهران تیمور بختیار که جنایاتش زبانزد عام و خاص است. در رأس آن قرار میگیرد و آن را سازماندهی میکند. ۲- دوره مقارن با سالهای انقلاب سفید است و حکومت سعی دارد نظریات جدید آمریکا را عمل نموده و رضایت ادوارد کندی ریاست جمهوری را جلب کند. لذا سعی در تحویل اعمال گذشته داشته و حسن پاکروان را که ظاهرا به نسبت تیمور بختیار و نصیری ملایم بود، در رأس ساواک قرار میدهد. گرچه در مرحله عمل نه چیزی کمتر از بختیار و سعیدی داشت. و نه حرکتی صلح جویانه نمود. نمونه آن قتل عام مردم در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و ... بود. ۳- این دوره سیزده سال دوام یافت و مقارن با نخست وزیری امیر عباس هویدا و دوران قدرت رژیم بود، ساواک نقش درجه اول را در این وادی ایفا میکند. لذا با شدت هرگونه حرکتی را سرکوب هزاران، زندانی صدها تبعید و دهها هزار قتل مرتکب میشود. بودجه سرسام آور محرمانهای که در اختیار ساواک قرار میگرفت امکان فعالیت را در داخل و خارج بوجود میآورد. ۴- تشکیل کمیته مشترک ضد خرابکاری: کسی نیست که ساواک را نشنیده باشد و از کمیته و از کمیته مشترک آن بیخبر باشد شکنجه گران آن هم به عنوان رذل ترین افراد در تاریخ باقی ماندند تشکیل این کمیته به سال ۱۳۵۰ مربوط است. تهرانی مأمور شکنجه گر ساواک پس از پیروزی انقلاب اسلامی طی مصاحبهای اعلام نمود، در مهر ۱۳۴۹ بنا به دستور سپهبد مقدم که مدیرکل اداره سوم بود کمیتهای در اداره سوم تشکیل شود و وظیفه این کمیته بررسی اغتشاشاتی بود که در دانشگاهها، حوزهها، مساجد، حسینیهها و ... جریان داشت. تهران میگوید: در بهمن سال ۴۹ عضو این کمیته شدم این کمیته از مسیر اصلی خودش در خارج شده بود و موفق به کشف گروههایی شده بود که در ایران با رژیم مبارزه میکردند. برخی از گروههای چپ نیز الگوی خود را از کشورهای آمریکای لاتین گرفته بودند. ولی برای ما آن چه مهم بود حفظ رژیم شاه به هر قیمت و شکلی که میشد، بود. اقدامات این کمیته را باید در کتابی جدا تحریر نمود. امروز ضرورت دارد تاریخچه عملکرد، و مأمورانی که در این مجموعه کار میکردند به صورت کتاب از زبان شخصیتهای انقلابی که مدتها در این زندان مخوف متحمل انواع شکنجه شدند تدوین شود. تاریخ سیاسی معاصر ایران، دکتر سید جلال الدین مدنی، ج ۲، ص ۱۵۸
منبع:
کتاب
چپ در ایران به روایت اسناد ساواک / کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا صفحه 490