صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: مذاکرات ماشاءاله سلیمی فرزند بیوک با برادرش

تاریخ سند: 18 مرداد 1357


موضوع: مذاکرات ماشاءاله سلیمی فرزند بیوک با برادرش


متن سند:

از: 3 ﻫ 2 تاریخ: 18 /5 /2537[]
به: 323 شماره: 20323 /3 ﻫ 2
موضوع: مذاکرات ماشاءاله سلیمی فرزند بیوک با برادرش
0518
31 /4 /37 نامبرده بالا با برادر خود به نام انشاء‌اله سلیمی سرباز وظیفه در جزیره کیش گروه پدافند هوائی گیتی از تاریخ 26 /4 /37 الی 14 /5 /37 در مرخصی بوده ملاقات و مذاکراتی به شرح زیر بین آنان انجام گرفته است:
زندانی ـ بیرون الان خیلی خوب است چون تمام مردم بیدار و هوشیار شده‌اند و خواسته‌های ما را می‌دانند لذا ما را تنها نمی‌گذارند و شما هم باید سعی کنی چون جزو کارگران هستی باید بدانی که سرمایه‌داران هیچوقت به فکر ما نخواهند بود ما همانند بند انگشتان هستیم اگر یکی از آن‌ها جدا شود بند انگشتان دیگر زجر می‌کشد لذا اگر ما هم متفقاً فکر کنیم در آینده ملت زجر‌کشی خواهیم بود بروید پیش ساکنین کوه‌های عون بن علی ببینید بچه‌های 5 یا 6 ساله که به خانه فرشبافی می‌روند چگونه کار می‌کنند و اگر کار نکنند از گرسنگی خواهند مرد و سرمایه‌داران با استفاده از این قبیل کارگران روز به روز به سرمایه‌هاشان می‌افزایند و روز به روز ظلم و ستم را بیش‌تر می‌کنند شما که یک فرد کارگر هستی درحد خود باید سعی بکنیم تا از این ظلم و ستم جلوگیری کنیم در حالی که ملاقات‌کننده تمام اظهارات زندانی را تأیید می‌کرد زندانی پرسید نامه‌های شما چگونه پست می‌شود؟
ملاقات‌کننده. کدام نامه‌ها؟ زندانی ـ نامه‌های ارتشی
ملاقات‌کننده. قبل از پست کردن در آن را محکم می‌بندند که در این لحظه زندانی موضوع را عوض کرده و گفت ما باید تنها فکر خود نباشیم فکر 30 میلیون جمعیت ستم‌دیده مطرح است.
زندانی مجدداً پرسید وضع سرباز‌ها و درجه‌داران و سرباز‌خانه‌ها چگونه است؟
ملاقات‌کننده ـ در آن جا هم زور می‌گویند درست است که من بی‌سوادم ولی این حقایق را می‌دانم
زندانی ـ ما فانتوم داریم و می‌دانی که خیلی پر‌قدرت هستند ولی فکر کن این فانتوم‌ها را چه کسانی هدایت می‌کنند میان ملتی که قیام کرده‌اند آیا اطلاع داشتی که در روز 29 /11 /36 در شهرستان تبریز حدود 300 نفر کشته شدند در آن موقع به سرباز‌ها که همانند تو هستند گفته بودند که به سمت ملت خود تیر‌اندازی کنند و سرباز‌ها به طرف خود آنها تیر‌اندازی کرده بودند و چون شما در کیش هستی خبر نداشتی دیگر اوضاع عوض شده و سرباز‌ها هم بیدار شده‌اند. دیگر این نیست که اعلامیه پخش کنند یا شعار بدهند حالا همه یک‌جا قیام می‌کنند و دولت وقتی با قیام عموم ملت روبرو می‌شود دیگر همه را نمی‌تواند زندانی کند از تک تک ما نمی‌ترسند یک به یک چه کار می‌توانیم بکنیم ولی از قیام عموم ملت میترسند وظیفه اصلی ما کارگران است که دست به دست هم بدهیم و به اتفاق رژیم سرمایه‌داری را از بین ببریم تا رسیدن به هدف هرگز به فکر جان خود نباشیم و فکر ملت ستم‌دیده باشیم به فکر جان پدر و مادر و اقوام نباشیم همینطور فکر آینده.
سرباز ملاقات‌کننده مطالب زندانی را پی در پی تأیید می‌کرد که زندانی ادامه داد من وقتی دستگیر شدم از من نتوانستند مدرکی به دست بیاورند آنها فکر می‌کردند به دنبال گرفته شدن من 13 نفر دیگر را نیز دستگیر خواهند کرد ولی تیرشان به سنگ خورد و نتوانستند از من زیرپاکشی کنند و من روی این اصل که هدفی داشتم دستگیر نشدم بلکه در تظاهرات شرکت کردم البته دو روز قبل از این که دستگیر بشوم متوجه شده بودم که مورد سوء‌ظن قرار گرفتم و قبلاً فکرش را کرده بودم وقتی مرا به ساواک بردند از من خواستند که اظهار ندامت کرده و آزاد شوم و جزء آنها باشم ولی من هرگز این کار را نخواهم کرد چون انجام این کار خیانت است و خیانت به دهقان خیانت به 30 میلیون جمعیت است با آنها شدن یعنی همانند خود را به آنها معرفی کنم که این عمل کار...1 است و کسانی که به 10 سال بیش‌تر از این مدت محکوم شده‌اند از آنها خواسته‌اند که با ساواک همکاری کنند ولی قبول نکرده‌اند من حداکثر به زندان محکوم می‌شدم و چون با آنها همکاری نکرده‌ام به 7 سال محکوم شدم منتها در بیرون عده‌ای هستند و نمی‌فهمند خودشان را کنار کشیده‌اند شما‌ها هستید که باید آنها را آگاه سازید بروید محله شاه آباد ساکن کوه‌های عون علی را آگاه کنید مگر نشنیدید چندی قبل در دانشگاه 17 نفر را کشتند آنها روشنفکر بودند و می‌دانستند که در مملکت چه خبر هست و ملت همه بیدار هستند تنها شما هستید که در جزیره کیش از هیچ چیز خبر ندارید ما باید به فکر ملت باشیم من به فکر خودم بودم می‌دانی که اگر در یک جائی بند می‌شدم ماهانه 100 هزار تومان گیرم می‌آمد ولی در مقابل 30 میلیون ملت ستمدیده من نمی‌توانستم این کار را بکنم این همه روزنامه‌ها می‌نویسند تروریستی ضمن درگیری با مأمورین کشته شده شما نترسید این‌ها تروریست نیستند
این‌ها همانند من و تو چریک‌های خلق هستند که جانشان را فدای خلق می‌کنند می‌دانی این همه کشت و کشتار و خون‌ریزی از جانب یک نفر سرچشمه می‌گیرد می‌دانی چه کسی است همان کسی که فرمان می‌دهد ما می‌خواهیم همه با هم در یک سطح زندگی کنند ولی به سرمایه‌داران و ثروتمندان که خودشان هستند چنین فکری نمی‌کنند به دلیل این که به ضرر آنها تمام می‌شود.
ملاقات‌کننده در جواب گفت این همه گفتی همه آنها را قبول می‌کنم و کسی نیست که در این زمانه آنها را نداند مثل سابق نیست که بگویند گوش آنها هم پر از مو است حالا گوش همه تیز است و می‌دانند و من هم در اولین فرصت از فرمانده خود شروع می‌کنم و اول ایشان را می‌کشم و سپس به دیگران می‌رسم.
زندانی: به مشکین‌شهر سری بزن قرار است هر دو ماه 500 تومان به من بفرستند ببنید فرستاده‌اند یا خیر
ملاقات‌کننده: به چه کسی می‌فرستند
زندانی: با آن کار نداشته باش فقط بپرس
نظریه شنبه: اظهارات زندانی و ملاقات‌کننده صحت دارد.
نظریه یکشنبه: 1- مذاکره ماشاء‌اله سلیمی با برادرش صحت دارد.
2- مراقبت از انشاء‌اله سلیمی سرباز وظیفه در جزیره کیش ضروری است.
3- در مورد چگونگی ارسال پول به مشکین‌شهر به آدرس ماشاء‌اله سلیمی از طریق 3 ﻫ الف تحقیق و نتیجه متعاقباً اعلام خواهد شد.
4- مراقبت از ماشاء‌اله سلیمی ادامه دارد. ساعی
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد‌تأیید است. طلوع
نظریه جمعه: نظریه چهارشنبه تأیید می‌گردد.

توضیحات سند:

_____
1. نقطه‌چین در متن سند آمده است.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان هرمزگان - کتاب 3 صفحه 187



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.